ooh

/ˈuː//uː/

آخ و اوه کردن، آخیش آخیش کردن، اوه اوه کردن، (ندا به نشان شگفتی یا اشتیاق یا خوشحالی یا بد حالی و غیره) اوه، آخ جون، واه، آخ آخ و اوه کردن، اوه اوه کردن when they saw the baby, they oohed and aahed نوزاد را که دیدند آخ جون آخ جون گفتن آنها بلند شد

جمله های نمونه

1. Ooh, what a lovely dress!
[ترجمه گوگل]اوه چه لباس قشنگی
[ترجمه ترگمان]اوه چه لباس قشنگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Is that shirt silk? Ooh, let me have a feel!
[ترجمه گوگل]آیا آن پیراهن ابریشم است؟ اوه، بذار یه حسی داشته باشم!
[ترجمه ترگمان]این لباس ابریشم است؟ ! اوه، بذار احساس کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ooh thank you, a nice cup of tea. Just what the doctor ordered.
[ترجمه گوگل]اوه ممنون، یک فنجان چای خوب فقط آنچه را که دکتر دستور داد
[ترجمه ترگمان] اوه، ممنون، یه فنجون چای خوب فقط کاری که دکتر دستور داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ooh, the smell of that bread is making my mouth water!
[ترجمه پرویز] آه! بوی آن نان دهانم را آب می اندازد!
|
[ترجمه گوگل]اوه بوی اون نان دهنمو آب می کنه!
[ترجمه ترگمان]! اوه، بوی اون نون داره دهنم آب میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ooh dear me, that's a bit of a racist comment isn't it.
[ترجمه گوگل]اوه عزیزم، این یک نظر نژادپرستانه است، اینطور نیست
[ترجمه ترگمان]اوه، خدای من، این یه کمی از نظر نژاد پرستانه نیست، مگه نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ooh, you're a hard woman, Elaine!
[ترجمه گوگل]اوه، تو زن سختی هستی، الین!
[ترجمه ترگمان]\"اوه، تو زن سرسختی هستی\" الین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Quick, get to the loo - ooh, my back aches - 00 a. m.
[ترجمه گوگل]سریع، به سالن بروید - اوه، کمرم درد می کند - 00 a متر
[ترجمه ترگمان] زودباش، برو دستشویی - اه، پشتم درد میکنه - ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ooh, gross! I hate spinach!
[ترجمه گوگل]اوه، ناخوشایند! من از اسفناج متنفرم!
[ترجمه ترگمان]! اوه، شرم آوره! من از اسفناج متنفرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "Ooh, aren't you clever!'' she mocked.
[ترجمه گوگل]او با تمسخر گفت: "اوه، تو باهوش نیستی!"
[ترجمه ترگمان]\"اوه، تو خیلی باهوشی\" ریشخند کنان گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ooh, that's a bit unkind!
[ترجمه گوگل]اوه، این کمی نامهربان است!
[ترجمه ترگمان]اوه، این کمی نامهربان!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ooh, there's a nasty little idea.
[ترجمه گوگل]اوه، یک ایده کوچک بد وجود دارد
[ترجمه ترگمان] اوه، یه فکر خیلی بد دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ooh, gross! The dog just threw up on the carpet!
[ترجمه گوگل]اوه، ناخوشایند! سگ فقط روی فرش پرت کرد!
[ترجمه ترگمان]! اوه، شرم آوره! سگ همین الان روی فرش افتاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ooh! I might have known it!
[ترجمه گوگل]اوه! شاید می دانستمش!
[ترجمه ترگمان]! اوه ممکن بود او را بشناسم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ooh, you're such a bitch!
[ترجمه گوگل]اوه، تو خیلی عوضی!
[ترجمه ترگمان]! اوه، تو یه هرزه ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• shout expressing surprise or amazement
people say ooh when they are surprised or when something pleasant or unpleasant suddenly happens.

پیشنهاد کاربران

بپرس