parolee

/pəˌroˈliː//pəˌroˈliː/

کسی که به قید التزام از زندان آزاد شده است

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who has been released from prison and is on parole.

جمله های نمونه

1. Rodriguez said it was the first time a parolee has been sent directly from prison to a jail-like facility.
[ترجمه گوگل]رودریگز گفت این اولین بار است که یک آزاد شده مستقیماً از زندان به یک مرکز زندان مانند فرستاده می شود
[ترجمه ترگمان]رودریگز گفته بود که این اولین باری است که parolee به صورت مستقیم از زندان به زندان محکوم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A parolee shall be supervised by a public security organ.
[ترجمه گوگل]آزادی مشروط باید توسط یک ارگان امنیت عمومی نظارت شود
[ترجمه ترگمان]A باید توسط یک ارگان امنیتی عمومی نظارت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He might allow, or even require, the parolee to go to the grocery store on a Sunday afternoon, and go for a jog along an authorized route every morning.
[ترجمه گوگل]او ممکن است اجازه دهد یا حتی از آزادی مشروط بخواهد که بعدازظهر یکشنبه به خواربارفروشی برود و هر روز صبح برای دویدن در یک مسیر مجاز برود
[ترجمه ترگمان]او ممکن است اجازه دهد یا حتی نیاز داشته باشد که the در یک بعد از ظهر یکشنبه به فروشگاه خواربار فروشی بروند و هر روز صبح در امتداد یک مسیر مجاز می دود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The criminal's personalities of parolee and probationer have the feature of defect personality, trend of anti-society and activity deviation.
[ترجمه گوگل]شخصیت مجرم از آزادی مشروط و مشروط دارای ویژگی شخصیتی نقص، روند ضد جامعه و انحراف فعالیت است
[ترجمه ترگمان]شخصیت های جنایی of و probationer دارای ویژگی شخصیتی نقص، گرایش ضد جامعه و انحراف فعالیت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Three days before the parolee is actually released, he is transferred into the light security wing to undergo a complete physical and a battery of vocational tests.
[ترجمه گوگل]سه روز قبل از آزادی مشروط، او به بخش امنیتی سبک منتقل می‌شود تا تحت آزمایش‌های فیزیکی کامل و مجموعه‌ای از تست‌های حرفه‌ای قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]سه روز قبل از اینکه parolee در حقیقت آزاد شود، به بخش امنیتی نور منتقل می شود تا تحت یک باتری کامل فیزیکی و یک باتری از تست های حرفه ای قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some police agencies lock anklets on criminal suspects, convicts and parolees that set off an alarm if the person leaves home.
[ترجمه گوگل]برخی از آژانس‌های پلیس، مظنونان جنایی، محکومان و آزادی‌های مشروط را قفل می‌کنند که در صورت خروج فرد از خانه، زنگ هشدار را به صدا در می‌آورند
[ترجمه ترگمان]برخی از ادارات پلیس در صورتی که فرد خانه را ترک کند، an را بر روی مظنونان مجرم، محکومین و متخلفان مشروط قفل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The disclosures have led to firings, assaults and other forms of harassment against the parolees and ex-cons.
[ترجمه گوگل]این افشاگری ها منجر به اخراج، حمله و سایر اشکال آزار و اذیت علیه آزادشدگان و مخالفان سابق شده است
[ترجمه ترگمان]این افشا منجر به firings، حملات و دیگر اشکال آزار و اذیت مشروط بر متخلفان مشروط و منفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Parole revocation is one of the punishments on a parolee who fails to abide by the conditions of parole.
[ترجمه گوگل]لغو آزادی مشروط یکی از مجازات های مشروط است که شرایط آزادی مشروط را رعایت نمی کند
[ترجمه ترگمان]عفو مشروط عفو مشروط، یکی از مجازات های on است که نمی تواند شرایط آزادی مشروط را رعایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. On different background of culture of law and legislation, there is very difference in institution and members of supervision and protection to parolee in different countries.
[ترجمه گوگل]با توجه به پیشینه‌های مختلف فرهنگ قانون و قانون‌گذاری، نهادها و اعضای نظارت و حمایت از آزادی مشروط در کشورهای مختلف تفاوت زیادی دارند
[ترجمه ترگمان]در زمینه مختلف فرهنگ قانون و قانون، تفاوت زیادی در موسسه و اعضای نظارت و حفاظت از parolee در کشورهای مختلف وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. While pledging to be extradiligent, Caruso says she'd like to avoid having the Michigan prison system defined by the actions of one parolee.
[ترجمه گوگل]کاروسو در حالی که متعهد می‌شود سخت کوش باشد، می‌گوید که مایل است از تعریف سیستم زندان میشیگان با اقدامات یک آزاد شده اجتناب کند
[ترجمه ترگمان]Caruso می گوید که در حالی که متعهد به extradiligent شدن است، می گوید که دوست دارد از داشتن سیستم زندان میشیگان که توسط اقدامات یک parolee تعریف شده است اجتناب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. While pledging to be extradiligent, Caruso says she'd like to avoid having the Michigan prison system defined by the actions of one parolee. "That's not something we want to see happen, " she says.
[ترجمه گوگل]کاروسو در حالی که متعهد می‌شود سخت کوش باشد، می‌گوید که مایل است از تعریف سیستم زندان میشیگان با اقدامات یک آزاد شده اجتناب کند او می‌گوید: «این چیزی نیست که بخواهیم اتفاق بیفتد
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" در حالی که قول می دهم extradiligent باشم، Caruso می گوید که دوست دارد از داشتن سیستم زندان میشیگان که توسط اقدامات یک parolee تعریف شده است اجتناب کند \" این چیزی نیست که ما می خواهیم ببینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Where the people's court has ruled to cancel the parole, the parolee shall be handed over to the prison for custody by the public security organ.
[ترجمه گوگل]در صورتي كه دادگاه مردم راي به لغو آزادي مشروط داده باشد، از طرف سازمان امنيت عمومي براي نگهداري به زندان تحويل داده مي شود
[ترجمه ترگمان]در جایی که دادگاه برای لغو آزادی مشروط حکم داده است، parolee باید توسط ارگان امنیتی عمومی به زندان فرستاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• convict who has been conditionally released from jail

پیشنهاد کاربران

As a noun, “parolee” refers to a person who has been released from prison before the end of their sentence, but is still under the supervision of the authorities. Parolees are required to follow certain conditions, such as regularly reporting to a parole officer, attending counseling or treatment programs, and avoiding criminal activity. The purpose of parole is to help reintegrate offenders into society and reduce the risk of reoffending.
...
[مشاهده متن کامل]

به فردی اطلاق می شود که قبل از پایان دوره محکومیت خود از زندان آزاد شده، اما همچنان تحت نظارت مسئولان است. آزادشدگان مشروط ملزم به رعایت برخی شرایط هستند، مانند گزارش منظم به افسر آزادی مشروط، شرکت در برنامه های مشاوره یا درمانی و اجتناب از فعالیت مجرمانه. هدف از آزادی مشروط کمک به برگشتن به حالت یکپارچه ی ذهن بعد از تجربه ی پریشانی مجرمان در جامعه و کاهش خطر ارتکاب مجدد جرم است.
The Department of Correctional Services [is] able to confirm that Oscar Pistorius is a parolee, effectively from 5 January 2024.

منابع• https://www.merriam-webster.com/dictionary/parolee• https://www.dictionary.com/browse/parolee

بپرس