per annum

/ˈpɜːrˈænəm//pɜːˈænəm/
معنی: هر سالی، سالیانه، بقرار هر سال
معانی دیگر: (لاتین) سالیانه، سالانه، در سال، هرسال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: by the year; annually.

جمله های نمونه

1. Average earnings are around ￡20 000 per annum.
[ترجمه گوگل]میانگین درآمد حدود 20000 پوند در سال است
[ترجمه ترگمان]متوسط درآمد سالانه حدود ۲۰۰۰۰ پوند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. These figures represent a return of 5% per annum.
[ترجمه گوگل]این ارقام نشان دهنده بازدهی 5 درصدی در سال است
[ترجمه ترگمان]این ارقام نشان دهنده بازگشت ۵ % در سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The agency places about 000 young persons per annum.
[ترجمه گوگل]این آژانس سالانه حدود 000 جوان را جا می دهد
[ترجمه ترگمان]این آژانس حدود ۱۰۰،۰۰۰ نفر را در سال ثبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The company is offering a salary of 20000 per annum.
[ترجمه گوگل]این شرکت حقوق سالانه 20000 را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این شرکت سالانه ۲۰۰۰۰ پوند حقوق می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The agency placed about 200 secretaries per annum.
[ترجمه گوگل]این آژانس سالانه حدود 200 منشی استخدام می کرد
[ترجمه ترگمان]این نهاد سالیانه حدود ۲۰۰ منشی را در اختیار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Kenya's population is growing at 1 per cent per annum.
[ترجمه گوگل]جمعیت کنیا سالانه 1 درصد در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]جمعیت کنیا در هر سال ۱ درصد رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The agency places about 2000 secretaries per annum.
[ترجمه گوگل]این آژانس سالانه حدود 2000 منشی استخدام می کند
[ترجمه ترگمان]این اداره در حدود ۲۰۰۰ منشی در سال دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Shareholders have a vested right to 10% per annum.
[ترجمه گوگل]سهامداران دارای حق اختصاصی 10٪ در سال هستند
[ترجمه ترگمان]سهامداران حق دارند به ۱۰ درصد در هر سال برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The country exports goods worth $600 million per annum.
[ترجمه گوگل]این کشور سالانه 600 میلیون دلار کالا صادر می کند
[ترجمه ترگمان]صادرات این کشور سالانه ۶۰۰ میلیون دلار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. My rent is $ 8000 per annum.
[ترجمه گوگل]اجاره من 8000 دلار در سال است
[ترجمه ترگمان]کرایه من سالی پنجاه سنت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Price increase have average 10 % per annum.
[ترجمه گوگل]افزایش قیمت به طور متوسط ​​10 درصد در سال است
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت متوسط سالانه ۱۰ درصد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. My property was rated at & 20 per annum.
[ترجمه گوگل]اموال من در سال و 20 رتبه بندی شد
[ترجمه ترگمان]حقوق من در سال & در سال ۲۰ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We pay him retainer of $ 000 per annum.
[ترجمه گوگل]ما سالانه 000 دلار به او می پردازیم
[ترجمه ترگمان]هر سال حقوق سالانه او را به او می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We can offer you forty days'holiday per annum.
[ترجمه گوگل]ما می توانیم چهل روز تعطیلات در سال را به شما پیشنهاد دهیم
[ترجمه ترگمان]هر سالی چهل روز تعطیلی را به شما تقدیم می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. You'll be given four weeks'holiday per annum.
[ترجمه گوگل]به شما چهار هفته تعطیلات در سال داده می شود
[ترجمه ترگمان]شما هر سال چهار هفته تعطیلی خواهید داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هر سالی (صفت)
per annum
سالیانه (قید)
yearly, per annum
بقرار هر سال (قید)
per annum

تخصصی

[ریاضیات] سالی، در سال، سالیانه

انگلیسی به انگلیسی

• yearly, per 12-month period, each year
a particular amount per annum means that amount each year.

پیشنهاد کاربران

بپرس