ossification

/ˌɑːsəfəˈkeɪʃn̩//ˌɒsɪfɪˈkeɪʃn̩/

معنی: تشکیل استخوان، مرحله تشکیل استخوان
معانی دیگر: تشکیل استخوان، مرحله تشکیل استخوان

جمله های نمونه

1. COL 6 A Polymorphisms Associated With Ossification of the Ligamentum Flavum and Ossification of the Posterior Longitudinal Ligament.
[ترجمه گوگل]COL 6 A پلی مورفیسم های مرتبط با استخوان سازی لیگامنتوم فلاووم و استخوان سازی رباط طولی خلفی
[ترجمه ترگمان]تصویر ۶: polymorphisms Associated از ossification Ligamentum و ossification از صفحه پشتی پشتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. During the ossification of the chondroepiphysis the medial and lateral epiphyseal vessels and the medial ascending cervical artery established particular vascular anastomotic arch in the epiphysis.
[ترجمه گوگل]در طول استخوان‌سازی کندرواپی‌فیز، عروق اپی‌فیز داخلی و جانبی و شریان گردنی بالارونده داخلی، قوس آناستوموز عروقی خاصی را در اپی‌فیز ایجاد کردند
[ترجمه ترگمان]در طول the رگ های epiphyseal داخلی و میانی و سرخرگ cervical که به سمت بالا صعود می کنند، طاق قوسی ویژه ای را در the ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Results: The order ofthe normal carpal bone ossification center appearance and epiphyses fusing was obtained.
[ترجمه گوگل]يافته ها: ترتيب ظاهر مركز استخوان سازي استخوان كارپ طبيعي و ادغام اپي فيزها به دست آمد
[ترجمه ترگمان]نتایج: ترتیب ظهور مرکز نرمال carpal استخوان ossification و fusing epiphyses به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion . Dural ossification is a common finding in OLF.
[ترجمه گوگل]نتیجه استخوان سازی دورال یک یافته رایج در OLF است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Dural ossification یک یافته رایج در OLF است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To study the mechanism of ossification of yellow ligament.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه مکانیسم استخوانی شدن رباط زرد
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه مکانیزم of رباط زرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The range of the foot bone ossification sites increased with the fetal age, and there was an obvious positive linear correlation between the ossification degrees and the conceptional age.
[ترجمه گوگل]دامنه مکان های استخوانی شدن استخوان پا با سن جنین افزایش یافت و یک همبستگی خطی مثبت آشکار بین درجات استخوانی شدن و سن حاملگی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]دامنه of استخوان پایش به سن جنینی افزایش یافت و همبستگی خطی مثبت و آشکاری بین درجه ossification و عصر conceptional وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To observe the correlativity between secondary ossification center and cartilage canals in cartilage epiphysis and the initial morphosis of the secondary ossification center.
[ترجمه گوگل]مشاهده همبستگی بین مرکز استخوان‌سازی ثانویه و کانال‌های غضروف در اپی‌فیز غضروف و شکل‌گیری اولیه مرکز استخوان‌سازی ثانویه
[ترجمه ترگمان]برای مشاهده the بین کانال های میانی ossification و مجاری غضروف در غضروف غضروف و the اولیه مرکز ossification ثانویه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The cellular events of intramembranous ossification, cartilage formation, endochondral ossifications, and bone remodeling appear in the callus simultaneously or sequentially.
[ترجمه گوگل]رویدادهای سلولی استخوان سازی داخل غشایی، تشکیل غضروف، استخوان سازی اندوکندرا و بازسازی استخوان به طور همزمان یا متوالی در کالوس ظاهر می شوند
[ترجمه ترگمان]رویداده ای سلولی intramembranous ossification، شکل گیری غضروف، endochondral ossifications، و تغییرشکل استخوان در the همزمان یا زنجیره ای ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Bony spicules are seen throughout the centers of ossification, making areas of spongy bone with red marrow between the spicules.
[ترجمه گوگل]اسپیکول های استخوانی در سرتاسر مراکز استخوان سازی دیده می شوند و در بین اسپیکول ها قسمت هایی از استخوان اسفنجی با مغز قرمز ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]Bony spicules در سراسر مراکز of دیده می شوند و بخش هایی از استخوان اسفنجی را با مغز سرخ بین the می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Methods 28 patients with thoracic myelopathy caused by ossification of ligamenta flava from 1995 to 2005 were analyzed retrospectively.
[ترجمه گوگل]Methods28 بیمار مبتلا به میلوپاتی قفسه سینه ناشی از استخوانی شدن لیگامانتا فلوا از سال 1995 تا 2005 به صورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش های ۲۸ بیمار مبتلا به myelopathy قفسه سینه ناشی از ossification of از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۵ به صورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To sum up and analysis the clinical characters of protrusion of intervertebral disc with ossification in lumbus .
[ترجمه گوگل]هدف جمع بندی و تجزیه و تحلیل خصوصیات بالینی بیرون زدگی دیسک بین مهره ای همراه با استخوان سازی در ناحیه کمر
[ترجمه ترگمان]هدف جمع آوری و تحلیل ویژگی های بالینی protrusion دیسک intervertebral با ossification در lumbus
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To study characteristics of diagnosis and surgical treatment of ossification of ligamentum flavum in the thoracic spine.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ویژگی های تشخیص و درمان جراحی استخوانی شدن لیگامنتوم فلاووم در ستون فقرات قفسه سینه
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ویژگی های تشخیص و درمان جراحی of of در ستون فقرات قفسه سینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The most likely cause of sphenoid dysplasia is defective ossification of the sphenoid bone.
[ترجمه گوگل]محتمل ترین علت دیسپلازی اسفنوئید، استخوان سازی معیوب استخوان اسفنوئید است
[ترجمه ترگمان]محتمل ترین علت of dysplasia، ossification استخوان the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. GJA 1 null mice resulted in heart malformations and delayed intramembranous and endochondral ossification.
[ترجمه گوگل]موش‌های پوچ GJA 1 منجر به ناهنجاری‌های قلبی و تاخیر در استخوان‌سازی داخل غشایی و اندوکندری شدند
[ترجمه ترگمان]GJA ۱ موش صفر منجر به ناهنجاری های قلبی شد و intramembranous و endochondral ossification را به تاخیر انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تشکیل استخوان (اسم)
ossification

مرحله تشکیل استخوان (اسم)
ossification

انگلیسی به انگلیسی

• changing into bone; hardening of soft tissue

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : ossify
✅️ اسم ( noun ) : ossification
✅️ صفت ( adjective ) : ossified / ossiferous
✅️ قید ( adverb ) : _
استخوان سازی
مثال :
Endochondral Ossification : استخوان سازی درون غضروفی
ossification ( اَرتاپزشکی )
واژه مصوب: استخوانی شدن
تعریف: تشکیل استخوان به روش معمول زیستی
( در جامعه شناسی و علوم سیاسی ) تحجر
سنگواره گی
انجماد فکری
خشک و غیرقابل انعطاف شدن
سخت شدن
انعطاف ناپذیری
خشکی
سختی
استخوان سازی

بپرس