or something


(عامیانه) یا چیزی دیگر

جمله های نمونه

1. The car hit a tree or something.
[ترجمه Ayda] ماشین به درخت یا همچین چیزی برخورد کرد
|
[ترجمه گوگل]ماشین به درخت یا چیزی برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]ماشین به یک درخت برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I survived. Someone or something had had compassion on me.
[ترجمه گوگل]من جان سالم به در کسی یا چیزی به من دلسوزی کرده بود
[ترجمه ترگمان] زنده موندم کسی یا چیزی به من رحم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Let's have a beer or something.
[ترجمه elaheh] بیا یه آبجو یا یه همچین چیزی بخوریم.
|
[ترجمه گوگل]بیا یک آبجو یا چیزی بخوریم
[ترجمه ترگمان]بیا یه آبجو بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She works for a bank or something.
[ترجمه گوگل]او برای یک بانک یا چیزی کار می کند
[ترجمه ترگمان]او برای یک بانک کار می کند یا چیزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Why don't you go to a movie or something?
[ترجمه ارشیا جورسرایی] چرا شما به یک سینما یا همچین جیزی نمی روید؟
|
[ترجمه گوگل]چرا به فیلم یا چیز دیگری نمی روی؟
[ترجمه ترگمان]چرا نمیری سینما یا یه همچین چیزی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He's a factory supervisor or something.
[ترجمه گوگل]او یک ناظر کارخانه یا چیزی است
[ترجمه ترگمان]سرپرست کارخونه یا همچین چیزی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Here's some money. Get yourself a sandwich or something.
[ترجمه گوگل]اینم مقداری پول برای خودت یک ساندویچ یا چیزی بگیر
[ترجمه ترگمان]این هم کمی پول واسه خودت یه ساندویچ یا یه چیزی بیار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Let's have tea or something.
[ترجمه گوگل]بیا چای یا چیزی بخوریم
[ترجمه ترگمان]بیا چای بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This guy, his name was Briarly or Beardly or something.
[ترجمه گوگل]این پسر، نامش بریاری یا ریشدار یا چیزی شبیه به این بود
[ترجمه ترگمان] این یارو، اسمش \"Briarly\" یا یه همچین چیزی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He plays the trumpet or something of the kind.
[ترجمه گوگل]او ترومپت یا چیزی شبیه آن را می نوازد
[ترجمه ترگمان]ترومپت یا همچین چیزی میزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He hit a tree or something.
[ترجمه گوگل]او به درخت یا چیزی برخورد کرد
[ترجمه ترگمان] اون به یه درخت یا همچین چیزی برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What's the matter? Can't you take a joke or something?
[ترجمه ارشیا جورسرایی] موضوع چیست ؟ میتوانید یک شوخی یا چنین چیزی بکنی ؟
|
[ترجمه گوگل]موضوع چیه؟ آیا نمی توانید یک شوخی یا چیزی را تحمل کنید؟
[ترجمه ترگمان]موضوع چیه؟ میتونی یه جوک یا همچین چیزی بگیری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She rescued three children from a fire or something.
[ترجمه گوگل]او سه کودک را از آتش سوزی یا چیزی دیگر نجات داد
[ترجمه ترگمان]او سه کودک را از آتش و یا چیزی نجات داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He's a bank manager or something.
[ترجمه گوگل]او یک مدیر بانک است یا چیز دیگری
[ترجمه ترگمان]مدیر بانک یا همچین چیزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Would you like some wine or something soft?
[ترجمه گوگل]آیا مقداری شراب یا چیزی نرم می خواهید؟
[ترجمه ترگمان]شراب میل دارید یا چیز نرمی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

used for referring to any of a group of things or possibilities without being specific
Or something? :
این جور چیزا - یه همچین چیزی - تو همین مایه ها
Longman:👇👇👇
spoken�used when you cannot remember, or do not think it is necessary to give, another example of something you are mentioning.
...
[مشاهده متن کامل]

Eg: This guy, his name was Briarly or Beardly or something. . .
این پسره، اسمش briarly یا beardly یا همچین چیزایی بود.
Eg: Isn't that for sunburn or something?
این برای آفتاب سوختگی و این چیزا نیست؟

در انتهای جمله میاد که به جای something هر چیزی میتونیم بنویسیم و معنی " یا یه چیزی تو همین مایه ها" میده
اشاره به گروهی از افراد یا چیز های دیگر که غیرخاص هستند

بپرس