pumping


تلمبه زنی

جمله های نمونه

1. the goverrment is pumping a lot of money into dam building
دولت پول فراوانی را صرف سد سازی می کند.

2. It's no use pumping a dry well.
[ترجمه Fahi] تلمبه زدن در یک چاه خشک هیچ فایده ای ندارد
|
[ترجمه گوگل]پمپاژ چاه خشک فایده ای ندارد
[ترجمه ترگمان]تلمبه زدن فایده نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The fire department is still pumping floodwater out of the cellars.
[ترجمه گوگل]آتش نشانی همچنان در حال پمپاژ سیلاب از زیرزمین ها است
[ترجمه ترگمان]مرکز آتش نشانی هنوز داره از the بیرون میزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Japanese companies have been pumping out plenty of innovative products.
[ترجمه گوگل]شرکت های ژاپنی محصولات نوآورانه زیادی تولید کرده اند
[ترجمه ترگمان]شرکت های ژاپنی بسیاری از محصولات نوآور را بیرون راندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The government keeps pumping out the same old propaganda.
[ترجمه گوگل]دولت همچنان همان تبلیغات قدیمی را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]دولت همچنان همان تبلیغات قدیمی را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Seeing the crowd really got my adrenalin pumping.
[ترجمه گوگل]با دیدن جمعیت واقعا آدرنالینم بالا رفت
[ترجمه ترگمان]دیدن جمعیت باعث شد که adrenalin به تپش افتاده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The farmers were pumping away the whole day.
[ترجمه گوگل]کشاورزان تمام روز را پمپاژ می کردند
[ترجمه ترگمان]کشاورزان سرتاسر روز تلمبه می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My heart was pumping very fast.
[ترجمه گوگل]ضربان قلبم خیلی سریع بود
[ترجمه ترگمان]قلبم داشت تند می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is autumn and they are pumping water out of the swimming pool.
[ترجمه گوگل]پاییز است و دارند آب از استخر بیرون می کشند
[ترجمه ترگمان]پاییز است و آن ها آب را از استخر هدایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He got a job pumping gas for the hotel guests.
[ترجمه گوگل]او کار پمپاژ بنزین برای مهمانان هتل پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]او برای میهمانان هتل یک پمپ گاز دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She succeeded in pumping the name of the winner out of him.
[ترجمه گوگل]او موفق شد نام برنده را از او بیرون بکشد
[ترجمه ترگمان]او موفق شد که نام برنده را از او بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The factory has been merrily pumping chemical waste into the river for the past ten years.
[ترجمه گوگل]این کارخانه در ده سال گذشته زباله های شیمیایی را با خوشحالی به رودخانه پمپاژ کرده است
[ترجمه ترگمان]این کارخانه در طی ده سال گذشته با خوشحالی زباله های شیمیایی را به درون رودخانه تزریق کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They had been pumping money into the business for some years without seeing any results.
[ترجمه گوگل]آنها چند سالی بود که بدون اینکه نتیجه ای ببینند، پول را وارد این تجارت می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها سال ها بدون دیدن نتایج، پول خود را به این کار تزریق کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My heart was pumping with excitement.
[ترجمه گوگل]قلبم داشت از هیجان می‌تپید
[ترجمه ترگمان]قلبم از هیجان می تپید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She was pumping me for details of the new project.
[ترجمه گوگل]او مرا برای جزئیات پروژه جدید تشویق می کرد
[ترجمه ترگمان]او برای جزئیات پروژه جدید به من کمک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] تلمبه زنی - پمپاژ - مکش - زمین تپش
[برق و الکترونیک] پمپاژ شیوه ای برای تحریک الکترونها به تراز انرژی بالاتر در لیزر . پمپاژ میتواند به صورت اپتیکی و بامنبع نور، به صورت الکتریکی و با تخلیه در گاز یا با جریان در نیمرسانا یابه صورت شیمیایی با واکنش بین دو گاز، انجام شود. پمپاژ ایجاد وارونگی جمعیت الکترونی می کند که برای آغاز و ادامه یافتن عمل لیزر لازم است . در میزر، پمپاژ با سیگنال ریزموجی انجام می شود که بسامد آن با سیگنال خروجی متفاوت است.
[مهندسی گاز] تلمبه زنی
[ریاضیات] اعمال نیرو

انگلیسی به انگلیسی

• act of drawing liquids by suction

پیشنهاد کاربران

pumping ( عمومی )
واژه مصوب: پمپ‏زنی
تعریف: بیرون کشیدن سیالات از جایی و داخل کردن آن به جای دیگر به کمک تلمبه یا پمپ|||متـ . تلمبه‏زنی
بیرون کشیدن
پمپاژ کردن مثلا heart pumping

بپرس