plea bargain

/ˈpliːˈbɑːrɡən//pliːˈbɑːɡɪn/

(حقوق) توافق طرفین دعوی (پیش از محاکمه)، مصالحه، (حقوق - طرفین دعوی) پیش از محاکمه توافق کردن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: plea-bargains, plea-bargaining, plea-bargained
مشتقات: plea-bargainer (n.)
• : تعریف: to engage in bargaining that results or may result in a defendant's pleading guilty to a lesser charge rather than being tried on a more serious one.

جمله های نمونه

1. A plea bargain was offered by the state assuring her that she would not go to prison.
[ترجمه گوگل]توافقی از سوی دولت پیشنهاد شد و به او اطمینان داد که به زندان نخواهد رفت
[ترجمه ترگمان]مشروط بر این که دولت به او اطمینان دهد که او به زندان نخواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He reached a plea bargain with the authorities.
[ترجمه گوگل]او با مقامات به دادخواهی رسید
[ترجمه ترگمان]اون با مقامات معامله کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Herbert 92X refused to accept a plea bargain, since he regarded what had happened as an accident.
[ترجمه گوگل]هربرت 92 ایکس از پذیرفتن توافق نامه امتناع ورزید، زیرا او آنچه را که اتفاق افتاده بود به عنوان یک تصادف تلقی می کرد
[ترجمه ترگمان]هربرت ۹۲ ایکس از قبول یک معامله درخواست سر باز زد، چون او آن چه را که به عنوان یک تصادف اتفاق افتاده بود، مورد توجه قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Meaux accepted the plea bargain after the judge refused to suppress any of the evidence against him.
[ترجمه گوگل]میو پس از اینکه قاضی از سرکوب هر یک از شواهد علیه او امتناع کرد، توافقنامه را پذیرفت
[ترجمه ترگمان]مو این معامله را قبول کرد، پس از آن که قاضی حاضر نشد هیچ یک از مدارک علیه او را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She accepted a plea bargain and received a general discharge under honorable conditions.
[ترجمه گوگل]او توافق نامه ای را پذیرفت و تحت شرایط شرافتمندانه ترخیص شد
[ترجمه ترگمان]او یک معامله درخواستی را پذیرفت و تحت شرایط شرافتمندانه یک تخلیه عمومی دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Six had reached plea bargain arrangements with the authorities and the remaining seven were due to be tried later in the year.
[ترجمه گوگل]شش نفر با مقامات به توافقاتی دست یافته بودند و هفت نفر باقی مانده قرار بود در اواخر سال محاکمه شوند
[ترجمه ترگمان]شش نفر پس از توافق با مقامات به توافق رسیدند و هفت نفر باقیمانده نیز قرار بود در اواخر سال محاکمه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The division decides which cases to prosecute, plea bargain or drop.
[ترجمه گوگل]این بخش تصمیم می‌گیرد که کدام پرونده‌ها را تحت پیگرد قانونی قرار دهد، به دادخواهی بپردازد یا رها کند
[ترجمه ترگمان]این تقسیم تصمیم می گیرد که کدام پرونده ها را تحت پی گرد قانونی قرار دهند، درخواست را رد یا رد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His departure was part of a plea bargain under which he would have admitted lesser charges of sexual harassment but would not have faced imprisonment.
[ترجمه گوگل]خروج او بخشی از معامله ای بود که بر اساس آن او به اتهامات کمتری در مورد آزار و اذیت جنسی اعتراف می کرد اما با زندان مواجه نمی شد
[ترجمه ترگمان]رفتن او بخشی از معامله ای بود که او در آن به اتهام کم تر آزار و اذیت جنسی اعتراف می کرد، اما با زندانی شدن مواجه نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mr. Katsav resigned recently as part of a plea bargain that enabled him to avoid being indicted on more serious charges of rape and abuse of power.
[ترجمه گوگل]آقای کاتساو اخیراً به عنوان بخشی از معامله ای که به او امکان داد از متهم شدن به اتهامات جدی تر تجاوز جنسی و سوء استفاده از قدرت خودداری کند، استعفا داد
[ترجمه ترگمان]آقای Katsav به عنوان بخشی از معامله ای که به او امکان داد تا به جرم تجاوز و سواستفاده از قدرت تحت تعقیب قرار نگیرد به تازگی استعفا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To improve the situation, plea bargain has become a common practice for the prosecution and defense.
[ترجمه گوگل]برای بهبود وضعیت، معامله اعتراف به یک روش معمول برای دادستان و دفاع تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]برای بهبود وضعیت، معامله درخواست تبدیل به یک روش رایج برای دادستانی و دفاع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There exist procedural agreement and substantive agreement in plea bargain.
[ترجمه گوگل]توافق رویه ای و توافق ماهوی در توافق نامه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در این معامله یک توافق نامه رویه ای و توافقات اساسی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But Mr Hicks, who made a plea bargain and admitted helping al-Qaeda, will serve only nine months and in his native Australia.
[ترجمه گوگل]اما آقای هیکس، که توافقنامه ای انجام داد و اعتراف کرد که به القاعده کمک کرده است، تنها 9 ماه در زادگاهش استرالیا خدمت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]اما آقای هیکس که یک معامله بهانه انجام داد و اعتراف کرد که به القاعده کمک می کند، تنها نه ماه و در زادگاهش استرالیا خدمت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So they enter into a plea bargain with the prosecutor — they agree to plead guilty to a lesser offense in exchange for a reduced sentence.
[ترجمه گوگل]بنابراین آنها با دادستان وارد معامله ای می شوند - آنها موافقت می کنند که در ازای تخفیف مجازات، به جرم کمتری اعتراف کنند
[ترجمه ترگمان]بنابراین آن ها وارد یک معامله پیشنهادی با دادستان می شوند - آن ها توافق می کنند که به جرم کم تر در ازای محکومیت تخفیف مجازات شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ray Lewis sold out his homies for time served and a misdemeanor plea bargain.
[ترجمه گوگل]ری لوئیس خانه های خود را برای مدت زمان گذرانده و یک معامله اقامه دعوای بزهکاری فروخت
[ترجمه ترگمان]\"ری لوئیس\" homies خود را به مدت زمانی که خدمت کرده بود و یک دادخواست تخطی از قانون را به فروش رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Rather than face the music at a trial, Abingdon chose to plea bargain.
[ترجمه گوگل]ابینگدون به جای مواجهه با موسیقی در محاکمه، معامله را انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]به جای روبرو شدن با موسیقی در یک محاکمه، Abingdon تصمیم به چانه زدن گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• agreement according to which the accused will cooperate with the prosecution and will get a reduced sentence as a reward, compromise between the person suing and the one being sued

پیشنهاد کاربران

بپرس