osteopathy

/ˌɒstɪˈɒpəθi//ˌɒstɪˈɒpəθi/

معنی: انواع امراض استخوانی
معانی دیگر: (امریکا - مکتب پزشکی که ساختار استخوان ها و عضلات و رابطه ی آنها با سایر اندام ها و سلامتی را مورد تاکید قرار می دهد) آسیب شناسی استخوان و عضله، درمان بوسیله مالش استخوان و مفاصل، انواع امرا­استخوانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: osteopathic (adj.), osteopathically (adv.), osteopath (n.)
• : تعریف: a branch of medical treatment that is based chiefly on the manipulation of bones and muscles.

جمله های نمونه

1. Osteopathy involves massage and manipulation of the bones and joints.
[ترجمه گوگل]استئوپاتی شامل ماساژ و دستکاری استخوان ها و مفاصل است
[ترجمه ترگمان]ماساژ دادن شامل ماساژ و دستکاری استخوان ها و مفاصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My thanks go to the British School of Osteopathy, for the use of their library.
[ترجمه گوگل]از مدرسه استئوپاتی بریتانیا برای استفاده از کتابخانه آنها تشکر می کنم
[ترجمه ترگمان]من به خاطر استفاده از کتابخانه به مدرسه انگلیسی Osteopathy رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Aromatherapy for instance, osteopathy and traditional beauty treatment.
[ترجمه گوگل]رایحه درمانی به عنوان مثال، استئوپاتی و درمان زیبایی سنتی
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، osteopathy و درمان زیبایی سنتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Osteopathy uses massage and gentle manipulation to soften and realign the body.
[ترجمه گوگل]استئوپاتی از ماساژ و دستکاری ملایم برای نرم کردن و تنظیم مجدد بدن استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]ماساژ از ماساژ و دستکاری ملایم برای نرم کردن و تراز کردن بدن استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Results Metaphyseal chondrodysplasia is a rare osteopathy that would lead to short limb type pygmy or mutilation bone disease .
[ترجمه گوگل]نتایج کندرودیسپلازی متافیزال یک استئوپاتی نادر است که منجر به بیماری پیگمی از نوع اندام کوتاه یا بیماری استخوان ناقص می شود
[ترجمه ترگمان]نتایج Metaphyseal chondrodysplasia یک osteopathy نادر است که منجر به کم شدن نوع عضو بدن و یا قطع کردن بیماری استخوان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By law, chiropractic and osteopathy practitioners must be registered with the appropriate professional bodies.
[ترجمه گوگل]طبق قانون، پزشکان کایروپراکتیک و استئوپاتی باید در نهادهای حرفه ای مناسب ثبت نام کنند
[ترجمه ترگمان]طبق قانون، متخصصان chiropractic و osteopathy باید با نهاده ای حرفه ای مناسب ثبت شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Craniomandibular osteopathy is a hereditary disease in West Highland White Terriers and also occurs in other terrier breeds.
[ترجمه گوگل]استئوپاتی کرانیوماندیبولار یک بیماری ارثی در وست هایلند وایت تریر است و در سایر نژادهای تریر نیز دیده می شود
[ترجمه ترگمان]Craniomandibular osteopathy یک بیماری ارثی در ساحل غربی Highland است و همچنین در نژاده ای terrier دیگر نیز رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hypertrophic osteopathy is a bone disease secondary to disease in the lungs. It is characterized by new bone formation on the outside of the long bones.
[ترجمه گوگل]استئوپاتی هیپرتروفیک یک بیماری استخوانی ثانویه به بیماری در ریه است با تشکیل استخوان جدید در قسمت بیرونی استخوان های بلند مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]hypertrophic osteopathy یک بیماری مزمن برای بیماری در ریه ها است آن با تشکیل استخوان جدید در بیرون استخوان های بلند مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This article expatiated the renal osteopathy from main types of renal osteodystrophy, significance of biochemical index and bone biopsy and treatment of renal osteopathy .
[ترجمه گوگل]این مقاله استئوپاتی کلیوی را از انواع اصلی استئودیستروفی کلیه، اهمیت شاخص بیوشیمیایی و بیوپسی استخوان و درمان استئوپاتی کلیوی بررسی می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله the کلیوی را از انواع اصلی of کلیوی، اهمیت شاخص بیوشیمیایی و نمونه برداری استخوان و درمان کلیه renal به تفصیل شرح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To publicize and promote the concept of Osteopathy the general public.
[ترجمه گوگل]تبلیغ و ترویج مفهوم استئوپاتی در عموم مردم
[ترجمه ترگمان]برای تبلیغ و ترویج مفهوم of عمومی عمومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Incidence rates of different kinds of renal osteopathy have changed.
[ترجمه گوگل]میزان بروز انواع مختلف استئوپاتی کلیوی تغییر کرده است
[ترجمه ترگمان]میزان Incidence انواع مختلف of کلیه تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Currently, osteopathy and chiropractic are the only alternative treatments fully regulated by law.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، استئوپاتی و کایروپراکتیک تنها درمان های جایگزین هستند که به طور کامل توسط قانون تنظیم می شوند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، osteopathy و chiropractic تنها درمان های جایگزین هستند که به طور کامل براساس قانون تنظیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A particular complementary technique may be recognised by orthodox circles in one country but condemned in another; an example is osteopathy.
[ترجمه گوگل]یک تکنیک مکمل خاص ممکن است توسط محافل ارتدوکس در یک کشور به رسمیت شناخته شود، اما در کشور دیگر محکوم شود یک مثال استئوپاتی است
[ترجمه ترگمان]یک تکنیک مکمل خاص ممکن است توسط محافل سنتی در یک کشور به رسمیت شناخته شود، اما به دیگری محکوم شود؛ یک مثال osteopathy است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Depending on the diagnosis, further treatment options will vary but include, surgery, steroid injections, physiotherapy, electrical stimulation, osteopathy, chiropractic or deep tissue massage.
[ترجمه گوگل]بسته به تشخیص، گزینه‌های درمانی بیشتر متفاوت خواهد بود، اما شامل جراحی، تزریق استروئید، فیزیوتراپی، تحریک الکتریکی، استئوپاتی، کایروپراکتیک یا ماساژ بافت عمیق است
[ترجمه ترگمان]بسته به تشخیص، گزینه های درمان بیشتر تغییر خواهند کرد اما شامل جراحی، تزریق استروئید، فیزیوتراپی، تحریک الکتریکی، osteopathy، chiropractic و یا ماساژ بافت عمیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Purpose : To study clinical diagnosis valence of bone biopsy of osteopathy and bone tumor under CT - guidance.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ظرفیت تشخیص بالینی بیوپسی استخوان استئوپاتی و تومور استخوانی تحت هدایت CT
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه ظرفیت تشخیص بالینی بافت استخوان of و تومور استخوان تحت راهنمایی های CT
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انواع امراض استخوانی (اسم)
osteopathy

تخصصی

[بهداشت] آسیب استخوانی

انگلیسی به انگلیسی

• school of medicine and surgery that emphasizes the interrelationship of the muscles and bones to all other body systems, branch of medicine which promotes health by the manipulation of the bones; bone disease

پیشنهاد کاربران

osteopathy ( n ) ( ɑstiˈɑpəθi ) =the treatment of some diseases and physical problems by pressing and moving the bones and muscles, osteopathic ( adj ) ( ɑstiəˈp�θɪk )
osteopathy
osteopathy ( پزشکی )
واژه مصوب: استخوان آسیبی
تعریف: بیماری های مربوط به استخوان
Osteopath
اُستُخودرماننده
Ostepathy
اُستخودرمانی
Ostepathist
اُستخودرمانگر
Ostephatic
استُخودرمانیک
Osteopathically
اُستخودرمانیکانه

بپرس