peristalsis

/ˌperiːˈstælsɪs//ˌperɪˈstælsɪs/

معنی: حرکت دودی، حرکات حلقوی، جنبش کرم وار
معانی دیگر: (زیست شناسی) حرکت دودی، جنبش دودی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: peristalses
مشتقات: peristaltic (adj.), peristaltically (adv.)
• : تعریف: a process of muscular contractions and relaxations along a tubular muscular system, such as that which forces food through the digestive system.

جمله های نمونه

1. The frequency of peristalsis in the duodenum was calculated from this sequence at 14 contractions per minute.
[ترجمه گوگل]فراوانی پریستالسیس در اثنی عشر از این توالی 14 انقباض در دقیقه محاسبه شد
[ترجمه ترگمان]فرکانس of در the از این ترتیب در ۱۴ انقباض در هر دقیقه محاسبه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This twice daily peristalsis creates tidal currents every six hours, pushing sea water first north, then south.
[ترجمه گوگل]این پریستالسیس دو بار در روز هر شش ساعت یک بار جریان جزر و مدی ایجاد می کند و آب دریا را ابتدا به سمت شمال و سپس به جنوب می راند
[ترجمه ترگمان]این peristalsis روزانه دو بار جریان جزر و مدی را هر شش ساعت ایجاد می کند و باعث می شود که آب دریا ابتدا به سمت شمال و سپس به سمت جنوب حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Failed peristalsis was commonly encountered in patients as well as controls.
[ترجمه گوگل]پریستالسیس ناموفق معمولا در بیماران و همچنین گروه شاهد مشاهده می شد
[ترجمه ترگمان]peristalsis شکست خورد معمولا در بیماران و نیز کنترل ها با آن ها مواجه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Peristalsis mixes food with enzymes and hydrochloricacid from glands in its lining and moves the resulting chyme toward the small intestine.
[ترجمه گوگل]Peristalsis غذا را با آنزیم ها و اسید هیدروکلریک غدد موجود در پوشش آن مخلوط می کند و کیم حاصل را به سمت روده کوچک حرکت می دهد
[ترجمه ترگمان]peristalsis مواد غذایی را با آنزیم ها و hydrochloricacid از غدد در آستر خود مخلوط می کند و the را به سمت روده کوچک حرکت می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wireless capsule endoscope was propelled by gastrointestinal peristalsis, thus its locomotion was very slow and uncontrollable.
[ترجمه گوگل]آندوسکوپ کپسولی بی‌سیم توسط پریستالسیس دستگاه گوارش به حرکت در می‌آمد، بنابراین حرکت آن بسیار کند و غیرقابل کنترل بود
[ترجمه ترگمان]کپسول بی سیم به وسیله دستگاه گوارش انجام شد و در نتیجه حرکت آن بسیار آهسته و غیرقابل کنترل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is characterized by a return of peristalsis.
[ترجمه گوگل]با بازگشت پریستالسیس مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]آن با بازگشت peristalsis مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Peristalsis moves feces through the colon to the rectum, where they stimulate the urge to defecate.
[ترجمه گوگل]Peristalsis مدفوع را از طریق روده بزرگ به سمت راست روده حرکت می دهد، جایی که آنها میل به اجابت مزاج را تحریک می کنند
[ترجمه ترگمان]peristalsis مدفوع را به راست روده می برد و به راست روده می روند، و در آنجا تحریک میل به defecate را تحریک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Peristalsis in the body of the esophagus is under vagal control.
[ترجمه گوگل]پریستالسیس در بدن مری تحت کنترل واگ است
[ترجمه ترگمان]مری در بدن مری تحت کنترل vagal است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Banana is rich in dietary fiber, can stimulate peristalsis of the stomach to help discharge.
[ترجمه گوگل]موز سرشار از فیبر رژیمی است، می‌تواند پریستالسیس معده را برای کمک به ترشح تحریک کند
[ترجمه ترگمان]موز در فیبر رژیمی غنی است و می تواند peristalsis شکم را تحریک کند تا به تخلیه کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Peristalsis mixes food with enzymes and hydrochloric acid from glands inandthe resulting chyme the small intestine.
[ترجمه گوگل]پریستالسیس غذا را با آنزیم ها و اسید کلریدریک غدد موجود در روده کوچک مخلوط می کند
[ترجمه ترگمان]peristalsis مواد غذایی را با آنزیم ها و هیدروکلریک اسید حاصل از غدد inandthe مخلوط می کند و منجر به روده کوچک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In addition, YYNE can promote the mice peristalsis, reduce the body torsion induced by acetic acid.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، YYNE می تواند پریستالسیس موش ها را تقویت کند، پیچش بدن ناشی از اسید استیک را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، YYNE می تواند موش peristalsis را ارتقا دهد، فرآیند پیچش با اسید استیک را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Results The intestinal peristalsis moved slow, peptic acid secretion decreased and pepsin activity decreased.
[ترجمه گوگل]ResultsThe پریستالیس روده به آرامی حرکت کرد، ترشح اسید پپتیک کاهش یافت و فعالیت پپسین کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]نتایج The روده کاهش یافت، ترشح اسید peptic کاهش یافت و فعالیت pepsin کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Even moderate doses of caffeine can set off this peristalsis whether or not the body was ready to dispose of its feces.
[ترجمه گوگل]حتی دوزهای متوسط ​​کافئین می تواند این پریستالسیس را ایجاد کند، چه بدن آماده دفع مدفوع باشد یا نه
[ترجمه ترگمان]حتی دوزهای متوسط کافئین نیز می توانند این peristalsis را خنثی کنند که آیا بدن آماده است تا مدفوع خود را از بین ببرد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That morning he stretched his back and sipped black coffee and enjoyed the sudden, urgent peristalsis of a much younger man.
[ترجمه گوگل]آن روز صبح پشتش را دراز کرد و قهوه سیاه نوشید و از پریستالیس ناگهانی و فوری مردی بسیار جوانتر لذت برد
[ترجمه ترگمان]ان روز صبح او پشتش را دراز کرد و قهوه سیاه نوشید و از آن حرکات ناگهانی و فوری یک مرد جوان تر لذت برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The McNemar test was used to compare the incidence of failed peristalsis in patients before and after healing of oesophagitis.
[ترجمه گوگل]آزمون مک نمار برای مقایسه بروز پریستالسیس ناموفق در بیماران قبل و بعد از بهبودی ازوفاژیت استفاده شد
[ترجمه ترگمان]آزمون McNemar برای مقایسه شیوع بیماری ناموفق در بیماران قبل و بعد از درمان of مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حرکت دودی (اسم)
peristalsis

حرکات حلقوی (اسم)
peristalsis

جنبش کرم وار (اسم)
peristalsis

انگلیسی به انگلیسی

• movement of the intestines; movement of the stomach

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] حرکت دودی و موج شکل ( معمولا روده )
انقباض موجی شکل دیواره های روده که باعث راندمان محتویات آنها رو به جلو می شود
حرکات لوله گوارش

بپرس