out of spite

جمله های نمونه

1. He took my best toy just out of spite!
[ترجمه شایان] او بهترین اسباب بازی ام را فقط از روی لجبازی برداشت!
|
[ترجمه پرشان] او بهترین اسباب بازی مرا برداشت که لج من را در بیاورد.
|
[ترجمه گوگل]او بهترین اسباب بازی من را از روی بغض گرفت!
[ترجمه ترگمان]با این همه بهترین اسباب بازی من را بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She did it out of spite.
[ترجمه شایان] او از روی لجبازی این کار را کرد.
|
[ترجمه گوگل]او این کار را از روی بغض انجام داد
[ترجمه ترگمان]با وجود این، این کار را با کینه انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I refused her a divorce, out of spite I suppose.
[ترجمه میلاد] من فکر میکنم از روی لج بازی، درخواست طلاقش رد کردم.
|
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم به دلیل کینه توزی طلاق او را رد کردم
[ترجمه ترگمان]از لج من، از او طلاق گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She broke it just out of spite.
[ترجمه Iounes Manoochehri] “شکستش از روی غرض”
|
[ترجمه صبا] ااو ان را ز سر حسودی و لجبازی شکاند
|
[ترجمه گوگل]او فقط از روی بغض آن را شکست
[ترجمه ترگمان] با وجود این، اون این موضوع رو بهم زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sometimes the pirates would sink a boat out of spite for wasting their time.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات دزدان دریایی به خاطر اتلاف وقت خود یک قایق را از روی بغض غرق می کردند
[ترجمه ترگمان]گاهی دزدان دریایی با وجود این که وقتشان را هدر می دهند قایق را غرق می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was acting out of spite, spurred on to punish the second Stillman for confusing him.
[ترجمه گوگل]او از روی کینه عمل می‌کرد و به خاطر گیج‌کردن استیلمن دوم او را تشویق کرد تا او را مجازات کند
[ترجمه ترگمان]با وجود این رفتارش با این که او را گیج کرده بود، از اینکه او را گیج کرده بود تنبیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She quit college and worked as a waitress out of spite towards her parents.
[ترجمه گوگل]او کالج را رها کرد و به‌عنوان پیشخدمت به دلیل کینه توزی با والدینش کار کرد
[ترجمه ترگمان]از دانشگاه استعفا داد و به عنوان پیشخدمتی بیرون از پدر و مادرش کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Miss Devlin had become Mrs. Kearney out of spite.
[ترجمه گوگل]خانم دولین از روی کینه خانم کرنی شده بود
[ترجمه ترگمان]خانم \"دولین\" با وجود \" \" تبدیل به خانم کرنی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm sure he only said it out of spite .
[ترجمه گوگل]مطمئنم فقط از روی کینه گفت
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که او فقط این را گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We'll fight, not out of spite, for someone must stand up for what's right.
[ترجمه گوگل]ما می جنگیم، نه از روی کینه، زیرا کسی باید برای آنچه درست است بایستد
[ترجمه ترگمان]ما می جنگیم، نه از روی لج، چون یک نفر باید برای چیزی که درست باشه ایستادگی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She broke her elder brother's watch out of spite.
[ترجمه گوگل]او از روی کینه ساعت برادر بزرگترش را شکست
[ترجمه ترگمان]با وجود این، ساعت برادر بزرگش را به هم زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He does well out of spite.
[ترجمه گوگل]او از روی بغض خوب عمل می کند
[ترجمه ترگمان]او با وجود این کارش خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They trampled his flowers out of spite.
[ترجمه گوگل]از روی کینه گلهایش را زیر پا گذاشتند
[ترجمه ترگمان]با وجود این گل ها را لگدمال می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Officials think he may be infecting others with the disease out of spite.
[ترجمه گوگل]مقامات فکر می کنند که او ممکن است دیگران را از روی کینه به این بیماری مبتلا کند
[ترجمه ترگمان]مقامات بر این باورند که او ممکن است دیگران را با این بیماری آلوده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. " My friends, " he said, " I didn't refuse out of spite - You all know me.
[ترجمه گوگل]او گفت: "دوستان من، "من از روی بغض رد نکردم - همه شما مرا می شناسید
[ترجمه ترگمان]گفت: دوستان من، من مخالفت نکردم - همه شما مرا می شناسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• out of a desire to irritate, maliciously

پیشنهاد کاربران

از روی بدجنسی
از سَرِ لَج
از روی لجبازی
از روی لجبازی، از روی کینه و کدورت

بپرس