plotter

/ˈplɑːtər//ˈplɒtə/

معنی: کشنده، نقشه کش، توطئه گر، رسام
معانی دیگر: توطئه چی، تبانی کننده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who schemes or conspires with others.

(2) تعریف: an instrument for plotting lines and angles, as on a map or chart.

جمله های نمونه

1. curved plotter
(مکانیک) منحنی نگار،چول نگار

2. The plotter had achieved his purpose.
[ترجمه گوگل]طراح به هدف خود رسیده بود
[ترجمه ترگمان]The به هدفش رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was neither a plotter nor a courtier.
[ترجمه گوگل]او نه توطئه گر بود و نه اهل دربار
[ترجمه ترگمان]او نه شیاد بود و نه درباری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the main the need for a plotter is governed by the type of output being generated by the computer.
[ترجمه گوگل]در اصل نیاز به پلاتر بر اساس نوع خروجی تولید شده توسط کامپیوتر است
[ترجمه ترگمان]در اصل، نیاز به a با نوع خروجی تولید شده توسط کامپیوتر اداره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Switch instantly between dynamic graphic plotter displays and alpha-numeric presentations.
[ترجمه گوگل]فوراً بین نمایشگرهای پلاتر گرافیکی پویا و ارائه های عددی الفبا جابجا شوید
[ترجمه ترگمان]تعویض سریع بین نمودارهای گرافیکی پویای گرافیکی و ارائه alpha آلفا - عددی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Thao had been a compulsive plotter, while An, the consummate journalist, had seemed so detached.
[ترجمه گوگل]تائو توطئه گر اجباری بود، در حالی که آن، روزنامه نگار تمام عیار، بسیار جدا به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که یک روزنامه نگار تمام این داستان را از خود دور کرده بود، Thao a بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Connecting a plotter to a computer is generally just the same as connecting a printer, at least in terms of the interface.
[ترجمه گوگل]اتصال پلاتر به کامپیوتر به طور کلی مانند اتصال یک چاپگر است، حداقل از نظر رابط
[ترجمه ترگمان]اتصال یک plotter به کامپیوتر به طور کلی شبیه اتصال یک چاپگر است، حداقل از نظر رابط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The large graph plotter that current home clothing CAD uses the majority is the import equipment, the function is better, but the price is expensive, and the many of them are appropriative.
[ترجمه گوگل]پلاتر گراف بزرگی که CAD از لباس های خانگی فعلی استفاده می کند، تجهیزات وارداتی است، عملکرد بهتر است، اما قیمت گران است، و بسیاری از آنها مناسب هستند
[ترجمه ترگمان]برنامه ریز اصلی که لباس خانگی کنونی CAD مورد استفاده قرار می گیرد، تجهیزات وارداتی است، اما قیمت آن بهتر است، اما قیمت گران است، و بسیاری از آن ها appropriative هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Function plotter is an excellent mathematics tool for all senior and junior middle school or college students and teachers to draw graph which related to the function expression they inputed.
[ترجمه گوگل]توابع پلاتر یک ابزار ریاضی عالی برای همه دانش‌آموزان و معلمان دبیرستان‌ها و دبیرستان‌ها برای ترسیم نمودار مربوط به عبارت تابعی است که وارد کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]Function Function یک ابزار ریاضی عالی برای تمام دانش آموزان دبیرستان و دبیرستان و یا دانش آموزان کالج است تا گراف را رسم کنند که مربوط به حالت کارکرد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We have modern office facilities, including computers, graphic plotter, scanning instrument, printer, duplicating machine, facsimile apparatus etc.
[ترجمه گوگل]ما امکانات اداری مدرن از جمله کامپیوتر، پلاتر گرافیکی، دستگاه اسکن، چاپگر، دستگاه کپی، دستگاه فکس و غیره داریم
[ترجمه ترگمان]ما دارای امکانات اداری مدرن، از جمله کامپیوتر، طراح گرافیک، ابزار اسکن، چاپگر، دستگاه کپی، دستگاه رونوشت برداری هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At last, the print picture of Spray-paint Graph Plotter is given in DMA mode in this paper.
[ترجمه گوگل]در نهایت، تصویر چاپی Graph Plotter با رنگ اسپری در حالت DMA در این مقاله آورده شده است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، تصویر چاپی نمودار اسپری رنگ نمودار plotter در حالت DMA در این مقاله داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Analyses the reason of apparel pen plotter distortion in theory to reduce the plot error.
[ترجمه گوگل]دلیل اعوجاج پلاتر قلم پوشاک را به صورت تئوری تجزیه و تحلیل می کند تا خطای نمودار را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]تحلیل علت اختلال apparel pen در تئوری برای کاهش خطای نمودار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. CAD - CAM software operates the plotter during the printing process.
[ترجمه گوگل]نرم افزار CAD - CAM پلاتر را در طول فرآیند چاپ کار می کند
[ترجمه ترگمان]نرم افزار CAD - CAM بر plotter در طول فرآیند چاپ کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Plotter: Device which draws graphics from computer instructions with a pen or other medium.
[ترجمه گوگل]پلاتر: دستگاهی که تصاویر گرافیکی را از دستورالعمل های کامپیوتری با قلم یا رسانه های دیگر ترسیم می کند
[ترجمه ترگمان]plotter: دستگاه که گرافیک را از دستورالعمل های کامپیوتر با یک قلم یا رسانه دیگر ترسیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کشنده (اسم)
killer, plotter, drag man, puller, sorbent, tracker

نقشه کش (اسم)
draftsman, cartographer, planner, plotter, tracer

توطئه گر (اسم)
plotter, subversive

رسام (اسم)
plotter, tracer

تخصصی

[کامپیوتر] پلاتر ؛ رسم کننده ؛ رسام - رسام،پلاتر - دستگاهی که تصاویر را بوسیله ی قلم هدایت شده توسطکامپیوتر بر روی کاغذ رسم می کند . نگاه کنید به graphics .
[برق و الکترونیک] رسام - پلاتر ابزاری که به طور خودکار مداد یا قلمی را که منحنیهای یک یا چند متغیر را به عنوان تابعی از یک یا چند متغیر دنبال میکند، کنترل می کند.
[ریاضیات] رسام، دستگاه رسم کننده، نمودار نگار

انگلیسی به انگلیسی

• planner, schemer; type of printer which produces precise sketches (computers)
a plotter is a person who secretly plans with others to do something that is illegal or wrong, usually against a person or a government.
a plotter is a person or instrument that marks the position of something, for example a ship or plane, on a map or chart.

پیشنهاد کاربران

رسام
رسام چاپگری است که دستورات را یک رایانه به منظور ترسیم خطوط روی صفحه ای از کاغذ ( یا صفحات دیگر ) بوسیله یک یا چندین قلم خودکار دریافت و ترجمه میکند.
plotter
دسیسه گر

someone who secretly makes plans to do something illegal or harmful; a conspirator
planner
conspirator
schemer
intriguer

طراح

بپرس