patterned

جمله های نمونه

1. a patterned wallpaper
کاغذ دیواری طرح دار

2. his ideas are patterned on marx's
عقاید او از مارکس تقلید شده است.

3. the cloth is patterned with flowers
پارچه نقش گل و بته دارد.

4. this carpet has been patterned after an ancient design
این فرش از روی یک طرح باستانی الگو برداری شده است.

5. The dress is patterned upon a Paris model.
[ترجمه گوگل]این لباس با طرح مدل پاریسی طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]این لباس برای مدل پاریس الگو بندی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her coat was patterned after a Chinese model.
[ترجمه گوگل]کت او با طرح مدل چینی طراحی شده بود
[ترجمه ترگمان]کت او پس از مدل چینی الگو بندی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He has patterned himself after the example of his father.
[ترجمه گوگل]او خود را الگوی پدرش قرار داده است
[ترجمه ترگمان]او خود را پس از نمونه پدرش الگو سازی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. New York City announced a 10-point policy patterned on the federal bill of rights for taxpayers.
[ترجمه گوگل]شهر نیویورک یک سیاست 10 ماده ای را با الگوبرداری از منشور حقوق مالیات دهندگان فدرال اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]نیویورک سیتی یک سیاست ۱۰ امتیازی را اعلام کرد که در لایحه فدرال حقوق مالیات دهندگان نقش داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You should avoid patterned wallpaper and fussy ornaments.
[ترجمه گوگل]شما باید از کاغذ دیواری های طرح دار و زیور آلات شلوغ اجتناب کنید
[ترجمه ترگمان]باید از کاغذدیواری و زیور آلات و زیور آلات fussy پرهیز کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Patterned carpet can hide a multitude of sins .
[ترجمه گوگل]فرش طرح دار می تواند گناهان زیادی را پنهان کند
[ترجمه ترگمان]فرش Patterned می تواند انبوهی از گناهان را پنهان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The bed linen is patterned in stylish checks, stripes, diagonals and triangles.
[ترجمه گوگل]روتختی با طرح های چکی شیک، راه راه، مورب و مثلث طرح ریزی شده است
[ترجمه ترگمان]لایه رخت خوابی با checks شیک، راه راه، diagonals و triangles طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mary always patterned herself after her mother.
[ترجمه گوگل]مریم همیشه از مادرش الگو می گرفت
[ترجمه ترگمان]مری همیشه مراقب مادرش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The single large window was patterned with frost.
[ترجمه گوگل]تک پنجره بزرگ با یخ طرح شده بود
[ترجمه ترگمان]پنجره بزرگی با یخ بندان شروع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Tiny white flowers patterned the ground like confetti.
[ترجمه گوگل]گل‌های سفید ریز روی زمین مانند کوفته‌ها نقش می‌بندند
[ترجمه ترگمان]گل های کوچک سفید روی زمین مثل کاغذ رنگی روی زمین نقش بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] نقشدار

انگلیسی به انگلیسی

• decorated with patterns; with the design of-, designed according to the model of-
something that is patterned is covered with a pattern or design.

پیشنهاد کاربران

نقش و نگار دار. نقش دار. منقوش. طرح دار
مثال:
The walls were covered with patterned wallpaper.
دیوارها با کاغذدیواری نقش و نگار دار پوشانده شده بود.
patterned ( adj ) ( p�t̮ərnd ) =decorated with a pattern, e. g. patterned wallpaper. cups patterned with yellow flowers.
patterned
قالبی
الگووار
decorated with a repeated design; having a pattern or patterns
طرح تکراری
patterned ( adj ) = طراح دار، منقوش، پر نقش و نگار ، نقش و نگار دار
Definition = با طراحی ساخته شده از خطوط ، اشکال یا رنگهای تکراری روی سطوح/
patterned wallpaper = کاغذ دیواری طرح دار
patterned textiles = منسوجات ( پارچه ) پرنقش و نگار
...
[مشاهده متن کامل]

chinese patterned plate = بشقاب پرنقش و نگار ( طرح دار ) چینی
The new stadium was patterned after the old traditional ballparks
استادیوم جدید بر اساس میدان های ورزشی سنتی قدیمی طراحی شده بود.

طرح دار
Do you suppose it would be offending against good taste to wear a patterned tie with my striped shirt?

بپرس