pizza

/ˈpiːtsə//ˈpiːtsə/

معنی: پیتزا
معانی دیگر: (خوراک) پیتزا (pizza pie هم می گویند)، پیتزا یک نوع غذای ایتالیایی

جمله های نمونه

1. he pigged out on pizza and beer all night
سرتاسر شب مثل خوک پیتزا و آبجو خورد.

2. Let's send out for a pizza and watch The Late Show.
[ترجمه گوگل]بیایید برای پیتزا بفرستیم و The Late Show را تماشا کنیم
[ترجمه ترگمان]بیایید برای یک پیتزا برویم و برنامه آخر را تماشا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Let's go to that new pizza place tonight.
[ترجمه ن] امشب به اون پیتزا فروشی جدید بریم
|
[ترجمه گوگل]بیا امشب به آن پیتزافروشی جدید برویم
[ترجمه ترگمان]بیا امشب بریم به اون پیتزا فروشی جدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She cancelled her order for a pizza.
[ترجمه rash] او ( خانم ) سفارش پیتزا خود را کنسل کرد
|
[ترجمه Amir] او دستور خود را برای یک پیتزا لغو کرد .
|
[ترجمه گوگل]او سفارش خود را برای یک پیتزا لغو کرد
[ترجمه ترگمان]سفارش پیتزا رو برای پیتزا کنسل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I thought I'd dress up the frozen pizza with a few extra tomatoes and olives.
[ترجمه A.A] فکرکردم با چندتا گوجه فرنگی و زیتون اضافی ظاهر پیتزای یخ زده را قشنگ میکنم
|
[ترجمه گوگل]فکر کردم پیتزای یخ زده را با چند گوجه فرنگی و زیتون اضافه کنم
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم با چند تا گوجه فرنگی و زیتون، پیتزا یخ زده را مرتب کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He cut the pizza into bite-sized pieces.
[ترجمه A.A] او پیتزا را به تکه هائی اندازه یک گاز زدن برش داد
|
[ترجمه گوگل]پیتزا را به اندازه لقمه خرد کرد
[ترجمه ترگمان] پیتزا رو تیکه تیکه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The pizza will then take about twenty minutes to cook.
[ترجمه گوگل]سپس پخت پیتزا حدود بیست دقیقه طول می کشد
[ترجمه ترگمان]بعد پیتزا بیست دقیقه وقت می گیرد تا بپزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sprinkle a few herbs on the pizza. /Sprinkle the pizza with a few herbs.
[ترجمه گوگل]چند سبزی روی پیتزا بپاشید / پیتزا را با چند سبزی بپاشید
[ترجمه ترگمان]چند تا گیاه روی پیتزا بریز پیتزا رو با چند تا گیاه بیار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The minimum start-up capital for a Pizza franchise is estimated at $250,000 to $3000.
[ترجمه گوگل]حداقل سرمایه اولیه برای فرانچایز پیتزا 250000 تا 3000 دلار تخمین زده می شود
[ترجمه ترگمان]حداقل سرمایه شروع برای یک امتیاز پیتزا با ۲۵۰۰۰۰ دلار به ۳۰۰۰ دلار تخمین زده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We went for a pizza together at lunch-time.
[ترجمه گوگل]موقع ناهار با هم رفتیم پیتزا
[ترجمه ترگمان]موقع ناهار با هم پیتزا خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Pizza dough should be rolled thinly.
[ترجمه گوگل]خمیر پیتزا باید نازک رول شود
[ترجمه ترگمان]پیتزا باید پخش بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Do you think we've got enough pizza to go round?
[ترجمه Mehrana] فکر می کنی پیتزا اونقدر کافی باشه تا به همگی برسه
|
[ترجمه A.A] فکر میکنی به اندازه کافی پیتزا داریم که دور بگیریم ( تعارف کنیم )
|
[ترجمه گوگل]آیا فکر می کنید ما به اندازه کافی پیتزا برای دور زدن داریم؟
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی به اندازه کافی پیتزا داریم که دور بزنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I'm afraid I've burnt the pizza.
[ترجمه Mehrana] متاسفم من پیتزا رو سوزوندم
|
[ترجمه گوگل]می ترسم پیتزا را سوزانده باشم
[ترجمه ترگمان]متاسفانه پیتزا رو خراب کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I like a lot of different pizza toppings.
[ترجمه گوگل]من انواع مختلف پیتزا را دوست دارم
[ترجمه ترگمان] من یه عالمه پیتزای مختلف رو دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The waiter brought her a massive pizza oozing cheese.
[ترجمه گوگل]گارسون برایش پیتزای بزرگی آورد که پنیر تراوش می کرد
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت یک پیتزا بزرگ از پنیر بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیتزا (اسم)
pizza

انگلیسی به انگلیسی

• italian dish made from baked dough covered in tomato sauce and cheese
a pizza is a flat piece of dough covered with tomatoes, cheese, and other savoury food, which is baked in an oven.

پیشنهاد کاربران

بار نان
pizza:پیتزا 🍕🍕🍕
I like pizza
pizza
پَتوا ، پَتبا
پَت در پارسی : پهن ، پَت و پَن
پَتیاره : پَت - یاره = پَهن ( خمیر نان که با مرزه پهن یا پَت می شود - یاره : شاطر ، کُننده : سپستر دشنام
وا ، با : در شوربا ، شوروا = غذا و خوراکی که در هِین ( حین ) پختن هم زده می شود ( شوراندن )
...
[مشاهده متن کامل]

پَتوا یا پَتبا = خوراک پهن شده یا پهن شکل

توضیحاتی درباره pizza
pizza یا پیتزا، اسم یک غذای ایتالیایی است که از یک نان مسطح و گرد در زیر و پنیر، گوجه، گوشت و سبزیجات و . . . در روی آن درست می شود. مثال:
. i like pasta and pizza ( من پاستا و پیتزا دوست دارم. )
منبع: سایت بیاموز
غذایی خوشمزه ب نام پیتزا
پیتزا ( این غذا ریشه ی ایتالیایی، یونانی و آمریکایی داره )
He shared the pizza with five of his friends last night. You wouldn't believe that
غذایی معروف و لذیذ که در آن از گوشت ، سوسیس و . . . . . . . . استفاده میشود .
پیتزا
پیتزا ( غذای معروف جهانی )
کِش لقمه

بپرس