piecework

/ˈpiːˌswərk//ˈpiːswɜːk/

معنی: کار از روی مقاطعه
معانی دیگر: (کار) مزدی، کاری که مزد ان ازروی کارکرد داده میشود، کارمقاطعه، مقاطعه کاری

جمله های نمونه

1. Few homeworkers doing piecework in manufacturing enjoy employee status.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از کارگران خانه که کارهای تکه ای را در تولید انجام می دهند از موقعیت کارمندی لذت می برند
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از homeworkers که به طور piecework در تولید کار می کنند از وضعیت کارمندان لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The tobacco workers were paid on a piecework basis.
[ترجمه پریسا غیبی] حق الزحمه ی کارگران تنباکو به صورت مقطعی پرداخت می شود.
|
[ترجمه گوگل]دستمزد کارگران دخانیات به صورت تکه ای پرداخت می شد
[ترجمه ترگمان]کارگران تنباکو به طور piecework حقوق می گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The women were on straight piecework, the men on more complex systems of payment.
[ترجمه گوگل]زنان در کار تکه تکه بودند، مردان در سیستم های پیچیده تر پرداخت
[ترجمه ترگمان]زن ها به طور مستقیم کار می کردند، کارگران در سیستم های پیچیده تری از پرداخت پول می پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is on piecework.
[ترجمه گوگل]او در حال انجام کار است
[ترجمه ترگمان]او در کار piecework است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is piecework and it pays next to nothing.
[ترجمه گوگل]این کار تکه تکه است و تقریباً هیچ هزینه ای ندارد
[ترجمه ترگمان]این کار piecework است و این کار به هیچ چیز ادامه نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Under piecework, cost per pound dropped from two-and-a-quarter cents to one-and-a-quarter cents.
[ترجمه گوگل]در صورت تکه تکه شدن، هزینه هر پوند از دو و یک چهارم سنت به یک و یک چهارم سنت کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]به طور piecework، قیمت هر پوندی را از دو و یک ربع به یک - و یک سنت تقلیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These rates were an average of their piecework earnings in the three weeks previous to the job change.
[ترجمه گوگل]این نرخ ها میانگین درآمد آنها در سه هفته قبل از تغییر شغل بود
[ترجمه ترگمان]این نرخ ها به طور متوسط درآمد piecework آن ها در سه هفته قبل از تغییر شغل بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Post benefit wage system and incentive piecework system both are incentive staffs business wage distribution methods.
[ترجمه گوگل]سیستم دستمزد پس از مزایا و سیستم کار تشویقی هر دو روش های توزیع دستمزد تجاری کارکنان تشویقی هستند
[ترجمه ترگمان]سیستم دست مزد سود پس از پست و سیستم piecework، هر دو روش توزیع دست مزد کارکنان را انگیزه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This factory pays employees on piecework and average salary is about 1000 to 3000 yuan.
[ترجمه گوگل]این کارخانه به طور جزئی به کارمندان حقوق می دهد و میانگین دستمزد حدود 1000 تا 3000 یوان است
[ترجمه ترگمان]این کارخانه به کارکنان به طور متوسط حقوق می دهد و متوسط حقوق در حدود ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ یوآن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Thus the allocation of performance-based wage increases, piecework bonuses and other pay incentives is important in determining employee motivation.
[ترجمه گوگل]بنابراین تخصیص افزایش دستمزد مبتنی بر عملکرد، پاداش‌های کار و سایر مشوق‌های پرداخت در تعیین انگیزه کارکنان مهم است
[ترجمه ترگمان]بنابراین تخصیص دست مزد مبتنی بر عملکرد، پاداش piecework و مشوق های مالی دیگر در تعیین انگیزه کارمندان مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I get paid for piecework, not on a monthly wage.
[ترجمه گوگل]من برای کارهای تکه ای حقوق می گیرم، نه با دستمزد ماهانه
[ترجمه ترگمان]من برای کار مقاطعه کاران حقوق می گیرم، نه با حقوق ماهانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Knowing that I could only earn his love on piecework, I constantly sought ways to prove myself useful to him.
[ترجمه گوگل]با دانستن اینکه فقط می‌توانم عشق او را با کار کردن به دست بیاورم، دائماً به دنبال راه‌هایی برای اثبات مفید بودنم برای او بودم
[ترجمه ترگمان]چون می دانستم که تنها به طور مرتب می توانم عشق او را به دست آورم، پیوسته به دنبال روش هایی می گشتم که برای او مفید باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The experience of peasant families was repeated by sending daughters into similar social situations in domestic service and piecework.
[ترجمه گوگل]تجربه خانواده‌های دهقانی با فرستادن دختران به موقعیت‌های اجتماعی مشابه در خدمات خانگی و کارهای کوچک تکرار شد
[ترجمه ترگمان]تجربه خانواده های روستایی با فرستادن دختران به موقعیت های اجتماعی مشابه در خدمت داخلی و مقاطعه کاران تکرار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You're a semi-skilled mechanic, just like the municipal rat-catcher, on piecework.
[ترجمه گوگل]شما یک مکانیک نیمه ماهر هستید، درست مثل موش گیر شهرداری، در کارهای تکه تکه
[ترجمه ترگمان]تو یک مکانیک -، درست مثل یک catcher، به طور مقاطعه کار شهرداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It's piece work, so how much you earn depends on how fast you can work.
[ترجمه گوگل]این کار تکه‌ای است، بنابراین میزان درآمد شما به سرعت شما بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]این قطعه کار است، بنابراین چقدر پول کسب می کنید بستگی به این دارد که چقدر سریع می توانید کار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. It's a real elaborate piece work.
[ترجمه گوگل]این یک قطعه کار استادانه واقعی است
[ترجمه ترگمان]این یک کار استادانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. This includes board band base pay structure scheme, piece work incentive scheme, monthly bonus scheme and year end bonus scheme.
[ترجمه گوگل]این شامل طرح ساختار حقوق پایه باند هیئت مدیره، طرح مشوق کار قطعه، طرح پاداش ماهانه و طرح پاداش پایان سال است
[ترجمه ترگمان]این شامل طرح ساختار پرداخت مبنای باند، طرح تشویقی کاری، طرح پاداش ماهانه و الگوی پاداش پایان سال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The document began as a very lengthy piece work and got longer during the conference itself.
[ترجمه گوگل]این سند به عنوان یک کار قطعه بسیار طولانی شروع شد و در طول خود کنفرانس طولانی تر شد
[ترجمه ترگمان]این سند به عنوان یک کار طولانی طولانی شروع شد و در طول خود کنفرانس طولانی تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Piece work Work that is compensated for by each unit (piece) completed.
[ترجمه گوگل]کار قطعه کاری که با هر واحد (قطعه) تکمیل شده جبران می شود
[ترجمه ترگمان]قطعه کاری که توسط هر واحد (قطعه)تکمیل می شود (قطعه)تکمیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Is lemon dry piece work with hawkthorn piece can you bubble to drink?
[ترجمه گوگل]آیا قطعه خشک لیمو با تکه زالزالک می توانید حباب بخورید؟
[ترجمه ترگمان]قسمت خشک و خشک لیمو با تیکه hawkthorn میتونه تو رو به نوشیدن آب بده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Their wage and price systems ranged from subsidized wages to salaries or piece work rates.
[ترجمه گوگل]سیستم های دستمزد و قیمت آنها از دستمزد یارانه ای گرفته تا حقوق یا نرخ کار قطعه ای متغیر بود
[ترجمه ترگمان]دست مزد و سیستم های قیمت آن ها از حقوق های یارانه ای به حقوق و یا میزان کار آن ها در نوسان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Talent: Visual effects expert turned director Joe Johnston has more time to make this 3-D piece work than he did with previous rush job, last year's kibble-quality horror remake The Wolfman.
[ترجمه گوگل]استعداد: متخصص جلوه‌های بصری که کارگردانی شد، جو جانستون، زمان بیشتری برای ساخت این قطعه سه‌بعدی نسبت به کارهای عجولانه قبلی، یعنی بازسازی ترسناک سال گذشته The Wolfman، دارد
[ترجمه ترگمان]استعداد: متخصص اثرات بصری به کارگردانی جو جانستون زمان بیشتری برای انجام این کار سه بعدی در مقایسه با شغل قبلی قبلی، وحشت از کیفیت kibble سال گذشته (remake Wolfman)دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. The developer may either be owned by the publisher, contracted out for piece work and ports, or funded for the whole program.
[ترجمه گوگل]توسعه‌دهنده ممکن است متعلق به ناشر باشد، یا برای کارهای تکه‌ای و پورت‌ها قرارداد داشته باشد، یا برای کل برنامه سرمایه‌گذاری شود
[ترجمه ترگمان]توسعه دهنده ممکن است متعلق به ناشر باشد، قرارداد برای کار و بنادر منعقد شده، و یا برای کل برنامه سرمایه گذاری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کار از روی مقاطعه (اسم)
piecework, timework

تخصصی

[حسابداری] پارچه کاری

انگلیسی به انگلیسی

• work that is done and paid according to individual units of work, contracting
if you do piecework, you are paid for the amount of work you do rather than the length of time you work.

پیشنهاد کاربران

بپرس