penguin

/ˈpeŋɡwən//ˈpeŋɡwɪn/

معنی: پنگوین
معانی دیگر: (جانور شناسی)، پنگوئن (راسته ی sphensciformes)، بطریق

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various large, flightless, aquatic birds of the colder regions of the Southern Hemisphere that have webbed feet and short flipperlike wings.

جمله های نمونه

1. He walked with an awkward gait like a penguin.
[ترجمه گوگل]مثل پنگوئن با راه رفتن ناهنجار راه می رفت
[ترجمه ترگمان]با گام های ناشیانه مثل یک پنگوئن حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There was this running gag about a penguin ( = they kept telling penguin jokes ).
[ترجمه گوگل]در مورد یک پنگوئن (= مدام جوک پنگوئن ها را می گفتند) وجود داشت
[ترجمه ترگمان]این یک شوخی در مورد یک پنگوین پیشخدمت است (= آن ها مدام به penguin می گویند)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The penguin is a flightless bird.
[ترجمه هار] پنگوئن یک حیوان محروم از پرواز است
|
[ترجمه گوگل]پنگوئن یک پرنده بدون پرواز است
[ترجمه ترگمان]The یک پرنده ناتوان از پرواز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There was this running gag about a penguin.
[ترجمه گوگل]در مورد یک پنگوئن این تهوع وجود داشت
[ترجمه ترگمان] یه شوخی احمقانه ای در مورد یه پنگوئن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Emperor penguin chicks have a grayish down coat with dark wing and tail feathers, but this odd bird is all white.
[ترجمه گوگل]جوجه‌های پنگوئن امپراطور دارای کت مایل به خاکستری با پرهای بال و دم تیره هستند، اما این پرنده عجیب کاملاً سفید است
[ترجمه ترگمان]اما این پرنده عجیب با پره ای سیاه و پره ای دم خاکستری متمایل به خاکستری است، اما این پرنده عجیب همه سفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Other diving birds, including ocean-going penguin species in the southern hemisphere, can also sit out storms.
[ترجمه گوگل]سایر پرندگان غواص، از جمله گونه های پنگوئن اقیانوس پیما در نیمکره جنوبی نیز می توانند در مقابل طوفان بنشینند
[ترجمه ترگمان]سایر پرندگان غواصی، از جمله penguin going در نیم کره جنوبی نیز می توانند در زیر طوفان بنشینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And walking tall: Why Harry the penguin loves his new mum.
[ترجمه گوگل]و قد بلند: چرا هری پنگوئن مادر جدیدش را دوست دارد
[ترجمه ترگمان]و بلند شد و گفت: چرا هری پنگوئن مامان جدیدش رو دوست داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In Sao Paulo three other zoos have created penguin aquariums to receive the new arrivals.
[ترجمه گوگل]در سائوپائولو، سه باغ وحش دیگر آکواریوم پنگوئن ها را برای پذیرایی از تازه واردان ایجاد کرده اند
[ترجمه ترگمان]در سائوپائولو، سه باغ وحش دیگر aquariums را به منظور دریافت تازه واردها به کار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The penguin walked to the exact centre of her shrinking ice-floe and sat with her eyes shut.
[ترجمه گوگل]پنگوئن دقیقاً به مرکز یخ کوچکش رفت و با چشمان بسته نشست
[ترجمه ترگمان]او در حالی که چشمانش را بسته بود گفت: - نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She didn't want to trouble the penguin with the bewilderment in her eyes.
[ترجمه گوگل]او نمی‌خواست پنگوئن را با گیجی در چشمانش آزار دهد
[ترجمه ترگمان]او نمی خواست با گیجی و سردرگمی آن پنگوئن را به دردسر بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He's a floating penguin that literally toots with joy when he is pushed down under the water.
[ترجمه گوگل]او یک پنگوئن شناور است که وقتی زیر آب رانده می شود، به معنای واقعی کلمه از خوشحالی غوطه ور می شود
[ترجمه ترگمان]او یک پنگوین شناور است که وقتی زیر آب به پایین هل داده می شود، با خوشحالی همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Birds that waddle, like the penguin, represent another compromise.
[ترجمه گوگل]پرندگانی که مانند پنگوئن پارو می زنند، سازش دیگری را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]پرندگانی که waddle مثل پنگوئن یک سازش دیگر را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The penguin - alias - sold door noses in the foyer raising a total of £68
[ترجمه گوگل]پنگوئن - نام مستعار - دماغه های در را در سرسرا فروخت و در مجموع 68 پوند جمع آوری کرد
[ترجمه ترگمان]The با نام penguin - در سرسرا، جمعا ۶۸ هزار پوند را بالا برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They were very glad to borrow the few Penguin books we brought along with us, even though they are not particularly light reading.
[ترجمه گوگل]آنها بسیار خوشحال بودند که چند کتاب پنگوئن را که با خود آورده بودیم امانت گرفتند، حتی اگر خواندن آنها خیلی سبک نباشد
[ترجمه ترگمان]آن ها خیلی خوشحال بودند که از چند کتاب پنگوین که همراه ما اورده بودند قرض بگیرند، اگرچه آن ها به طور خاص مطالعه نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پنگوین (اسم)
penguin

انگلیسی به انگلیسی

• black and white aquatic bird that cannot fly
a penguin is a black and white bird found mainly in the antarctic. penguins cannot fly.

پیشنهاد کاربران

penguin ( n ) ( pɛŋɡwən ) =a black and white bird that lives in the Antarctic. Penguins cannot fly but use their wings for swimming
penguin
پنگوئن
🐧🐧 پنگوئن
پنگوئین

بپرس