orchestrator

جمله های نمونه

1. The invisible hand merely symbolizes the true orchestrator of social harmony, the free market.
[ترجمه گوگل]دست نامرئی صرفاً نمادی از ارکستراتور واقعی هماهنگی اجتماعی، بازار آزاد است
[ترجمه ترگمان]دست نامریی صرفا نماد پایداری حقیقی سازگاری اجتماعی، بازار آزاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The worldly-wise orchestrator will rather see to it that there is not an important clarinet part in the aforesaid section.
[ترجمه گوگل]ارکستراتور دانا دنیوی ترجیح می دهد که بخش مهمی از کلارینت در بخش فوق وجود نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]The خردمند دنیوی به این نتیجه می رسند که در بخش مذکور، کلارینت مهمی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Berlioz, the master orchestrator, is remembered for his orchestration . chopin is remembered for his piano compositions.
[ترجمه گوگل]برلیوز، ارکستراتور چیره دست، به خاطر ارکستراسیونش به یادگار مانده است شوپن به خاطر آهنگ های پیانویی اش به یاد می آید
[ترجمه ترگمان]Berlioz، master، for را به یاد می آورد chopin آثار his را به یاد می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, a service coordinator (a. k. a. orchestrator or choreographer) may want to invoke multiple services in a single transaction (ideally through a specified interaction like WS-AtomicTransactions).
[ترجمه گوگل]با این حال، یک هماهنگ‌کننده سرویس (a k a ارکستراتور یا طراح رقص) ممکن است بخواهد چندین سرویس را در یک تراکنش فراخوانی کند (به طور ایده‌آل از طریق یک تعامل مشخص مانند WS-AtomicTransactions)
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک هماهنگ کننده خدماتی (a ک a orchestrator یا choreographer)ممکن است بخواهند از خدمات چندگانه در یک تراکنش استفاده کنند (به طور ایده آل از طریق یک تعامل مشخص مثل WS - AtomicTransactions)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You can direct this orchestrator to send periodic e-mail alerts on the inconsistency of the updates.
[ترجمه گوگل]می‌توانید این ارکستراتور را راهنمایی کنید تا هشدارهای ایمیلی دوره‌ای در مورد ناسازگاری به‌روزرسانی‌ها ارسال کند
[ترجمه ترگمان]شما می توانید این orchestrator را هدایت کنید تا هشدارهای periodic دوره ای را در تناقض به روز رسانی ها ارسال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "But America's future lies in being the orchestrator — the systems integrator — of the innovation process, " Mr. Kao said.
[ترجمه گوگل]آقای کائو گفت: "اما آینده آمریکا در این است که سازمان دهنده - یکپارچه کننده سیستم ها - فرآیند نوآوری باشد "
[ترجمه ترگمان]آقای کایو گفت: \"اما آینده آمریکا در حال تبدیل به orchestrator - سیستم یکپارچه ساز\" فرآیند نوآوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is originally conceived as a system orchestrator language.
[ترجمه گوگل]این زبان در اصل به عنوان یک زبان ارکستراتور سیستمی در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]این زبان در اصل به عنوان یک زبان orchestrator پنداشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Let's make Risk Analysis Web service a secondary orchestrator.
[ترجمه گوگل]بیایید سرویس وب تحلیل ریسک را به یک سازمان دهنده ثانویه تبدیل کنیم
[ترجمه ترگمان]بیایید خدمات وب تحلیل ریسک را یک orchestrator ثانویه بسازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Berlioz, the master orchestrator, is remembered for his orchestration. Chopin is remembered for his piano compositions.
[ترجمه گوگل]برلیوز، ارکستراتور چیره دست، به خاطر ارکستراسیونش به یادگار مانده است شوپن به خاطر ساخته های پیانویی اش به یاد می آید
[ترجمه ترگمان]Berlioz، master، for را به یاد می آورد Chopin به خاطر آثار پیانوی خود به یاد می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The orchestrator -- for example, the company headquarters -- can shift technologies between the players to better defend and protect multiple SOAs against coordinated attacks.
[ترجمه گوگل]ارکستراتور - به عنوان مثال، دفتر مرکزی شرکت - می تواند فناوری ها را بین بازیکنان تغییر دهد تا از چندین SOA در برابر حملات هماهنگ بهتر دفاع و محافظت کند
[ترجمه ترگمان]The - - برای مثال، مقر شرکت - می تواند فن آوری هایی میان بازیکنان را تغییر دهد تا از دفاع بهتر و حفاظت چندگانه در برابر حملات هماهنگ محافظت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When this orchestrator senses the repository changes in at least one of the SOAs, it triggers the Threat-vulnerability orchestrator to update dynamically the mapping service.
[ترجمه گوگل]هنگامی که این ارکستراتور تغییرات مخزن را در حداقل یکی از SOA ها حس می کند، ارکستراتور آسیب پذیری تهدید را فعال می کند تا به صورت پویا سرویس نقشه برداری را به روز کند
[ترجمه ترگمان]وقتی این orchestrator حواس مخزن را حداقل در یکی از the تغییر می دهد، آسیب پذیری آسیب پذیری را به منظور به روز رسانی پویا سرویس نقشه برداری تحریک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Figure 3 shows the mapping service as another orchestrator to coordinate these changes.
[ترجمه گوگل]شکل 3 سرویس نقشه برداری را به عنوان یک ارکستراتور دیگر برای هماهنگی این تغییرات نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]شکل ۳ سرویس نقشه برداری را به عنوان orchestrator دیگر برای هماهنگ کردن این تغییرات نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A a global company can use the analysis orchestrator to update information on assets -- people, technology and facility -- from all of its organizational units in different SOAs.
[ترجمه گوگل]یک شرکت جهانی می تواند از هماهنگ کننده تجزیه و تحلیل برای به روز رسانی اطلاعات در مورد دارایی ها - افراد، فناوری و امکانات - از تمام واحدهای سازمانی خود در SOA های مختلف استفاده کند
[ترجمه ترگمان]یک شرکت جهانی می تواند از تحلیل orchestrator برای به روز رسانی اطلاعات مربوط به دارایی ها - افراد، فن آوری و تجهیزات - - از تمام واحدهای سازمانی خود در واحدهای مختلف استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Apple is, in short, an orchestrator and integrator of technologies, unafraid to bring in ideas from outside but always adding its own twists.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، اپل یک ارکستراتور و یکپارچه کننده فناوری ها است، از آوردن ایده ها از خارج نمی ترسد، اما همیشه پیچش های خود را اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]اپل، به طور خلاصه، orchestrator و یکپارچه فن آوری ها، بی باک است تا ایده هایی را از خارج وارد کند، اما همیشه twists خود را اضافه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• scorer, music arranger; composer of musical works for an orchestra; organizer, arranger (often of an event)

پیشنهاد کاربران

ایجاد کننده
سامانگر، سازمان دهنده، مرتب کننده

بپرس