optimize

/ˈɑːptəˌmaɪz//ˈɑːptəˌmaɪz/

بهینه کردن یا شدن، حداکثر استفاده (یا لذت یا سود و غیره) را بردن، به حد کمال رساندن، تمایل به خوشبینی داشتن، خوشبین بودن، بهینه ساختن

جمله های نمونه

1. in order to optimize the distribution of drugs
به منظور بهینه کردن توزیع دارو

2. We need to optimize our use of the existing technology.
[ترجمه M.Z.R] ما باید از حداکثر تکنولوژی استفاده کنیم.
|
[ترجمه گوگل]ما باید استفاده از فناوری موجود را بهینه کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید استفاده از تکنولوژی موجود را بهینه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They need to optimize the use of available resources.
[ترجمه گوگل]آنها باید استفاده از منابع موجود را بهینه کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها باید استفاده از منابع موجود را بهینه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What can you do to optimize your family situation?
[ترجمه گوگل]برای بهینه سازی وضعیت خانواده خود چه کاری می توانید انجام دهید؟
[ترجمه ترگمان]چه کاری می توانید برای بهینه سازی وضعیت خانواده انجام دهید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They take wheat and optimize the environment for the production of wheat.
[ترجمه گوگل]گندم می گیرند و محیط را برای تولید گندم بهینه می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها گندم را برداشت و محیط کشت گندم را بهینه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cash flows should be managed to optimize the return from cash received and to minimize the cost of finance.
[ترجمه گوگل]جریان های نقدی باید برای بهینه سازی بازده حاصل از وجوه نقد دریافتی و به حداقل رساندن هزینه های مالی مدیریت شوند
[ترجمه ترگمان]وجوه نقد باید به منظور بهینه سازی بازگشت سرمایه نقدی و به حداقل رساندن هزینه مالی مدیریت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So, for instance, a processor could optimize its design for the problem in hand.
[ترجمه گوگل]بنابراین، برای مثال، یک پردازنده می تواند طراحی خود را برای مشکل موجود بهینه کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، برای مثال، یک پردازنده می تواند طراحی خود را برای مشکل در دست بهینه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To optimize the whole supply chain and attain the win-win goal, mutual optimal lot size models and the quantity discount pricing models were proposed under the cooperative game.
[ترجمه گوگل]برای بهینه‌سازی کل زنجیره تامین و دستیابی به هدف برد-برد، مدل‌های اندازه لات بهینه متقابل و مدل‌های قیمت‌گذاری تخفیف کمی تحت بازی تعاونی پیشنهاد شدند
[ترجمه ترگمان]برای بهینه سازی کل زنجیره تامین و رسیدن به هدف برد - برد، مدل های اندازه با اندازه بهینه دو طرفه و مدل های قیمت گذاری تخفیف قیمت تحت این بازی مشارکتی پیشنهاد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Utilize Chaos optimize algorithms to identify the heatengineering system model finally.
[ترجمه گوگل]از الگوریتم‌های بهینه‌سازی Chaos برای شناسایی در نهایت مدل سیستم مهندسی گرما استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]در نهایت الگوریتم های بهینه سازی آشوب برای شناسایی مدل سیستم heatengineering مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To optimize the water extractive process of Guben Zhike Electuary .
[ترجمه گوگل]هدف بهینه سازی فرآیند استخراج آب گوبن ژیک الکتیواری
[ترجمه ترگمان]هدف بهینه سازی فرآیند استخراجی water of Zhike
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Methods: Using formula adjuvant as factor to optimize the ratio of Cataplasma base by homogeneous design.
[ترجمه گوگل]روش کار: استفاده از فرمول ادجوانت به عنوان فاکتور برای بهینه سازی نسبت پایه کاتاپلاسما با طراحی همگن
[ترجمه ترگمان]روش ها: استفاده از فرمول adjuvant به عنوان عاملی برای بهینه سازی نسبت پایه Cataplasma به وسیله طراحی همگن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Which proposed a new mathod to optimize operation of the thermal power unit.
[ترجمه گوگل]که روش جدیدی را برای بهینه سازی عملکرد واحد برق حرارتی پیشنهاد کرد
[ترجمه ترگمان]که یک mathod جدید را برای بهینه سازی عملیات واحد توان حرارتی پیشنهاد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Baum - Welch algorithm is often made to optimize parameter in parameter estimation problem.
[ترجمه گوگل]الگوریتم Baum - Welch اغلب برای بهینه سازی پارامتر در مسئله تخمین پارامتر ساخته می شود
[ترجمه ترگمان]الگوریتم ولش - ولش اغلب برای بهینه سازی پارامتر در مساله تخمین پارامتر ساخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Aim To optimize and establish the extraction technology of antidepressive substances from Hypericum perforatum L.
[ترجمه گوگل]هدف بهینه سازی و ایجاد فناوری استخراج مواد ضد افسردگی از Hypericum perforatum L
[ترجمه ترگمان]هدف بهینه سازی و تعیین فن آوری استخراج مواد antidepressive از hypericum perforatum L
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] بهینه سازی، بهینه ساختن .
[ریاضیات] بهینه یافتن، بهینه ساختن، بهینه کردن

انگلیسی به انگلیسی

• produce maximum results; make optimal; improve efficiency; become optimal; act as an optimist, act in an optimistic manner; (computers) carry out optimization (also optimise)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : optimize
✅️ اسم ( noun ) : optimization / optimality
✅️ صفت ( adjective ) : optimum / optimal
✅️ قید ( adverb ) : optimally
از حداکثر چیزی استفاده کردن
"بهبود بخشیدن"
بازدهی بیشتر
بهینه سازی کردن
به نقل از هزاره:
( رسمی ) بهینه ساختن
بهینه کردن
هو
خوش بین بودن.
رسیدن به حد ِ مطلوب چیزی یا کاری

بپرس