pawnshop

/ˈpɒnˌʃɑːp//ˈpɔːnʃɒp/

معنی: بنگاه رهنی، موسسه رهنی
معانی دیگر: مغازه ی کارگشایی و گروبرداری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a pawnbroker's shop or place of business.

جمله های نمونه

1. I redeemed my watch from the pawnshop.
[ترجمه گوگل]من ساعتم را از رهنی خریدم
[ترجمه ترگمان] ساعتم رو از مغازه رهنی نجات دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He practised at the pawnshop counter for many years.
[ترجمه گوگل]او سالها در پیشخوان رهنی تمرین کرد
[ترجمه ترگمان]او سال ها در فروشگاه موسسه رهنی کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Elvis had left the pawnshop to place his karaoke machine carefully on a stool along the crowded pedestrian mall.
[ترجمه گوگل]الویس رهن‌فروشی را ترک کرده بود تا دستگاه کارائوکه‌اش را با احتیاط روی چهارپایه‌ای در امتداد مرکز خرید شلوغ عابر پیاده قرار دهد
[ترجمه ترگمان]الویس فروشگاه را ترک کرده بود و دستگاه karaoke را با دقت روی چهار پایه در امتداد خیابان شلوغ کنار گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But bringing her clothes from a pawnshop, oh, help.
[ترجمه گوگل]اما آوردن لباس های او از رهنی، اوه، کمک کنید
[ترجمه ترگمان]اما با آوردن لباس هایش از مغازه رهنی، اوه، کمک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I got to go to the pawnshop and get my pistol.
[ترجمه گوگل]باید به رهنی بروم و تپانچه ام را بیاورم
[ترجمه ترگمان]من باید به مغازه سمساری می رفتم و pistol می گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Joe said he'd got them from the pawnshop.
[ترجمه گوگل]جو گفت که آنها را از رهنی گرفته است
[ترجمه ترگمان]جو گفت که آن ها را از موسسه رهنی درآورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I hadn't been to the pawnshop in a long time.
[ترجمه گوگل]خیلی وقت بود که رهنی نرفته بودم
[ترجمه ترگمان]مدت زیادی بود که به موسسه رهنی نرفته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A pawnshop could tell stories of all walks of life.
[ترجمه گوگل]یک رهن‌فروشی می‌تواند داستان‌هایی را از همه اقشار تعریف کند
[ترجمه ترگمان]موسسه رهنی می تواند داستان هایی از تمام طبقات زندگی را بازگو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If there is a real 8 th pawnshop, what will you pawn?
[ترجمه گوگل]اگر رهنی هشتم واقعی وجود داشته باشد، چه چیزی را گرو می گذارید؟
[ترجمه ترگمان]اگر یک موسسه هشت ساله واقعی موسسه رهنی باشد، چه چیزی گرو می گذارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Stone of road of cadre pleasant pawnshop, for civilian become rich make contribution.
[ترجمه گوگل]سنگ جاده از رهنی دلپذیر کادر، برای غیرنظامی تبدیل شدن به پولدار کمک می کند
[ترجمه ترگمان]استون جاده یک موسسه رهنی مطبوع، که برای شهروندان ثروتمند به حساب می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The pawnshop had sold the plates of his Flora after the expiration of thirteen months. Some coppersmith had made stewpans of them.
[ترجمه گوگل]رهنی پلاک های فلور او را پس از انقضای سیزده ماه فروخته بود بعضی مسگرها از آنها خورش درست کرده بودند
[ترجمه ترگمان]موسسه رهنی پس از گذشت سیزده ماه plates کتاب مجموعه نباتات را فروخته بود یک مسگر از آن ها stewpans ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mikhail Unksov is president of Russia's Pawnshop League.
[ترجمه گوگل]میخائیل اونکسوف رئیس اتحادیه گروفروشی روسیه است
[ترجمه ترگمان]میخائیل Unksov رئیس اتحادیه pawnshop روسیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Even the pawnshop didn't want it.
[ترجمه گوگل]حتی رهنی هم نمی خواست
[ترجمه ترگمان]حتی موسسه رهنی آن را نمی خواست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then study the resource and composition of the pawnshop capital to discover the transformation of the oldest banking institution along with the change of modern society.
[ترجمه گوگل]سپس منبع و ترکیب سرمایه رهنی را مطالعه کنید تا تحول قدیمی ترین موسسه بانکی را همراه با تغییر جامعه مدرن کشف کنید
[ترجمه ترگمان]سپس منبع و ترکیب سرمایه pawnshop را مورد مطالعه قرار داد تا تحول قدیمی ترین موسسه بانکداری همراه با تغییر جامعه مدرن را کشف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. One day I was sent to the pawnshop with a mirror.
[ترجمه گوگل]یک روز مرا با آینه به رهنی فرستادند
[ترجمه ترگمان]یک روز من به مغازه رهنی با یک آیینه فرستادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بنگاه رهنی (اسم)
pawnbroker, pawnshop

موسسه رهنی (اسم)
pawnshop

تخصصی

[حقوق] بنگاه رهنی، بنگاه کار گشایی

انگلیسی به انگلیسی

• store in which personal objects are mortgaged as security for loan
store where one can mortgage personal property in exchange for cash
a pawn shop is a pawnbroker's shop.

پیشنهاد کاربران

معادل دقیق این کلمه در فارسی �مغازه گروبرداری� است
مغازه ای که کالایی را گرو برمی دارد و در عوض مبلغی مشخص را تا زمانی مشخص در اختیار فرد می گذارد .
اگر ظرف مدت معین شده گروگذار مبلغ پول را آورد، مغازه دار کالا را برمی گرداند وگرنه صاحب آن می شود و می تواند بفروشد
امانت سرا
مغازه ی گروبرداری
قدیم ها می گفتیم "گروفروشی"
دکان نزول دهی/نزول بگیری
سمساری

بپرس