personalized

/ˈpɜrsənəˌlaɪzd//ˈpɜrsənəˌlaɪzd/

جمله های نمونه

1. This program enables faxes to be personalized automatically.
[ترجمه گوگل]این برنامه امکان شخصی سازی فکس ها را به صورت خودکار فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]این برنامه، faxes را قادر می سازد که به طور خودکار شخصی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Troll's exclusive, personalized luggage is made to our own exacting specifications in heavy-duty PVC/nylon.
[ترجمه گوگل]چمدان انحصاری و شخصی ترول با مشخصات دقیق خودمان در PVC/نایلون سنگین ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]Troll به صورت انحصاری و اختصاصی به مشخصات سختگیرانه ای در PVC و نایلون دارای عوارض سنگین تعلق می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All the towels were personalized with their initials.
[ترجمه گوگل]تمام حوله ها با حروف اول شخصی سازی شده بودند
[ترجمه ترگمان]تمام حوله ها با حروف اول اسمشون personalized شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Results are incorporated within personalized medical records.
[ترجمه گوگل]نتایج در سوابق پزشکی شخصی گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]نتایج در سوابق پزشکی شخصی گنجانده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. All the products can be personalized to the client's exact requirements.
[ترجمه گوگل]تمام محصولات را می توان بر اساس نیازهای مشتری شخصی سازی کرد
[ترجمه ترگمان]تمام محصولات را می توان به نیازمندی های دقیق مشتری متصل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She hired a trainer to create a personalized exercise schedule to get her into shape.
[ترجمه گوگل]او یک مربی استخدام کرد تا یک برنامه تمرینی شخصی ایجاد کند تا او را خوش فرم کند
[ترجمه ترگمان]او یک مربی را استخدام کرد تا یک برنامه ورزشی شخصی ایجاد کند تا او شکل بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. All our courses are personalized to the needs of the individual.
[ترجمه فرهاد] تمام دوره های ما برای نیازهای فردی تعریف شده اند.
|
[ترجمه گوگل]تمام دوره های ما با توجه به نیازهای افراد شخصی سازی شده است
[ترجمه ترگمان]تمام دوره های ما به نیازهای فرد بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His car has a personalized number plate - TJ
[ترجمه گوگل]ماشین او دارای پلاک شخصی است - TJ
[ترجمه ترگمان]اتومبیل وی یک شماره شخصی با نام TJ دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is a letter paper personalized with his initials.
[ترجمه گوگل]این یک کاغذ نامه است که با حروف اول او شخصی شده است
[ترجمه ترگمان]این یه نامه letter که با حروف اول اسمش personalized شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was personalized and identifiable in a way unknown since Lloyd George's heyday.
[ترجمه گوگل]از دوران شکوفایی لوید جورج به گونه ای ناشناخته شخصی و قابل شناسایی بود
[ترجمه ترگمان]شخصی که از زمان اوج زندگی لو ید تا به حال ناشناخته و قابل تشخیص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The air in here was personalized and unhealthy in an indefinable way.
[ترجمه Mahtab] جواینجا انحصاری وناسالم بودبا سیستم نامتعارف
|
[ترجمه گوگل]هوای اینجا شخصی سازی شده و به شکلی غیر قابل تعریف ناسالم بود
[ترجمه ترگمان]در اینجا، هوای اینجا، personalized و ناسالم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Such personalized support for subordinates is a tradition, the report noted.
[ترجمه گوگل]این گزارش خاطرنشان کرد که چنین حمایت شخصی از زیردستان یک سنت است
[ترجمه ترگمان]این گزارش اشاره کرد که چنین حمایت شخصی از زیردستان یک سنت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They use personalized K. C. Slammers baseball bats, and now you can get your own customized bat, too.
[ترجمه گوگل]آنها از چوب های بیسبال شخصی سازی شده K C Slammers استفاده می کنند و اکنون می توانید چوب سفارشی خود را نیز تهیه کنید
[ترجمه ترگمان]آن ها از K شخصی استفاده می کنند ج خفاش بیسبال Slammers، و حالا شما می توانید چوب سفارشی خود را نیز به دست آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Each brew master was a craftsman with a personalized understanding of how beer should taste.
[ترجمه گوگل]هر استاد دم کردن، صنعتگری با درک شخصی از طعم آبجو بود
[ترجمه ترگمان]هر استاد brew، هنرمندی بود با درک شخصی از این که آبجو باید مزه خوبی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• made personal, made private (also personalised)
a personalized object has its owner's initials or name on it.
personalized also means designed for or aimed at one particular person.

پیشنهاد کاربران

با احترام به جناب کریمی و بقیه دوستان 🙏
person : شخص
personify : شخصیت دادن
personalize : شخصیت سازی کردن
personification : آرایه ) تشخیص )
personage : character ( بازیگر )
personality : شخصیت
...
[مشاهده متن کامل]

personalization : شخصی سازی
personable : با شخصیت
personal : شخصی
personalized : شخصی سازی شده
personally : شخصا

شخص محور یا فردمحور
مثلاً personalized medicine یا پزشکی فرد - محور
یکه سالار
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : personify / personalize
✅️ اسم ( noun ) : person / personification / personage / personality / personalization
✅️ صفت ( adjective ) : personable / personal / personalized
✅️ قید ( adverb ) : personally
سفارشی
( انجام کار سفارشی توسط صنعتگر )
personalized ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: شخصی‏سازی‏شده
تعریف: ویژگی اطلاعات گزیده و پالایش‏شده برای یک فرد با استفاده از اطلاعات شخصی وی|||متـ . شخصی‏شده
بعضی وقتا میتونه مورد علاقه هم معنی بشه
جنبه شخصی دادن به
مرتبط با توانایی افراد
شخصی سازی شده،
شخصی سازی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس