outweigh

/ˈaʊˌtwe//ˌaʊtˈweɪ/

معنی: سنگین تر بودن از، مهمتربودن از
معانی دیگر: بیشتر (از دیگری) وزن داشتن، سنگین تر بودن، چربیدن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: outweighs, outweighing, outweighed
(1) تعریف: to be heavier than.
مشابه: overweigh

- He outweighs his brother by at least thirty pounds.
[ترجمه A.A] او حداقل ۳۰ پوند از برادرش سنگین تر است
|
[ترجمه گوگل] او حداقل سی پوند از برادرش بیشتر است
[ترجمه ترگمان] او دست کم سی لیره بیشتر از برادرش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to be more important or more valuable than.
مترادف: outbalance, overbalance, overweigh
مشابه: eclipse, exceed, override, surpass, transcend

- You need to consider whether the risks outweigh the benefits of this treatment.
[ترجمه A.A] شما باید در نظر بگیرید آیا خطرات مهمتر از فوائد این درمان است
|
[ترجمه گوگل] باید در نظر داشته باشید که آیا خطرات آن بیشتر از مزایای این درمان است
[ترجمه ترگمان] شما باید در نظر بگیرید که آیا این خطرات بیشتر از مزایای این درمان است یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The benefits would surely far outweigh the risks.
[ترجمه گوگل]مطمئناً فواید آن بسیار بیشتر از خطرات است
[ترجمه ترگمان]این مزایا قطعا به مراتب بیشتر از خطرات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The advantages far outweigh the disadvantages.
[ترجمه فاطمه بختیاری] خوبی هاش به بدی هاش میچربه
|
[ترجمه گوگل]مزایا بسیار بیشتر از معایب آن است
[ترجمه ترگمان]مزیت این مزایا بیشتر از معایب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The benefits of the system far outweigh the disadvantages .
[ترجمه گوگل]مزایای سیستم بسیار بیشتر از معایب آن است
[ترجمه ترگمان]مزایای این سیستم از مضرات آن بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The book's virtues far outweigh its faults.
[ترجمه گوگل]محاسن کتاب بسیار بیشتر از ایرادات آن است
[ترجمه ترگمان]فضایل این کتاب بسیار بیشتر از معایب آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The minuses far outweigh that possible gain.
[ترجمه گوگل]موارد منفی بسیار بیشتر از این سود ممکن است
[ترجمه ترگمان]The بسیار بیشتر از آن چیزی است که ممکن است به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The advantages of this deal largely outweigh the disadvantages.
[ترجمه گوگل]مزایای این معامله تا حد زیادی بیشتر از معایب آن است
[ترجمه ترگمان]مزایای این معامله تا حد زیادی از مضرات آن بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The costs of the scheme outweigh its supposed benefits.
[ترجمه گوگل]هزینه های این طرح بیشتر از مزایای فرضی آن است
[ترجمه ترگمان]هزینه های این طرح بر منافع فرضی آن بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The negatives outweigh the positives on this issue.
[ترجمه سمیرا] در این موضوع جوانب منفی بیشتر از جوانب مثبت هستند.
|
[ترجمه گوگل]نکات منفی این موضوع بیشتر از نکات مثبت است
[ترجمه ترگمان]نکات منفی بر روی نکات مثبت این مساله نقش دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The scheme's advantages outweigh the disadvantages.
[ترجمه میگو] مزایای این طرح به معایب آن می چربد.
|
[ترجمه گوگل]مزایای این طرح بیشتر از معایب آن است
[ترجمه ترگمان]مزیت این طرح بیشتر از معایب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The rewards of motherhood outweigh the anguish.
[ترجمه گوگل]ثواب مادری بیشتر از اندوه است
[ترجمه ترگمان]پاداش مادر بودن بیشتر از غم و اندوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The benefits of this treatment far outweigh any risks.
[ترجمه R. F] مزایای این درمان بسیار بیشتر از خطرات آن است.
|
[ترجمه گوگل]مزایای این درمان بسیار بیشتر از هر خطری است
[ترجمه ترگمان]مزایای این رفتار بسیار مهم تر از هر گونه ریسک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The advantages of this scheme more than outweigh the costs involved.
[ترجمه گوگل]مزایای این طرح بیش از هزینه های مربوطه است
[ترجمه ترگمان]مزایای این طرح بیش از آن است که هزینه های مربوط به آن بیشتر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The benefits of the scheme outweigh the disadvantages.
[ترجمه گوگل]مزایای این طرح بیشتر از معایب آن است
[ترجمه ترگمان]مزایای این طرح بر مضرات آن بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Do the benefits outweigh the costs?
[ترجمه گوگل]آیا مزایای آن بیشتر از هزینه هاست؟
[ترجمه ترگمان]آیا مزایا بیشتر از هزینه ها است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سنگین تر بودن از (فعل)
overbalance, overweigh, outbalance, outweigh

مهمتر بودن از (فعل)
outweigh

انگلیسی به انگلیسی

• be more important than (something) in value or weight; weigh more than
if you say that the advantages of something outweigh the disadvantages, you mean that the advantages are more important than the disadvantages; a formal word.

پیشنهاد کاربران

ارزیدن
فراتر رفتن، بیشتر شدن
exceed
prevail over
چربیدن به . . . الویت داشتن به . . .
چربیدن
greater than
To be heavier, greater, or more significant than
ارجحیت داشتن بر چیزی
بیشتر بودن
بهتر بودن
برتر بودن - برتری داشتن
مهمتر یودن
پر اهمیت تر بودن
بیشتر اهمیت داشتن
ارجحیت داشتن
چربیدن
غلبه کردن
غلبه کردن، غالب شدن، برتری داشتن بر چیزی
جبران کردن / چربیدن ( میگیم فلان چیز به فلان چیز می چربه . یعنی بهتره )
باارزشتر بودن
بیشتر از وزن ، سنگین تر از وزن ( برتری از نظر حجم و وزن )
اولویت داشتن
پیشی گرفتن، سریع تر بودن
to be more important or significant than
exceed in value or importance; to weigh more than
ارزشمندتر بودن
ارجح تر بودن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس