on the basis of


برپایه ی، براساس، برمبنای

جمله های نمونه

1. She was chosen for the job on the basis of her qualifications and ideas.
[ترجمه گوگل]او بر اساس صلاحیت ها و ایده هایش برای این شغل انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]او برای این کار براساس مهارت ها و ایده های خود انتخاب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Scholarships are given solely on the basis of financial need.
[ترجمه گوگل]بورسیه تحصیلی صرفا بر اساس نیاز مالی داده می شود
[ترجمه ترگمان]بورس تنها براساس نیاز مالی به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Benefit is calculated on the basis of average weekly earnings.
[ترجمه گوگل]سود بر اساس میانگین درآمد هفتگی محاسبه می شود
[ترجمه ترگمان]مزایا براساس میانگین درآمد هفتگی محاسبه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We do not try to fine-tune the economy on the basis of short-term predictions.
[ترجمه گوگل]ما سعی نمی کنیم اقتصاد را بر اساس پیش بینی های کوتاه مدت تنظیم کنیم
[ترجمه ترگمان]ما سعی نمی کنیم اقتصاد را براساس پیش بینی های کوتاه مدت تنظیم کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. On the basis of evidence we deduced that he was guilty.
[ترجمه گوگل]بر اساس شواهد به این نتیجه رسیدیم که او مجرم است
[ترجمه ترگمان]براساس مدارکی که به این نتیجه رسیدیم که اون گناهکاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Don't evaluate a person on the basis of appearance.
[ترجمه گوگل]شخص را بر اساس ظاهر ارزیابی نکنید
[ترجمه ترگمان]فردی را براساس ظاهر ارزیابی نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We do not differentiate between our workers on the basis of their background or ethnic origin.
[ترجمه گوگل]ما بین کارگران خود بر اساس پیشینه یا منشاء قومی تفاوتی قائل نمی شویم
[ترجمه ترگمان]ما بین کارگران خود براساس سابقه و یا قومیت خود تفاوتی قائل نیستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On the basis of the five principles for peaceful coexistence there can be reasonable dialogue between any two governments.
[ترجمه گوگل]بر اساس اصول پنج گانه برای همزیستی مسالمت آمیز می توان گفت و گوی معقولی بین هر دو دولت وجود داشت
[ترجمه ترگمان]براساس پنج اصل هم زیستی مسالمت آمیز، می توان گفت و گو بین هر دو دولت وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was found that the company still discriminated on the basis of race in promotions.
[ترجمه گوگل]مشخص شد که شرکت همچنان بر اساس نژاد در تبلیغات تبعیض قائل است
[ترجمه ترگمان]مشخص شد که این شرکت هنوز براساس نژاد تبلیغاتی مورد تبعیض قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The two men were convicted on the basis of some highly suspect evidence.
[ترجمه گوگل]این دو مرد بر اساس برخی شواهد بسیار مشکوک محکوم شدند
[ترجمه ترگمان]این دو نفر براساس شواهد بسیار مشکوک مجرم شناخته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is possible to make a hypothesis on the basis of this graph.
[ترجمه گوگل]بر اساس این نمودار می توان یک فرضیه ساخت
[ترجمه ترگمان]این امکان وجود دارد که فرضیه ای را براساس این نمودار بسازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They convicted the wrong man on the basis of a signed confession with no corroborative evidence.
[ترجمه گوگل]آنها مرد اشتباهی را بر اساس اعترافات امضا شده و بدون هیچ مدرک تأییدکننده محکوم کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها مرد اشتباهی را براساس یک اعتراف امضا شده بدون هیچ مدرک تایید کننده محکوم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This estimate was made on the basis of outdated figures.
[ترجمه گوگل]این برآورد بر اساس ارقام قدیمی انجام شده است
[ترجمه ترگمان]این برآورد براساس آمار و ارقام قدیمی صورت گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Market researchers often segment the population on the basis of age and social class.
[ترجمه گوگل]محققان بازار اغلب جمعیت را بر اساس سن و طبقه اجتماعی تقسیم بندی می کنند
[ترجمه ترگمان]محققان بازار اغلب جمعیت را براساس سن و طبقه اجتماعی تقسیم بندی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] با توجه به

انگلیسی به انگلیسی

• based upon, founded upon

پیشنهاد کاربران

be predicated on/upon something=if an action or event is predicated on a belief or situation, it is based on it or depends on it
بر اساس ، بر مبنای
بر اساس بر مبنای، برپایه ی
بر مبنای. بر اساسِ. به دلیل - به خاطر
به دلیل - به خاطر
بر اساسه

بپرس