old boy

/oʊldˌbɔɪ//əʊldˌbɔɪ/

(انگلیس - عامیانه) دانش آموز پیشین (به ویژه مدارس خصوصی پسرانه)

جمله های نمونه

1. The majority obtained their positions through the old boy network.
[ترجمه گوگل]اکثریت موقعیت های خود را از طریق شبکه پسر قدیمی به دست آوردند
[ترجمه ترگمان]اکثر آن ها موقعیت خود را از طریق شبکه قدیمی پسر به دست آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dashed decent of you, old boy!
[ترجمه گوگل]حیف از تو، پسر پیر!
[ترجمه ترگمان]آفرین پسر خوب!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hero of the novel is a ten-year old boy.
[ترجمه گوگل]قهرمان رمان پسری ده ساله است
[ترجمه ترگمان]قهرمان داستان یک پسر ده ساله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Come on, old boy, drink up.
[ترجمه گوگل]بیا، پسر پیر، آب بخور
[ترجمه ترگمان]زود باش پسر جانم، بخور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The old boy next door has died.
[ترجمه گوگل]پیرمرد همسایه مرد
[ترجمه ترگمان] پسر همسایه بغلی مرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He's a nice old boy.
[ترجمه گوگل]او پیرمرد خوبی است
[ترجمه ترگمان]اون پسر خوبیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That really teed off the old boy.
[ترجمه گوگل]این واقعا پسر پیر را خسته کرد
[ترجمه ترگمان]خیلی به این موضوع فکر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Meanwhile the condition of the two year old boy is said to be improving.
[ترجمه گوگل]در همین حال گفته می شود که حال پسر دو ساله رو به بهبود است
[ترجمه ترگمان]در این میان گفته می شود که شرایط این پسر دو ساله در حال بهبود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's a decent old boy, is my old man.
[ترجمه گوگل]او یک پسر پیر است، پیرمرد من است
[ترجمه ترگمان]اون یه پسر خوب و decent، پیرمرد منه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Cheer up, old boy!
[ترجمه گوگل]شاد باش، پسر پیر!
[ترجمه ترگمان]خوشحال باش، پسر جان!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Read in studio A twelve year old boy who keeps falling asleep has been expelled from school.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید پسر دوازده ساله ای که مدام به خواب می رود از مدرسه اخراج شده است
[ترجمه ترگمان]در استودیو یک پسر دوازده ساله مطالعه کنید که به خواب می رود از مدرسه اخراج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Are you familiar with the phrase "the old boy network'?
[ترجمه گوگل]آیا با عبارت «شبکه پسر قدیمی» آشنا هستید؟
[ترجمه ترگمان]با عبارت \"اون شبکه قدیمی\" آشنا هستی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Now that he's been loved and fattened, the old boy wags his tail and whimpers hello like a puppy.
[ترجمه گوگل]حالا که او را دوست داشته اند و چاق شده اند، پیرمرد دمش را تکان می دهد و مثل توله سگ زمزمه می کند
[ترجمه ترگمان]حالا که او عاشق و فربه شده بود و چاق و چاق شده بود، دمش را تکان می داد و مثل یک توله سگ زوزه می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Case report A 7 year old boy was admitted as an emergency case after falling from the side of a lorry.
[ترجمه گوگل]گزارش مورد پسربچه 7 ساله پس از سقوط از کنار کامیون به عنوان اورژانس بستری شد
[ترجمه ترگمان]گزارش کیس یک پسر ۷ ساله پس از افتادن از کنار یک کامیون، به عنوان یک مورد اضطراری پذیرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• past school friend, childhood friend; chum, my good buddy
an old boy of a particular school or college is a man who used to be a pupil there.
an old boy is also any old or middle-aged man; an old-fashioned, informal use.

پیشنهاد کاربران

An affectionate form of address to a boy or man.
صفت است و شکل خودمانی صدا زدن یا خطاب کردن در بین آقایان
یک چیزی مثل رفیق، داداش، برادر.
همکلاسی قدیمی
پیر مرد - پیری

بپرس