partitioning

/parˈtɪʃn̩ɪŋ//pɑːˈtɪʃn̩ɪŋ/

جزء بندی

جمله های نمونه

1. Bedrooms have again been created by partitioning a single larger room.
[ترجمه گوگل]اتاق خواب ها دوباره با پارتیشن بندی یک اتاق بزرگتر ایجاد شده اند
[ترجمه ترگمان]bedrooms دوباره با تقسیم یک اتاق بزرگ تر ایجاد شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A big drop took place in rates of partitioning.
[ترجمه گوگل]کاهش زیادی در نرخ پارتیشن بندی اتفاق افتاد
[ترجمه ترگمان]یک افت بزرگ در نرخ های تقسیم اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This paper describes a data partitioning strategy for distributed query processing in a multi-database environment in fast local networks.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک استراتژی پارتیشن بندی داده را برای پردازش پرس و جو توزیع شده در یک محیط چند پایگاه داده در شبکه های محلی سریع توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک استراتژی پارتیشن بندی داده ها را برای پردازش موج ارسالی در یک محیط چند پایگاه داده در شبکه های محلی سریع توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A partitioning algorithm based on data flow graphs is presented, which aims at the single-CPU-single-ASIC architecture.
[ترجمه گوگل]یک الگوریتم پارتیشن بندی بر اساس نمودارهای جریان داده ارائه شده است که معماری تک CPU-Single-ASIC را هدف قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]یک الگوریتم پارتیشن بندی براساس نمودارهای جریان داده ارائه شده است، که در آن هدف از معماری تک CPU - تک منظوره ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nucleo-cytoplasmic partitioning of regulatory proteins is increasingly being recognized as a major control mechanism for the regulation of signalling in plants.
[ترجمه گوگل]پارتیشن بندی هسته ای سیتوپلاسمی پروتئین های تنظیمی به طور فزاینده ای به عنوان یک مکانیسم کنترلی اصلی برای تنظیم سیگنال دهی در گیاهان شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]به طور فزاینده ای به عنوان مکانیزم کنترل اصلی برای تنظیم سیگنال دهی در گیاهان به رسمیت شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. SAM defines the SCSI systems model, the functional partitioning of the SCSI standard set, and the requirements applicable to all SCSI implementations and implementation standards.
[ترجمه گوگل]SAM مدل سیستم های SCSI، پارتیشن بندی عملکردی مجموعه استاندارد SCSI، و الزامات قابل اجرا برای تمام پیاده سازی های SCSI و استانداردهای پیاده سازی را تعریف می کند
[ترجمه ترگمان]سم مدل سیستم SCSI را تعریف می کند، پارتیشن بندی تابعی مجموعه استاندارد SCSI را تعریف می کند، و الزامات قابل اجرا برای همه پیاده سازی های SCSI و استانداردهای اجرایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A new heuristic circuit partitioning approach based on F-M algorithm is presented in this paper.
[ترجمه گوگل]یک رویکرد پارتیشن بندی مدار اکتشافی جدید بر اساس الگوریتم F-M در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش تقسیم بندی مدار اکتشافی جدید مبتنی بر الگوریتم F - M در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Figure 1: Task partitioning into " Application Systems" and " Function Modules" to improve power-conversion performance.
[ترجمه گوگل]شکل 1: تقسیم کار به "سیستم های کاربردی" و "ماژول های عملکرد" ​​برای بهبود عملکرد تبدیل توان
[ترجمه ترگمان]شکل ۱: تقسیم بندی تکلیف به \"سیستم های کاربردی\" و \"ماژول های وظیفه\" برای بهبود عملکرد تبدیل قدرت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Different network organizations and partitioning result in several different automated provisioning models:soft permanent circuit, the user network interface and peer.
[ترجمه گوگل]سازمان های مختلف شبکه و پارتیشن بندی منجر به چندین مدل مختلف تامین خودکار می شود: مدار دائمی نرم، رابط شبکه کاربر و همتا
[ترجمه ترگمان]سازمان های مختلف شبکه و پارتیشن بندی منجر به چندین مدل تامین خودکار مختلف می شوند: مدار دائمی نرم، رابط شبکه کاربر و همتا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Partitioning isn't always available (MySQL didn't support it until version, and the cost of doing it with a commercial system can be prohibitive.
[ترجمه گوگل]پارتیشن بندی همیشه در دسترس نیست (MySQL تا قبل از نسخه از آن پشتیبانی نمی کرد و هزینه انجام آن با یک سیستم تجاری می تواند گزاف باشد
[ترجمه ترگمان]افرازبندی همیشه در دسترس نیست (MySQL تا به حال از آن پشتیبانی نمی کند و هزینه انجام آن با سیستم تجاری می تواند بازدارنده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A way of partitioning the design of software.
[ترجمه گوگل]روشی برای پارتیشن بندی طراحی نرم افزار
[ترجمه ترگمان]راهی برای تقسیم بندی طراحی نرم افزار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They are more comparable to Logical partitioning, as each virtual partition is assigned its own resources.
[ترجمه گوگل]آنها بیشتر با پارتیشن بندی منطقی قابل مقایسه هستند، زیرا هر پارتیشن مجازی منابع خود را اختصاص می دهد
[ترجمه ترگمان]آن ها قابل مقایسه با پارتیشن بندی منطقی هستند، چون هر پارتیشن مجازی منابع خود را تخصیص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It a truly demountable modular partitioning system with a wide variety of options, finishes and systems.
[ترجمه گوگل]این یک سیستم پارتیشن بندی ماژولار واقعاً جداشدنی با طیف گسترده ای از گزینه ها، پرداخت ها و سیستم ها است
[ترجمه ترگمان]این سیستم یک سیستم پارتیشن بندی شده واقعا demountable با انواع مختلفی از گزینه ها، finishes و سیستم ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Full open space floors, no partitioning.
[ترجمه گوگل]طبقات با فضای باز کامل، بدون پارتیشن بندی
[ترجمه ترگمان]فضاهای خالی فضای باز، هیچ پارتیشن بندی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It was a Soviet-built apartment with a walk-in wardrobe and red velvet curtains partitioning rooms.
[ترجمه گوگل]این یک آپارتمان ساخت شوروی با کمد دیواری و اتاق های جداکننده پرده های مخمل قرمز بود
[ترجمه ترگمان]این اتاق یک آپارتمان ساخت شوروی بود که در کمد لباس و پرده های مخمل قرمز ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] قسمت بندی کردن ؛ جزء بندی
[ریاضیات] افراز کردن، پارش کردن
[آمار] اِفراز

پیشنهاد کاربران

سهمیه بندی
بخش بندی
بخش بندی ، قسمت بندی
دیواره بندی ، تیغه گذاری

بپرس