phobia

/ˈfoʊbɪə//ˈfəʊbɪə/

معنی: انزجار، نفرت، تشویش، خوف، بیم، ترس بیخود
معانی دیگر: (روان شناسی) هراس، ترس، ترس بیمار گونه، واهمه، تشویش
phobia_
پسوند (اسم ساز): - هراس، - ترس [photophobia]

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: phobic (adj.)
• : تعریف: a strong, persistent, irrational fear of, or aversion to, something.

- He's developed an intense fear of flying in addition to his other phobias.
[ترجمه گوگل] او علاوه بر فوبیای دیگرش، ترس شدیدی از پرواز نیز دارد
[ترجمه ترگمان] او علاوه بر هراس ها دیگر، ترس شدیدی از پرواز به همراه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
پسوند ( suffix )
• : تعریف: strong, abnormal, or unreasonable fear or dislike.

- acrophobia
[ترجمه گوگل] ترس از ارتفاع
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- xenophobia
[ترجمه گوگل] بیگانه هراسی
[ترجمه ترگمان] بیگانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. gradually her dislike of bathing turned into a phobia
کم کم عدم علاقه ی او به آبتنی تبدیل به ترس بیمار گونه شد.

2. This phobia can cause untold misery for the sufferer.
[ترجمه گوگل]این فوبیا می تواند باعث بدبختی ناگفته ای برای فرد مبتلا شود
[ترجمه ترگمان]این وحشت، موجب ناراحتی untold می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Owen has a phobia about snakes.
[ترجمه گوگل]اوون نسبت به مارها فوبیا دارد
[ترجمه ترگمان]اوون \"یه ترس از مارها داره\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I've got a phobia about/of worms.
[ترجمه گوگل]من فوبیا در مورد/از کرم ها دارم
[ترجمه ترگمان]ترس از کرم دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He has a phobia about flying.
[ترجمه گوگل]او از پرواز فوبیا دارد
[ترجمه ترگمان]او در مورد پرواز دچار اضطراب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She has a phobia about water and can't swim.
[ترجمه گوگل]او فوبیای آب دارد و نمی تواند شنا کند
[ترجمه ترگمان]او در مورد آب ترس دارد و نمی تواند شنا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The phobia may have its root in a childhood trauma.
[ترجمه گوگل]فوبیا ممکن است ریشه در ترومای دوران کودکی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]ترس ممکن است ریشه در ضربه روحی کودکی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some children suffer from school phobia .
[ترجمه گوگل]برخی از کودکان از فوبیای مدرسه رنج می برند
[ترجمه ترگمان]برخی کودکان از ترس مدرسه رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He has a phobia about snakes.
[ترجمه .....] او درباره مارها دچار ترس شده بود
|
[ترجمه گوگل]او نسبت به مارها فوبیا دارد
[ترجمه ترگمان]او در مورد مارها دچار اضطراب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He is having therapy to conquer his phobia.
[ترجمه گوگل]او در حال درمان برای غلبه بر فوبیای خود است
[ترجمه ترگمان]او تحت درمان است تا بر ترس خود غلبه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dislike of snakes or spiders is a common phobia.
[ترجمه گوگل]بیزاری از مارها یا عنکبوت ها یک فوبی رایج است
[ترجمه ترگمان]ترس از مارها و یا عنکبوت یک ترس عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She had a phobia about entering dark houses.
[ترجمه گوگل]او از ورود به خانه های تاریک فوبیا داشت
[ترجمه ترگمان]او از ورود به خانه های تاریک وحشت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What is the cause of cat phobia?
[ترجمه گوگل]علت گربه فوبیا چیست؟
[ترجمه ترگمان]علت ترس گربه چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some people's phobia about cancer is so extreme that they can not bring themselves to think about it seriously.
[ترجمه گوگل]فوبیای برخی افراد در مورد سرطان آنقدر شدید است که نمی توانند خود را به فکر جدی در مورد آن وادار کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از افراد مبتلا به سرطان آنقدر شدید هستند که نمی توانند به طور جدی به آن فکر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انزجار (اسم)
abhorrence, disgust, antipathy, nausea, phobia, pique, scunner

نفرت (اسم)
hate, disgust, phobia, hatred, loathing, aversion, abomination, malice, enmity, execration, detestation, odium

تشویش (اسم)
phobia, perturbation, anxiety, disquietude, inquietude

خوف (اسم)
scare, fear, dread, phobia, terror, horror, apprehension, funk, anxiety, awe, windup, boggle, trepidity

بیم (اسم)
scare, fear, dread, phobia, care, apprehension, funk, awe, misgiving, scrupulosity, qualm, scruple

ترس بیخود (اسم)
phobia

تخصصی

[روانپزشکی] فوبی

انگلیسی به انگلیسی

• strong and persistent irrational fear
a phobia is an irrational fear or hatred of something.

پیشنهاد کاربران

۱. {در روانشناسی} هراس ۲. ترس. ترس بیمارگونه ۳. نفرت. تنفر
مثال:
Do you have any phobias? Yes, I’ve been afraid of spiders since I was a child?
آیا شما هراس و ترس بیمارگونه دارید؟ بله. من از وقتی که بچه بودم از عنکبوت می ترسیدم.
هراس/ترس ( ترسی بیمارگونه و غیرمنطقی که باعث اختلال زندگی روزمره شخص میشه ) .
a type of anxiety disorder ( = a mental illness that makes someone very worried and affects their life ) that involves an extreme fear of something
ترس شدید یا بیمارگونه که در روانشناسی به هراس یا فوبیا شهرت دارد عبارت است از نوعی بیمارگونه و پایدار از ترس در فرد که باعث اختلال در زندگی روزمره وی می شود. بر خلاف ترس معمولی که واکنشی زودگذر و طبیعی به یک عامل خطرناک خارجی است، هراس بیشتر ترس از قرار گرفتن در یک موقعیت خطرناک است مانند ترس از پرواز یا ماشین سواری. در برخی موارد، فرد هرگز در تماس با چیزی که از آن می ترسد نبوده است.
...
[مشاهده متن کامل]

ترس مرضی ( هراس )
ترس مرضی یا فوبیک فرد از شیء یا موقعیتی می ترسد که نسبت به عدم ترسناک بودن آن آگاهی دارد . لکن واکنش ترس برای فرد در این موقعیت اجتناب ناپذیر است . مانند ترس از مکانهای باز یا ترس از اجتماع انسانی در این جا واکنش ترس نوعی واکنش دفاعی است که بیمار تلاش می نماید تا اضطراب خود را با جابجائی ترس از یک موقعیت یا فرد یا فکر ویژه به یک موقعیت یا فکر دیگر که با اولی ارتباط دارد کم نماید . احساس وحشت آگاهانه از یک موقعیت ویژه در واقع از یک منبع دیگر

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Phobia
illogical fear
ترس غیرمنطقی
Irrational fear
بین و ترس
فوبی ( هراس، ترس مرضی، ترس بیمار گونه ) | phobia
گرچه فویبا جزو اختلال های اضطرابی طبق بندی می گردند و یک جزء بزرگ عاطفی در این بیماری وجود دارد ولی چون ترس بیمارگونه خود ناشی از یک نگرش و باور اشتباه نسبت به یک محرک معمولاً خنثی و بی خطر می باشد جزو اختلال های محتوای فکر قرار می گیرد. فوبی، ترس مداوم و غیرمنطقی از یک شیء، فعالیت و یا موقعیت است که منجر به اجتناب شدید یا میل شدید به اجتناب از آن شیء، فعالیت یا موقعیت از طرف بیمار می گردد. به چیزی که منجر به ترس در بیمار می شود محرک فوبیک گفته می شود. بیمار با اینکه قبول می کند محرک فوبیک واقعاً ترس آور نیست ولی با این همه همان واکنشی را که در مقابل یک محرک واقعاً خطرناک از خود نشان می دهد نسبت به محرک فوبیک نیز نشان می دهد. بعضی از بیماران استدلال می کنند که اجتناب آن ها از موقعیت فوبیک منطقی است زیرا از این طریق جلوی یک اضطراب شدید و خردکننده را می گیرند فوبیا انواع و اقسام مختلفی دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

Phobia , pobe یک پسوند در انگلیسی هستند
مثلا : people phone : مردم هراس
فوبیا ترس شدید از حیوان، شی، مکان یا موقعیتی خاص است🖤🤪
phobia ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: هراس
تعریف: ترس مفرط و غیرواقعی و غیرقابل مهار و مرضی از افراد یا مکان ها یا موقعیت های خاص
فوبیا_ترس از چیز خاصی
fear , awe, dread, horror, dismay, fray, misgiving, awful
هراس
Do you have any fears or phobias
آیا ترس یا هراسی دارید ◼️◼️◼️◼️◼️◼️
Exaggerated fear
ترس افراطی
فوبیا یا هراس انواع زیادی دارد مانند هیدرو فوبیا که در بیماری رابیدوز یا هاری دیده میشود که در آن بعلت اختلالی که میکروب هاری در رفلکس بلعیدن ایجاد میکند حیوان یا انسان مبتلا دچارDroling یا آبریزش از دهان
...
[مشاهده متن کامل]
باز مانده میشود چون نمی تواند آب دهان را ببلعد. ، آکرا فوبیا ترس از ارتفاع، در کل فوبیا ها یک بیماری میباشد و دلیلی برای ترسیدن از مثلا گربه، ارتفاع وتاریکی و غیره نیست.

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس