pageant

/ˈpædʒənt//ˈpædʒənt/

معنی: رژه، بالماسکه، مراسم مجلل، نمایش مجلل و تاریخی، صفحه نمایش
معانی دیگر: نمایش مجلل، رژه ی با شکوه، مراسم تاریخی، کارناوال، عملیات چشمگیر، (در اصل) هر یک از بخش های نمایش مذهبی قرون وسطایی، سکوب متحرکی که نمایش های مذهبی قرون وسطی را روی آن ارائه می دادند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a public spectacle with much colorful display, often celebrating and commemorating events of history or legend and presenting scenes from these.
مشابه: ceremony, display, exhibit, extravaganza, performance, play, representation, show, spectacle, tableau

(2) تعریف: any showy display or event of this kind.
مترادف: extravaganza, gala, parade, pomp, spectacle
مشابه: ceremony, display, exhibit, exhibition, performance, show, sight

جمله های نمونه

1. a beauty pageant
نمایش انتخاب ملکه ی زیبایی

2. The pageant promises to be a curious mixture of the ancient and modern.
[ترجمه گوگل]این مسابقه نوید می دهد که ترکیبی کنجکاو از باستان و مدرن باشد
[ترجمه ترگمان]این pageant قول می دهد که آمیزه ای عجیب از باستانی و مدرن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Our pageant represented scenes from history.
[ترجمه گوگل]مسابقه ما نمایش دهنده صحنه هایی از تاریخ بود
[ترجمه ترگمان]نمایش ما نمایش صحنه هایی از تاریخ را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Does a small-town pageant sound like comedy material?
[ترجمه گوگل]آیا یک مسابقه بزرگ شهری کوچک مانند مواد کمدی به نظر می رسد؟
[ترجمه ترگمان]آیا یک نمایش کوچک از شهر مانند مصالح کمدی به نظر می رسد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The pageant to end all pageants.
[ترجمه گوگل]مسابقه برای پایان دادن به همه مسابقات
[ترجمه ترگمان] مسابقه پایان دادن به همه مسابقات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The pageant was so big that they could keep far apart from each other without trying.
[ترجمه گوگل]مسابقه آنقدر بزرگ بود که آنها می توانستند بدون تلاش از یکدیگر فاصله بگیرند
[ترجمه ترگمان]مراسم آن قدر بزرگ بود که بدون تلاش می توانستند از یکدیگر دور بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The streets of Pontydd were deserted as the pageant rolled through.
[ترجمه گوگل]خیابان‌های Pontydd خلوت بودند، زیرا مراسم نمایش از میان آنها گذشت
[ترجمه ترگمان]وقتی که نمایش تمام شد، خیابان های of خلوت و خلوت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The New Hampshire primary is a strange pageant of democracy in action, dating back to 19
[ترجمه گوگل]انتخابات مقدماتی نیوهمپشایر یک مسابقه عجیب دموکراسی در عمل است که قدمت آن به ۱۹ سالگی برمی گردد
[ترجمه ترگمان]مقدماتی نیو Hampshire یک نمایش عجیب از دموکراسی در عمل است که به ۱۹ سال باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. From inside, they heard the pageant rolled over on its back.
[ترجمه گوگل]از داخل، صدای غلتیدن مسابقه را به پشت شنیدند
[ترجمه ترگمان]از داخل آن ها صدای رژه رفتن او را شنیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The pageant of African history is so rich and various.
[ترجمه گوگل]مسابقه تاریخ آفریقا بسیار غنی و متنوع است
[ترجمه ترگمان]نمایش بزرگی از تاریخ آفریقا بسیار غنی و متنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The hardest part of pageant preparation is not the purveying of personal grooming products.
[ترجمه گوگل]سخت ترین بخش آماده سازی مسابقه، تهیه محصولات آرایش شخصی نیست
[ترجمه ترگمان]سخت ترین قسمت آماده سازی نمایش نمایش، the محصولات آرایشی شخصی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Their coming was unheralded by any pomp and pageant whatever. . . .
[ترجمه گوگل]آمدن آنها با هیچ شکوه و عظمتی بی خبر بود
[ترجمه ترگمان]آمدن آن ها از هر شکوه و شکوه و تشریفاتی که در آن دیده می شد، unheralded بود،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Protestors argued that the beauty pageant was demeaning to women.
[ترجمه گوگل]معترضان استدلال کردند که مسابقه زیبایی برای زنان تحقیرآمیز است
[ترجمه ترگمان]معترضان مدعی بودند که این نمایش زیبایی برای زنان پست شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They set up the pageant in a village street, and not one cottager came out to greet them.
[ترجمه گوگل]آنها مراسم را در یکی از خیابان های روستا برپا کردند و حتی یک کلبه برای استقبال از آنها بیرون نیامد
[ترجمه ترگمان]در یکی از خیابان های دهکده رژه رفتند و کسی بیرون نیامد که به آن ها خوش آمد بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رژه (اسم)
array, parade, pageant, review

بالماسکه (اسم)
mask, pageant, costume ball, masquerade, masque, fancy ball, fancy dress ball

مراسم مجلل (اسم)
pageant

نمایش مجلل و تاریخی (اسم)
pageant

صفحه نمایش (اسم)
pageant

تخصصی

[سینما] صحنه سیار

انگلیسی به انگلیسی

• performance commemorating a historical or legendary event; ceremonial play or parade of any kind
a pageant is a show, often performed out of doors, which is made up of historical or literary scenes.

پیشنهاد کاربران

Pageant crown : تاج ملکه زیبایی
The pageant of sth
یکسری وقایع تاریخی مهم و جذاب
مسابقه زیبایی
In the US: Beauty pageant
کارناوال An elaborate show or parade that usually depicts a historical or religious event,
She was the first woman to wear a hijab in the pageant and soon became known for bringing a modest dress code to the world's most famous fashion week shows.
...
[مشاهده متن کامل]


repeat interesting events
کارناوال
مسابقه دختر شایسته
مسابقه زیبایی

بپرس