pestilence

/ˈpestələns//ˈpestɪləns/

معنی: افت، طاعون، بیماری طاعون، ناخوشی همه جاگیر
معانی دیگر: (به ویژه طاعون) همه گیری، کشندگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an epidemic, usu. deadly, disease; plague.
مشابه: pest, plague

- This terrible pestilence was responsible for the deaths of millions of people.
[ترجمه گوگل] این آفت وحشتناک مسئول مرگ میلیون ها نفر بود
[ترجمه ترگمان] این طاعون وحشتناک مسئول مرگ میلیون ها نفر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: something evil or pernicious in effect.
مشابه: enemy, evil, malady, plague, poison, scourge

جمله های نمونه

1. He who desires but acts not, breeds pestilence.
[ترجمه گوگل]کسی که می خواهد ولی عمل نمی کند، آفت می آورد
[ترجمه ترگمان]او که آرزو دارد، اما نه عمل می کند، طاعون را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The report states that vandalism is a pestilence which must be stamped out.
[ترجمه گوگل]در این گزارش آمده است که وندالیسم آفتی است که باید از بین برود
[ترجمه ترگمان]گزارش ایالت that بیماری است که باید از بین برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A pestilence swept over the country.
[ترجمه دکتر رجایی] یک آفت سراسر کشور را فراگرفته بود.
|
[ترجمه گوگل]آفت سراسر کشور را فرا گرفت
[ترجمه ترگمان]طاعون سراسر کشور را فراگرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In return Apollo sent a pestilence, and Poseidon the sea serpent.
[ترجمه گوگل]در عوض آپولون یک آفت فرستاد و پوزئیدون مار دریایی
[ترجمه ترگمان]در عوض، اپولو او را از بین برد و آن مار دریایی را از آن بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To the disorder caused by pestilence, other pressures were added in the late fourteenth century.
[ترجمه گوگل]در اواخر قرن چهاردهم به اختلال ناشی از آفت فشارهای دیگری اضافه شد
[ترجمه ترگمان]طاعون و فشارهای دیگر در اواخر قرن چهاردهم به این بیماری افزوده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pestilence and devastation would march across the land; and the four horsemen ride the sky.
[ترجمه گوگل]طاعون و ویرانی در سراسر زمین راهپیمایی خواهند کرد و چهار سوار بر آسمان سوار می شوند
[ترجمه ترگمان]ویرانی و ویرانی در سراسر زمین به حرکت در می آید؛ و چهار سوارکار در حال سوار شدن به آسمان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was the one who released famine, pestilence and all the other evils into the world.
[ترجمه گوگل]او بود که قحطی و طاعون و همه بدی های دیگر را در جهان رها کرد
[ترجمه ترگمان]او کسی بود که قحطی، طاعون و تمام چیزهای دیگر را در جهان رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There is the source of the recurring pestilence.
[ترجمه گوگل]منشأ آفت مکرر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این سرچشمه آن بیماری است که از آن سرچشمه می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The next were pestilence, windstorm, frost hail, hailstorm and earthquake.
[ترجمه گوگل]بعدی آفت، طوفان باد، تگرگ یخبندان، تگرگ و زلزله بود
[ترجمه ترگمان]روز بعد از طاعون و باران و باران و باران و باران می بارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Power, like a desolating pestilence, pollutes whatever it touches---Percy Bysshe Shelley, English Romantic poet.
[ترجمه گوگل]قدرت، مانند یک طاعون ویرانگر، هر چه را که لمس می کند، آلوده می کند --- پرسی بیش شلی، شاعر رمانتیک انگلیسی
[ترجمه ترگمان]قدرت، مانند a desolating، هر چه را که لمس می کند آلوده می کند - - پرسی Bysshe شلی، شاعر رمانتیک انگلیسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A pestilence was raging in that area.
[ترجمه گوگل]آفت در آن منطقه موج می زد
[ترجمه ترگمان]طاعون در آن ناحیه متلاطم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Floods, droughts, famine, war, pestilence, plagues, and economic booms and busts are familiar companions in the up-and-down cycle of human history.
[ترجمه گوگل]سیل، خشکسالی، قحطی، جنگ، بیماری طاعون، و رونق و رکود اقتصادی همراهان آشنا در چرخه بالا و پایین تاریخ بشر هستند
[ترجمه ترگمان]سیل، خشکسالی، قحطی، جنگ، طاعون، طاعون، و رونق اقتصادی رفقای صمیمی در چرخه بالا و پایین تاریخ بشر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. AIDS is becoming No. l pestilence of threatening the human survival.
[ترجمه گوگل]ایدز در حال تبدیل شدن به آفت شماره 1 تهدید کننده بقای انسان است
[ترجمه ترگمان]ایدز در حال تبدیل شدن به بیماری l است که بقای انسان را تهدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Pestilence was known to have been foreboded by a shower of crimson light.
[ترجمه گوگل]مشخص بود که آفت توسط بارانی از نور زرشکی پیش‌بینی شده است
[ترجمه ترگمان]معلوم بود که از زیر نور قرمز رنگ قرمز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Racism is a pestilence at the heart of the nation.
[ترجمه گوگل]نژادپرستی یک آفت در قلب ملت است
[ترجمه ترگمان]نژادپرستی یک بیماری همه گیر در قلب کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

افت (اسم)
drop, downfall, fall, pest, blight, plague, slump, pestilence, slippage

طاعون (اسم)
pest, plague, bubonic plague, pestilence, lues

بیماری طاعون (اسم)
pestilence

ناخوشی همه جاگیر (اسم)
pestilence, qualm

انگلیسی به انگلیسی

• epidemic disease, plague; something that is damaging, something destructive
pestilence or a pestilence is a disease that spreads quickly and kills large numbers of people; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : pestilence
✅️ صفت ( adjective ) : pestilential / pestilent
✅️ قید ( adverb ) : _
طاعون
نام یکی از چهار سوار آخرالزمان

بپرس