private corporation

جمله های نمونه

1. Columbia was created by a private corporation, not a public organization.
[ترجمه گوگل]کلمبیا توسط یک شرکت خصوصی ایجاد شد، نه یک سازمان دولتی
[ترجمه ترگمان]کلمبیا توسط یک شرکت خصوصی ایجاد شد، نه یک سازمان عمومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Increasing numbers of accounting graduates are working in private corporations.
[ترجمه گوگل]تعداد فزاینده ای از فارغ التحصیلان حسابداری در شرکت های خصوصی مشغول به کار هستند
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از فارغ التحصیلان حسابداری در شرکت های خصوصی کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Smith said he wants private corporations to get involved in tuberculosis prevention.
[ترجمه گوگل]اسمیت گفت که او می خواهد شرکت های خصوصی در پیشگیری از سل مشارکت کنند
[ترجمه ترگمان]Smith گفت که او از شرکت های خصوصی می خواهد تا در پیش گیری از بیماری سل شرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Since then, one big, well-run private corporation after the other has been renationalized.
[ترجمه گوگل]از آن زمان، شرکت‌های خصوصی بزرگ و خوب یکی پس از دیگری دوباره ملی شده‌اند
[ترجمه ترگمان]از آن زمان، یک شرکت خصوصی بزرگ بعد از دیگری renationalized بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Over the years the semi - private corporation has been plagued by poor management and volatile funding.
[ترجمه گوگل]طی سال‌ها، شرکت‌های نیمه خصوصی گرفتار مدیریت ضعیف و تامین مالی بی‌ثبات بوده‌اند
[ترجمه ترگمان]طی سال ها، شرکت نیمه خصوصی از مدیریت ضعیف و تامین مالی سو استفاده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Shelby noted that GM is just the latest private corporation to fall under government control since the financial crisis struck last year.
[ترجمه گوگل]شلبی خاطرنشان کرد که جنرال موتورز آخرین شرکت خصوصی است که از زمان وقوع بحران مالی در سال گذشته تحت کنترل دولت قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]شلبی خاطرنشان کرد که شرکت جنرال موتورز تنها آخرین شرکت خصوصی است که از زمان بحران مالی در سال گذشته تحت کنترل دولت قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Scientists working for a private corporation have created the world's first synthetic life form - a single-celled organism named Synthia.
[ترجمه گوگل]دانشمندانی که برای یک شرکت خصوصی کار می کنند، اولین شکل زندگی مصنوعی در جهان را ایجاد کرده اند - موجودی تک سلولی به نام Synthia
[ترجمه ترگمان]دانشمندان که برای یک شرکت خصوصی کار می کنند اولین شکل زندگی ترکیبی دنیا را ایجاد کرده اند - یک ارگانیسم تک سلولی به نام Synthia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Involves the legal principles governing partnership and private corporation as business organizations.
[ترجمه گوگل]شامل اصول حقوقی حاکم بر مشارکت و شرکت خصوصی به عنوان سازمان های تجاری است
[ترجمه ترگمان]Involves اصول حقوقی حاکم بر شراکت و شرکت های خصوصی به عنوان سازمان های تجاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A government-regulated private corporation known as the Communications Satellite Corporation is the U. S. member of Intelsat .
[ترجمه گوگل]یک شرکت خصوصی تحت نظارت دولتی که به نام شرکت ماهواره‌ای ارتباطاتی شناخته می‌شود، عضو ایالات متحده اینتلست است
[ترجمه ترگمان]یک شرکت خصوصی تنظیم شده از دولت که به نام شرکت ماهواره ای ارتباطات معروف است، U است اس عضو of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. War-time controls were removed; railroads and shipping returned to private corporations.
[ترجمه گوگل]کنترل های زمان جنگ حذف شدند راه آهن و کشتیرانی به شرکت های خصوصی بازگشت
[ترجمه ترگمان]کنترل زمان جنگ از بین رفته بود، راه آهن و کش تیرانی به موسسات خصوصی باز می گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The trend is not limited to the individual consumer. Private corporations and government are also getting into the act.
[ترجمه گوگل]این روند به مصرف کننده منفرد محدود نمی شود شرکت های خصوصی و دولت نیز وارد عمل شده اند
[ترجمه ترگمان]این گرایش به مصرف کننده فردی محدود نمی شود شرکت های خصوصی و دولت نیز وارد عمل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Jeff was an architect, with a high-profile reputation, who worked in downtown Toronto, a partner in a private corporation which mostly did consultant work for the university.
[ترجمه گوگل]جف یک معمار با شهرت بالا بود که در مرکز شهر تورنتو کار می کرد و در یک شرکت خصوصی شریک بود که بیشتر کار مشاوره ای برای دانشگاه انجام می داد
[ترجمه ترگمان]جف یک معمار بود که در مرکز شهر تورنتو کار می کرد، یک شریک در یک شرکت خصوصی که بیشتر کار مشاور دانشگاه را انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After reviewing the extensive literature home and abroad, this paper gives the theoretic definition on connotation of the private corporation culture.
[ترجمه گوگل]پس از بررسی ادبیات گسترده داخلی و خارجی، این مقاله تعریف نظری در مورد مفهوم فرهنگ شرکت خصوصی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله پس از مرور ادبیات گسترده در خارج و خارج از کشور، تعریف نظری را در مورد مفهوم فرهنگ شرکت خصوصی ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A document issued by a sovereign, legislature, or other authority, creating a public or private corporation, such as a city, college, or bank, and defining its privileges and purposes.
[ترجمه گوگل]سندی که توسط یک حاکمیت، قانونگذار یا مقام دیگری صادر می شود و یک شرکت دولتی یا خصوصی مانند شهر، دانشکده یا بانک ایجاد می کند و امتیازات و اهداف آن را مشخص می کند
[ترجمه ترگمان]سندی که توسط یک پادشاه، قوه مقننه، یا سایر مراجع صادر شده، ایجاد یک شرکت دولتی یا خصوصی، مانند شهر، کالج، یا بانک، و تعریف امتیازات و اهداف آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] شرکت سهامی خاص

انگلیسی به انگلیسی

• corporation owned and run by a private individual

پیشنهاد کاربران

بپرس