on the wane


در حال افول، در محاق، روبه فروگرایی

جمله های نمونه

1. In 198 with his career prospects on the wane, he sold a script for £000.
[ترجمه گوگل]در سال 198، در حالی که آینده شغلی اش رو به افول بود، فیلمنامه ای را به قیمت 000 پوند فروخت
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸ با چشم اندازه ای شغلی اش رو به افول گذاشت، یک فیلمنامه را به مبلغ ۵۰۰۰ پوند فروخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Violent crime appears to be on the wane in the capital.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد جنایات خشونت آمیز در پایتخت رو به کاهش است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که جنایت خشونت بار در پایتخت رو به افول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Their political power is on the wane.
[ترجمه گوگل]قدرت سیاسی آنها رو به افول است
[ترجمه ترگمان]قدرت سیاسی آن ها رو به افول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The moon is on the wane.
[ترجمه گوگل]ماه رو به زوال است
[ترجمه ترگمان]ماه رو به افول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her popularity has been on the wane for some time.
[ترجمه گوگل]مدتی است که محبوبیت او رو به کاهش بوده است
[ترجمه ترگمان]محبوبیت او برای مدتی کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her interest in the project is on the wane.
[ترجمه گوگل]علاقه او به این پروژه رو به کاهش است
[ترجمه ترگمان]علاقه او به این پروژه رو به افول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At the time, the hobby had been on the wane for years.
[ترجمه گوگل]در آن زمان، این سرگرمی سال ها رو به افول بود
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، سرگرمی سال ها کم تر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The event coincided with New Zealand on the wane and Grant Fox paying the inevitable penalty.
[ترجمه گوگل]این رویداد مصادف شد با زوال نیوزلند و پرداخت جریمه اجتناب ناپذیر گرنت فاکس
[ترجمه ترگمان]این رویداد با نیوزیلند رو به رو شد و گرانت فاکس به مجازات اجتناب ناپذیر پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With violence appearing to be on the wane at the moment, he may well be right that the future looks bright.
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه خشونت در حال حاضر رو به کاهش است، ممکن است حق با او باشد که آینده روشن به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]با ظاهر شدن خشونت در حال حاضر، او ممکن است حق داشته باشد که آینده درخشان به نظر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Gonzales' power was on the wane.
[ترجمه گوگل]قدرت گونزالس رو به زوال بود
[ترجمه ترگمان]قدرت Gonzales در the بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The influence of government agents and chief headmen, on the wane since 1920, declined still further.
[ترجمه گوگل]نفوذ کارگزاران دولتی و رؤسای ارشد، که از سال 1920 کاهش یافت، همچنان کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]نفوذ عوامل دولت و headmen، که از سال ۱۹۲۰ رو به کاهش بود، همچنان ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The vocational profession of Alpine shepherd is on the wane, an arduous life with unreliable income.
[ترجمه گوگل]حرفه حرفه ای چوپان آلپاین رو به زوال است، زندگی سخت با درآمد غیر قابل اعتماد
[ترجمه ترگمان]حرفه آموزش حرفه ای شبان کوهستانی رو به افول است، زندگی دشوار با درآمد غیرقابل اطمینان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But the conservatives' influence has lately seemed on the wane.
[ترجمه گوگل]اما اخیراً به نظر می رسد که نفوذ محافظه کاران رو به کاهش است
[ترجمه ترگمان]اما تاثیر محافظه کاران به تازگی رو به کاهش گذاشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Was his love already on the wane?
[ترجمه گوگل]آیا عشق او از قبل رو به افول بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا عشق او دیگر هم فروکش کرده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• decreasing, becoming less, becoming smaller

پیشنهاد کاربران

Becoming less strong, powerful, popular, etc
ضعیف تر، کم قدرت تر، کم محبوب و. . . شدن، رو به افول رفتن
There are signs that support for the group is on the wane
US influence on the wane
Synonym
ebb
رو به زوال رفتن

بپرس