pay day


معنی: موعد پرداخت
معانی دیگر: روز پرداخت حقوق، موعد پرداخت حقوق یا مزد، روز پرداخت حقوق

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the day on which one's wage or salary is paid.

جمله های نمونه

1. I expect I'll struggle through until pay day.
[ترجمه عادل جهانگیری] تا موعد بعدی پرداخت حقوق، من به معنای واقعی کلمه بی پول بودم.
|
[ترجمه گوگل]من انتظار دارم که تا روز حقوق با مشکل روبرو شوم
[ترجمه ترگمان]انتظار دارم تا آخر روز مبارزه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The company didn't have a regular pay day.
[ترجمه گوگل]شرکت روز پرداخت منظمی نداشت
[ترجمه ترگمان]شرکت یک روز معمولی هم نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thirdly, volunteers never live till pay day.
[ترجمه گوگل]ثالثاً، داوطلبان هرگز تا روز حقوق زندگی نمی کنند
[ترجمه ترگمان]سوم اینکه، داوطلبان هرگز تا روز پرداخت نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Settle things like hours, holidays, pay day etc. right at the beginning if possible.
[ترجمه گوگل]در صورت امکان، مواردی مانند ساعات کاری، تعطیلات، روز پرداخت و غیره را در ابتدا حل کنید
[ترجمه ترگمان]کارهایی مثل ساعت، تعطیلات، روز پرداخت و غیره را در ابتدای ممکن انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Friday is pay day.
[ترجمه گوگل]جمعه روز پرداخت است
[ترجمه ترگمان]جمعه همان روز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He finish his salary before the pay day.
[ترجمه گوگل]حقوقش را قبل از روز حقوق تمام می کند
[ترجمه ترگمان]او حقوقش را قبل از پرداخت دست مزد تمام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I am always glad when pay day comes round.
[ترجمه گوگل]من همیشه وقتی روز پرداخت فرا می رسد خوشحالم
[ترجمه ترگمان]من همیشه خوشحال هستم که هر روز سر و کله تو پیدا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I am always glad when pay day round.
[ترجمه گوگل]من همیشه از پرداخت روزانه خوشحالم
[ترجمه ترگمان]من همیشه خوشحال هستم که هر روز این دور و بر را می پردازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. How time flies! It " pay day again! "
[ترجمه گوگل]چقدر زمان زود میگذرد! این "باز هم روز پرداخت!"
[ترجمه ترگمان]چقدر زمان پرواز می کند! باز هم یک روز پرداخت خواهد شد! \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was her pay day last Friday. Jenny went on a shopping spree.
[ترجمه گوگل]جمعه گذشته روز حقوق او بود جنی برای خرید رفت
[ترجمه ترگمان]روز جمعه گذشته بود جنی به خرید و فروش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I can't come out with you till pay day because I haven't a red cent.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم تا روز پرداخت با شما بیایم، زیرا یک سنت قرمز ندارم
[ترجمه ترگمان]من تا امروز نمی توانم با تو بیرون بیایم، چون حتی یک سنت سرخ هم ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I have used up my salary before pay day.
[ترجمه گوگل]حقوقم را قبل از روز حقوق تمام کرده ام
[ترجمه ترگمان]من قبل از آن که پول بدهم از حقوق خود استفاده کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He concluded to leave on pay day.
[ترجمه گوگل]او به این نتیجه رسید که روز حقوق را ترک کند
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت که روز را بپردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He concluded to quit on pay day.
[ترجمه گوگل]او به این نتیجه رسید که در روز حقوق کار را ترک کند
[ترجمه ترگمان]او به این نتیجه رسید که روز پرداخت را ترک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Until next payday, I was literally without any money.
[ترجمه گوگل]تا روز بعد، من به معنای واقعی کلمه بدون پول بودم
[ترجمه ترگمان]، تا وقتی که پول پرداخت بشه من دقیقا بدون پول بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. What's payday got to do with it?
[ترجمه گوگل]روز پرداخت چه ربطی به آن دارد؟
[ترجمه ترگمان]دست مزد payday چه ربطی به این قضیه داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Today, however, was Murphy's fourth payday.
[ترجمه گوگل]با این حال، امروز چهارمین روز پرداخت مورفی بود
[ترجمه ترگمان]اما امروز، روز چهارم حقوق مورفی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. And every payday the father went down to the bank to make his deposit.
[ترجمه گوگل]و پدر هر روز حقوق به بانک می رفت تا سپرده خود را واریز کند
[ترجمه ترگمان]و هر روزی که پدر به بانک می رفت تا deposit را تامین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. We just hope you can hold out until payday.
[ترجمه گوگل]ما فقط امیدواریم که بتوانید تا روز دستمزد صبر کنید
[ترجمه ترگمان]فقط امیدواریم که تا پول پرداخت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. The previous payday of Dec. 15 was partial and has still not been completed.
[ترجمه گوگل]روز پرداخت قبلی 15 دسامبر جزئی بود و هنوز تکمیل نشده است
[ترجمه ترگمان]در روز ۱۵ دسامبر، حقوق روز ۱۵ دسامبر، جزئی بود و هنوز به اتمام نرسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Payday here is always every other Friday.
[ترجمه گوگل]روز پرداخت اینجا همیشه هر جمعه دیگر است
[ترجمه ترگمان]در اینجا همیشه جمعه هر جمعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. So now on payday I am able to cash a personal check at the post exchange-after standing in a long line of other Marines doing the same thing. -Contributed by Cpl. Andrew F.
[ترجمه گوگل]بنابراین اکنون در روز پرداخت می‌توانم یک چک شخصی را پس از ایستادن در صف طولانی دیگر تفنگداران دریایی که همین کار را انجام می‌دهند، در صرافی پست نقد کنم -با مشارکت Cpl اندرو اف
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اکنون در روز پرداخت حقوق خود، پس از ایستادن در صف طولانی سایر تفنگداران دریایی، می توانم یک چک خصوصی در این پست دریافت کنم - Contributed توسط Cpl اندرو اف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. What happens if payday falls on bank holiday?
[ترجمه گوگل]اگر روز پرداخت در تعطیلات بانکی باشد چه اتفاقی می افتد؟
[ترجمه ترگمان]اگر حقوق خود در روز پرداخت بدهی به تعطیلات بانکی برسد، چه اتفاقی می افتد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. I am broke now that it's just before payday.
[ترجمه گوگل]من الان که درست قبل از دستمزد است خراب هستم
[ترجمه ترگمان]الان ورشکست شده ام که درست قبل از پرداخت پول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. He contributed $ 5 to the charity every payday.
[ترجمه گوگل]او هر روز 5 دلار به خیریه کمک می کرد
[ترجمه ترگمان]او هر بار که حقوق خود را دریافت کند ۵ دلار به این موسسه خیریه کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. I have to manage with 10 dollars till payday.
[ترجمه گوگل]من باید تا روز حقوق با 10 دلار مدیریت کنم
[ترجمه ترگمان] من باید با ۱۰ دلار پول بگیرم تا پولش رو بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. I hope it doesn't bite the dust before payday.
[ترجمه گوگل]امیدوارم قبل از روز حقوق گرد و غبار را نیش نزند
[ترجمه ترگمان]امیدوارم قبل از پرداخت پول، گرد و خاک را گاز نگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. It's the payday, for he has brought home a stout volume from a secondhand bookstore.
[ترجمه گوگل]روز دستمزد است، زیرا او یک کتاب تنومند از یک کتابفروشی دست دوم به خانه آورده است
[ترجمه ترگمان]پول payday، چون یک کتاب قطور از یک کتابفروشی دست دوم به خانه اورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

موعد پرداخت (اسم)
due, pay day

انگلیسی به انگلیسی

• pay-day is the day on which a worker is paid his or her salary or wages.
day on which employees receive their salary

پیشنهاد کاربران

بپرس