palm off


1- (به کسی) قالب کردن، چپاندن، انداختن، 2- گول زدن، اغفال کردن، 3- (به ویژه خود را) جا زدن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to sell or get someone to accept (something) by deception, as by misrepresenting it.
مشابه: foist

- They were palming off cheap copies as original paintings.
[ترجمه گوگل] آنها از کپی های ارزان قیمت به عنوان نقاشی اصلی استفاده می کردند
[ترجمه ترگمان] آن ها نسخه های ارزان را به عنوان تابلوهای اصلی حذف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Mark was palmed off with a series of excuses.
[ترجمه گوگل]مارک با یک سری بهانه‌ها دست به دست شد
[ترجمه ترگمان]مارک با سری عذر و بهانه مورد حمله قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There should be a law against people palming off rubbish like this.
[ترجمه گوگل]باید قانونی در مورد افرادی که اینگونه زباله ها را پاک می کنند وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]باید قانونی وجود داشته باشه که مردم این چرندیات رو باطل کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Joseph made sure that he was never palmed off with inferior stuff.
[ترجمه گوگل]جوزف اطمینان حاصل کرد که هرگز او را با چیزهای پست دست نخورده است
[ترجمه ترگمان]جوزف مطمئن شد که او هرگز با چیزهای پست و پست از این کار دور نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He palmed off the painting as a genuine Cezanne.
[ترجمه گوگل]او نقاشی را به عنوان یک سزان اصیل لمس کرد
[ترجمه ترگمان]نقاشی را به شکل یک نقاشی واقعی نقاشی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I think she palmed off the stolen necklace on some unsuspecting old lady.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او گردنبند دزدیده شده را از روی یک پیرزن بی خبر برداشت
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که او گردن بند دزدیده شده را روی یک خانم پیر پیدا کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dealers sometimes palm off fakes as genuine works of art.
[ترجمه گوگل]دلال ها گاهی اوقات تقلبی ها را به عنوان آثار هنری اصیل از بین می برند
[ترجمه ترگمان]گاهی فروشندگان قطعات بدلی را به عنوان آثار هنری واقعی از دست می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The counterfeit notes were palmed off on unsuspecting customers.
[ترجمه گوگل]اسکناس های تقلبی در دست مشتریان ناآگاه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اسکناس های تقلبی به طور مرتب به مشتریان ناآگاه راه می یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They can't palm off that tale on us.
[ترجمه گوگل]آنها نمی توانند این داستان را از ما بگذرانند
[ترجمه ترگمان]ان ها نمی توانند آن داستان را از ما بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The fruit seller palmed off some bad oranges onto the old lady.
[ترجمه گوگل]میوه‌فروش چند پرتقال بد را به پیرزن زد
[ترجمه ترگمان]فروشنده میوه به شکل چند درخت پرتقال روی آن پیرزن چیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He tried to palm off his old books onto me.
[ترجمه گوگل]سعی کرد کتاب‌های قدیمی‌اش را روی من بگذارد
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد کتاب های قدیمی خود را روی من بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Every few cases some preclear may try to palm off telepathy as an aberrative factor.
[ترجمه گوگل]در هر چند مورد، برخی از پراکلرها ممکن است سعی کنند از تله پاتی به عنوان یک عامل ناهنجار چشم پوشی کنند
[ترجمه ترگمان]در موارد معدودی، برخی از preclear ممکن است سعی کنند از telepathy به عنوان عامل aberrative استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The restaurant was palm off some inferior wine by putting a fancy label on it.
[ترجمه گوگل]رستوران با گذاشتن یک برچسب فانتزی روی آن شراب بدی را از بین برد
[ترجمه ترگمان]رستوران با گذاشتن برچسب fancy روی آن کف یک شراب رده پایین تر قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He tried to palm off the bad check on someone else.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد چک بدی را به شخص دیگری واگذار کند
[ترجمه ترگمان]اون سعی کرد چک بد رو روی یکی دیگه بذاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He tried to palm off his unwanted guest on the Johnsons.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد مهمان ناخواسته خود را در جانسون ها دور کند
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد مهمان ناخواسته خود را روی یک Johnsons بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He tried to palm off the worthless watches on some shoppers.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد ساعت‌های بی‌ارزش برخی از خریداران را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]او سعی می کرد آن ساعت های بی مصرفی را روی برخی از مشتری پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

انداختن، قالب کردن
قالب کردن
گنجشک رو رنگ کردن به جای قناری فروختن

بپرس