programme

/ˈproʊɡræm//ˈprəʊɡræm/

معنی: دستور کار، روش کار، پروگرام، برنامه تهیه کردن، برنامه دار کردن
معانی دیگر: program برنامه، دستور، نقشه

جمله های نمونه

1. The programme was approved at a plenary session of the Central Committee last week.
[ترجمه گوگل]این برنامه هفته گذشته در جلسه عمومی کمیته مرکزی تصویب شد
[ترجمه ترگمان]این برنامه در جلسه عمومی کمیته مرکزی در هفته گذشته تصویب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Since the controversial programme was broadcast, the BBC's mailbag has been bulging.
[ترجمه گوگل]از زمانی که این برنامه جنجالی پخش شد، کیف پستی بی بی سی برآمده بود
[ترجمه ترگمان]از زمان پخش این برنامه جنجالی، mailbag از شبکه بی بی سی بیرون زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The television programme is designed to educate and not merely to entertain.
[ترجمه گوگل]برنامه تلویزیونی برای آموزش و نه صرفاً سرگرمی طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]این برنامه تلویزیونی برای تحصیل و نه صرفا سرگرمی طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The news programme goes out four times a week at peak time.
[ترجمه گوگل]برنامه خبری هفته ای چهار بار در اوج پخش می شود
[ترجمه ترگمان]این برنامه چهار بار در هفته به اوج خود می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hotel has a varied programme of nightly entertainment.
[ترجمه گوگل]این هتل دارای برنامه های متنوعی از تفریحات شبانه است
[ترجمه ترگمان]این هتل برنامه متنوعی از تفریحات شبانه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our programme ensures daily opportunities to practice your study language with native speakers.
[ترجمه گوگل]برنامه ما فرصت های روزانه را برای تمرین زبان مطالعه خود با افراد بومی تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]برنامه ما فرصت های روزانه را تضمین می کند تا زبان مطالعه شما را با گویشوران بومی تمرین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This programme will be broadcast with subtitles for the hard of hearing.
[ترجمه گوگل]این برنامه با زیرنویس برای کم شنوایان پخش خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این برنامه با subtitles برای مشکل شنوایی پخش خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tonight's programme looks back at the main events of the year.
[ترجمه گوگل]برنامه امشب نگاهی به رویدادهای اصلی سال دارد
[ترجمه ترگمان]برنامه امشب به رویداده ای اصلی سال نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. My favourite serial is on the programme.
[ترجمه گوگل]سریال مورد علاقه من در برنامه است
[ترجمه ترگمان]سریال مورد علاقه من در برنامه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The government has announced an ambitious programme to modernize the railway network.
[ترجمه گوگل]دولت برنامه بلندپروازانه ای را برای نوسازی شبکه راه آهن اعلام کرده است
[ترجمه ترگمان]دولت برنامه ای بلند پروازانه برای مدرنیزه کردن شبکه راه آهن اعلام کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The school building programme postulates an increase in educational investment.
[ترجمه گوگل]برنامه مدرسه سازی مستلزم افزایش سرمایه گذاری آموزشی است
[ترجمه ترگمان]برنامه ساختمان مدرسه اصول افزایش سرمایه گذاری آموزشی را پیش بینی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tonight's programme focuses on the way that homelessness affects the young.
[ترجمه گوگل]تمرکز برنامه امشب بر نحوه تأثیر بی خانمانی بر جوانان است
[ترجمه ترگمان]برنامه امشب بر روشی متمرکز است که بی خانمانی جوانان را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The programme is back for a new series with a great line-up of musicians and comedy acts.
[ترجمه گوگل]این برنامه برای یک سری جدید با ترکیبی عالی از نوازندگان و بازیگران کمدی بازگشته است
[ترجمه ترگمان]این برنامه برای یک سری جدید با یک خط بزرگ از موسیقی دانان و اقدامات کمدی باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The pilot programme of vaccination proved successful.
[ترجمه گوگل]برنامه آزمایشی واکسیناسیون موفقیت آمیز بود
[ترجمه ترگمان]برنامه آزمایشی واکسیناسیون موفقیت آمیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The programme is a joint enterprise with the National Business School.
[ترجمه گوگل]این برنامه یک شرکت مشترک با مدرسه کسب و کار ملی است
[ترجمه ترگمان]این برنامه یک شرکت مشترک با دانشکده تجارت ملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دستور کار (اسم)
agendum, program, programme

روش کار (اسم)
modus operandi, program, programme

پروگرام (اسم)
program, programme

برنامه تهیه کردن (فعل)
program, programme

برنامه دار کردن (فعل)
program, programme

تخصصی

[برق و الکترونیک] برنامه
[ریاضیات] برنامه
[آب و خاک] برنامه

انگلیسی به انگلیسی

• plan, project,schedule, agenda, written order of events; public presentation; show that is broadcast on television or radio; planned group of activities; prospectus, syllabus; computer program (also program)
schedule, plan; write a system of operating instructions for a computer (computers); supply a computer or other machine with a set of pre-written instructions (also program)
a programme is a series of actions or events that are planned to be done.
a television or radio programme is something that is broadcast on television or radio.
a theatre or concert programme is a booklet giving information about the play or concert you are attending.
when you programme a machine or system, you set its controls so that it will work in a particular way.

پیشنهاد کاربران

دفترچه راهنما ( کنسرت، تئاتر و . . . . )
( شخص ) تربیت کردن
( دستگاه ) تنظیم کردن
طبق فرهنگ هزاره
برنامه رادیو یا تلویزیون
مثل Third Programme برنامه هنری و موسیقی بعد از جنگ دوم تا 1967 ادامه داشت. با حروف اول بزرگ
برنامه ریزی رفتاری
برنامه
match programme - برنامه بازی ( برگه ای که هواداران در کنار بلیت مسابقات فوتبال دریافت می کردند که حاوی یک عکس، اسم دو تیم و تاریخ بازی بود )
https://www. picclickimg. com/d/l400/pict/263155337471_/Preston - North - End - Huddersfield - 1938 - Fa - Cup - Final. jpg
نقشه ، دستور

بپرس