openhanded

/ˈəʊpnˈhændɪd//ˈəʊpnˈhændɪd/

گشاده دست، دست و دل باز، سخاوتمند، سخی، بخشنده، علنی، دست باز، گشاده دست، گشاده کف، بخشنده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: openhandedly (adv.), openhandedness (n.)
• : تعریف: tending to give to others; generous.
مترادف: bounteous, bountiful, free-handed, generous, liberal, magnanimous
متضاد: close-fisted, hard-fisted, tightfisted
مشابه: benevolent, bighearted, extravagant, giving, lavish, munificent, prodigal, unselfish

- Her openhanded parents could always be relied on to help her out of financial difficulty.
[ترجمه گوگل] همیشه می توان به والدین گشاده دست او اعتماد کرد تا از مشکلات مالی به او کمک کنند
[ترجمه ترگمان] والدینش همیشه می توانستند برای کمک به او از مشکلات مالی به او تکیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Compare this with the rather more obvious open-hand attack to the face.
[ترجمه گوگل]این را با حمله نسبتاً آشکارتر با دست باز به صورت مقایسه کنید
[ترجمه ترگمان]این را با حمله به صورت کاملا آشکار و آشکار نسبت به صورت مقایسه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nevertheless my problems with my master's open-handed generosity persisted.
[ترجمه گوگل]با این وجود مشکلات من با سخاوت دست باز استادم همچنان ادامه داشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، مشکلات من با دست باز و آزاد ارباب من باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Martha's a very open-handed, generous person.
[ترجمه گوگل]مارتا فردی بسیار دست باز و سخاوتمند است
[ترجمه ترگمان]مار تا خیلی سخاوتمند و بخشنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is fanciful to assume that a tight-fisted state will produce open-handed citizens.
[ترجمه گوگل]این خیالی است که فرض کنیم یک دولت فشرده، شهروندانی با دستان باز تولید می کند
[ترجمه ترگمان]این تصور واهی است که فرض کنیم که یک دولت tight، شهروندان آزاد را تولید خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Not a punch; an open-handed slap to the side of the face.
[ترجمه گوگل]نه یک مشت؛ سیلی با دست باز به کنار صورت
[ترجمه ترگمان]نه یک مشت، یک سیلی با دست باز به طرف صورتش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Therefore I command you to be openhanded toward your brothers and toward the poor and needy in your land.
[ترجمه گوگل]بنابراین به شما دستور می‌دهم که نسبت به برادران خود و در برابر فقرا و نیازمندان سرزمین خود گشاده باشید
[ترجمه ترگمان]از این رو به شما دستور می دهم که به طرف brothers و به فقرا و needy در سرزمین خود حرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rather be openhanded and freely lend him whatever he needs.
[ترجمه گوگل]بلکه با دستان باز باشید و آزادانه هر آنچه را که نیاز دارد به او قرض دهید
[ترجمه ترگمان]به جای آن که به او پول قرض بدهد و هر چه لازم داشته باشد به او قرض بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Accepting attractive wisdom, Fashionable and openhanded design style reflects refined atmosphere of life in which you become ecstatic.
[ترجمه گوگل]پذیرش خرد جذاب، سبک طراحی شیک و با دست باز منعکس کننده فضای تصفیه شده زندگی است که در آن شما به وجد می آیید
[ترجمه ترگمان]پذیرفتن این روش هوشمندانه، سبک طراحی Fashionable و openhanded، فضای عالی زندگی را منعکس می کند که در آن به وجد آمده بودید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The wholesale houses are not openhanded with credit for unproved shops.
[ترجمه گوگل]خانه‌های عمده‌فروشی برای مغازه‌های بی‌اثبات اعتباری ندارند
[ترجمه ترگمان]خانه های عمده فروشی با اعتبار دکان های unproved تزیین نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She is also openhanded, we always share everything with each other when we are together.
[ترجمه گوگل]او هم دست باز است، وقتی با هم هستیم همیشه همه چیز را با هم در میان می گذاریم
[ترجمه ترگمان]او همچنین openhanded است، ما همیشه وقتی با هم هستیم همه چیز را با هم تقسیم می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Current sportswear not only are comfortable, durable and make athletes easy to exert sport' s abilities, but also take on natures of art and look beautiful, openhanded and are of individualities.
[ترجمه گوگل]لباس‌های ورزشی کنونی نه تنها راحت، بادوام هستند و ورزشکاران را به راحتی به انجام توانایی‌های ورزشی می‌پردازند، بلکه ماهیت هنری نیز به خود می‌گیرند و زیبا، دست باز و فردی هستند
[ترجمه ترگمان]لباس های ورزشی فعلی نه تنها راحت، بادوام هستند و ورزش کاران را به راحتی قادر می سازد تا توانایی های ورزشی خود را اعمال کنند، بلکه به طبیعت هنر نیز توجه داشته باشند و به نظر زیبا، openhanded و of نگاه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• generous

پیشنهاد کاربران

گشاده دست، بخشنده، سخاوتمند
دست و دل باز
سخاوتمند
بخشنده

بپرس