omit

/oˈmɪt//əˈmɪt/

معنی: انداختن، حذف کردن، از قلم انداختن، فروگذار کردن
معانی دیگر: ذکر نکردن، زدن، قلم زدن، انجام ندادن، کوتاهی کردن، قصور کردن، غفلت کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: omits, omitting, omitted
(1) تعریف: to not include (something) through neglect or by decision; leave out.
مترادف: edit out, except, exclude
متضاد: embrace, include
مشابه: blue-pencil, cross off, cross out, delete, drop, edit, elide, jump, overlook, rule out, skip

- On the invitations, I unfortunately omitted the time that the party will begin.
[ترجمه زینب] متاسفانه زمان شروع مهمانی را در دعوت نامه از قلم انداختم.
|
[ترجمه احمد قربانی] در دعوت نامه ها، متأسفانه زمان شروع مهمانی را حذف کردم.
|
[ترجمه رابرت] متاسفانه توی دعوت نامه ها زمانی که مهمونی شروع میشه ( خواهد شد ) رو جا انداختم.
|
[ترجمه شان] متاسفانه در دعوت نامه هایی ( که برای مهمانان فرستادم ) از ذکر زمان آغاز مهمانی ، غفلت کردم.
|
[ترجمه گوگل] در دعوت نامه ها، متاسفانه زمان شروع مهمانی را حذف کردم
[ترجمه ترگمان] متاسفانه، در دعوت، من زمانی را حذف کردم که مهمانی شروع خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The paper was getting too long, so she omitted a few paragraphs.
[ترجمه احمد قربانی] کاغذ خیلی طولانی می شد، بنابراین او چند پاراگراف را حذف کرد.
|
[ترجمه شان] مقاله غیلی طولانی می شد، بنابراین او چند پاراگراف را حذف کرد.
|
[ترجمه گوگل] کاغذ خیلی طولانی می شد، بنابراین او چند پاراگراف را حذف کرد
[ترجمه ترگمان] مقاله خیلی طول کشیده بود، بنابراین چند جمله را حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Why was his name omitted from the list?
[ترجمه A.A] چرا نامش از لیست حذف شده بود؟
|
[ترجمه احمد قربانی] چرا نام او از لیست حذف شد؟
|
[ترجمه رابرت] چرا اسمش از اون لیست جا افتاده بود ( از قلم افتاده بود ) ؟
|
[ترجمه گوگل] چرا نام او از لیست حذف شد؟
[ترجمه ترگمان] چرا اسمش رو از لیست حذف کردن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- We omitted going to the museum because there was not enough time.
[ترجمه A.A] ما موزه رفتن را نادیده گرفتیم چون وقت کافی نبود
|
[ترجمه گوگل] ما از رفتن به موزه صرف نظر کردیم زیرا زمان کافی وجود نداشت
[ترجمه ترگمان] ما رفتن به موزه را حذف کردیم، چون وقت کافی نداشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to neglect to do or refrain from doing.
مترادف: neglect
مشابه: avoid, forget, refrain from, shirk

- The security guard omitted to check the rear entrance.
[ترجمه A.A] نگهبان امنیتی ورودی عقب را بررسی نکرد
|
[ترجمه ایرج برقی] نگهبان کنترل در پشتی را فراموش کرد
|
[ترجمه شان] نگهبان امنیتی، از بررسی ورودی پشتی ( عقبی ) ، غفلت کرد.
|
[ترجمه گوگل] نگهبان از بررسی ورودی عقب خودداری کرد
[ترجمه ترگمان] نگهبان در ورودی عقب را بررسی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She omitted to tell them that she was coming.
[ترجمه علیرضا] یادش رفت به آنها بگوید که می آید
|
[ترجمه گوگل] او از گفتن این که دارد می آید صرف نظر کرد
[ترجمه ترگمان] به آن ها گفته بود که دارد می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. please omit my name from the list of volunteers
لطفا اسم مرا از فهرست داوطلبان قلم بزنید.

2. to omit to do something
در انجام کاری کوتاهی کردن

3. write down everything i say and don't omit even a word
هر چه می گویم بنویس و یک کلمه را هم نیانداز.

4. Omit the salt in this recipe.
[ترجمه Maryam] نمک را در این دستور حذف کنید
|
[ترجمه Yasaman] نمک را در این دستورالعمل حذف کن ( کنید )
|
[ترجمه ثمین] نمک را از این دستورالعمل حذف کنید
|
[ترجمه بنده خدا] نمک را از این دستور پخت حذف کنید.
|
[ترجمه گوگل]نمک را در این دستور حذف کنید
[ترجمه ترگمان] نمک رو توی این دستورالعمل جمع کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Please don't omit any details, no matter how trivial they may seem.
[ترجمه گوگل]لطفاً هیچ جزئیاتی را صرف نظر از اینکه چقدر پیش پا افتاده به نظر می رسد حذف نکنید
[ترجمه ترگمان]لطفا جزئیات را حذف نکنید، مهم نیست که چقدر مبتذل به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you are a student, you can omit questions 161
[ترجمه Great] اگر دانش آموز هستی میتوانی سوال ۱۶۱ را حذف کنی
|
[ترجمه گوگل]اگر دانش آموز هستید، می توانید سوالات 161 را حذف کنید
[ترجمه ترگمان]اگر شما دانش آموز هستید، می توانید سوالات ۱۶۱ را حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We decided to omit the recitatives because, quite frankly, they are not very interesting.
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم تلاوت ها را حذف کنیم زیرا، صادقانه بگویم، آنها خیلی جالب نیستند
[ترجمه ترگمان]ما تصمیم گرفتیم the را حذف کنیم زیرا، با صراحت، زیاد جالب نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Predictably, Communist historians omit any mention of this atrocity in their accounts of the period.
[ترجمه گوگل]به طور قابل پیش بینی، مورخان کمونیست در گزارش های خود از این دوره هیچ اشاره ای به این جنایت نادیده می گیرند
[ترجمه ترگمان]Predictably، مورخ کمونیست هر اشاره ای از این بی رحمی را در حساب آن زمان حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Please omit any reference to me in what you write of Patrick Hamilton.
[ترجمه گوگل]لطفاً در آنچه درباره پاتریک همیلتون می نویسید، اشاره ای به من نکنید
[ترجمه ترگمان]لطفا هیچ اشاره ای به من که درباره \"پاتریک همیلتون\" نوشتی رو حذف کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What happened next . . . Perhaps he should omit the details.
[ترجمه گوگل]بعد چه اتفاقی افتاد شاید او باید جزئیات را حذف کند
[ترجمه ترگمان]اتفاقی که بعد افتاد … شاید بهتر باشه جزئیات رو حذف کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Why then omit to mention Walter?
[ترجمه گوگل]پس چرا از ذکر والتر صرف نظر می کنیم؟
[ترجمه ترگمان]پس چرا از اشاره به والتر صرف نظر نمی کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Omit any mention of a short-term job that you left on poor terms?
[ترجمه گوگل]هیچ اشاره ای به شغل کوتاه مدتی که با شرایط بد ترک کرده اید را حذف نکنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ اشاره ای به شغل کوتاه مدت کرده اید که شما را با شرایط ضعیف رها کرده اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Any list of success stories is bound to omit some favourite voice.
[ترجمه گوگل]هر فهرستی از داستان های موفقیت آمیز است که صدای مورد علاقه خود را حذف می کند
[ترجمه ترگمان]هر لیستی از داستان های موفقیت باید برخی از صداهای مورد علاقه را حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انداختن (فعل)
drop, relegate, souse, put, hitch, toss, launch, cast, sling, thrust, lay away, fell, throw, fling, hurl, hurtle, delete, omit, shovel, hew, jaculate

حذف کردن (فعل)
eliminate, pretermit, expurgate, dele, delete, omit, elide, retrench

از قلم انداختن (فعل)
drop, slip, pretermit, omit

فروگذار کردن (فعل)
fail, neglect, omit

تخصصی

[ریاضیات] حذف کردن

انگلیسی به انگلیسی

• delete; skip over; neglect
if you omit something, you do not include it; a formal word.
if you omit to do something, you do not do it; a formal word.

پیشنهاد کاربران

omit ( v ) ( əˈmɪt ) =to not include sth sb, e. g. If you are a student, you can omit questions 16–18. =to not do sth, e. g. She omitted to mention that they were staying the night. omission ( n )
omit
ریشه مشترکی با mission داره. ریشه لاتین و هند و اروپائی شون به معنی گسل/گسلان/گسیل هست. O ابتدای Omit از [ob] که احتمال می دن برای تشدید واژه بعدی آورده شده و و قسمت دوم از mittere به معنای let go, send میاد.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع: https://www. etymonline. com
کلاس 504، 125، 600 آیلتس بارونز، 4000، 10000 لانگمن، Oxford Word Skills
Instagram Adress: @504_Essential_Word

not to include something
از قلم انداختن، شامل نکردن، اضافه نکردن و. . . اصلا معنی حذف کردن نمیده.
در نظر نگرفتن یا از قلم انداختن
omit رسمی تر است و معادل informal آن leave out است.
خودداری و امتناع کردن
omit ( verb ) = حذف کردن، از قلم انداختن، نادیده گرفتن، ذکر نکردن، جا انداختن، کوتاهی کردن، قصور کردن، غفلت کردن، به فراموشی سپردن، کنار گذاشتن
Definition = برای به عهده داشتن یا انجام کاری کوتاهی کنید/
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف با کلمه : neglect ( verb )
examples :
1 - He inadvertently omitted some important data from the report.
وی به طور ناخواسته برخی از اطلاعات مهم را از این گزارش حذف کرد.
2 - The Prince's tour conveniently omitted the most deprived areas of the city.
تور سیاحتی شاهزاده محروم ترین مناطق شهر را به راحتی نادیده گرفت.
3 - She omitted to mention that the gun was loaded.
او فراموش کرد اشاره کند که اسلحه پر شده است.
4 - She omitted to mention that she would be away next week.
او فراموش کرد که اشاره کند که او هفته بعد غیبت خواهد داشت.
5 - The book omitted any mention of the king's illness.
در این کتاب هرگونه اشاره به بیماری پادشاه حذف شده بود.
6 - I’d be upset if my name were omitted from the list of contributors.
ناراحت می شوم اگر نام من از لیست همکاران حذف شود.
7 - Omit anything that is likely to offend people
هر چیزی را که احتمالاً موجب آزردگی مردم می شود ، کنار بگذارید
8 - This chapter may be omitted
این فصل درسی ممکن است حذف شود

کنار گذاشتن - انجام ندادن
💠 Omit anything that is likely to offend people
▪️▪️▪️
حذف کردن
💠 In the event that Check Lists are omitted for any item of equipment, the CONTRACTOR shall
...
[مشاهده متن کامل]

inform the COMPANY, review the requirements and issue a new Check List for COMPANY's
approval.

mention ذکر کردن - اشاره کردن
omit ذکر نکردن - اشاره نکردن
از قلم انداختن - حذف کردن
شامل نبودن

صرف نظر کردن از انجام کاری
فعل:
leave out or exclude ( someone or something ) , either intentionally or forgetfully. حذف یا محروم کردن کسی یا چیزی از روی عمد یا فراموش کاری.
"he was omitted from the second Test""او از آزمون دوم حذف شد"
...
[مشاهده متن کامل]

fail or neglect to do. قصور یا نادیده گرفتن در انجام دادن
"he modestly omits to mention that he was a pole - vault champion" "او به ندرت ذکر میکند که یک قهرمان پرش با نیزه است "

از غفلت حذف کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس