oddness


معنی: طاقی
معانی دیگر: غرابت

جمله های نمونه

1. His oddness frightened her.
[ترجمه گوگل]عجیب بودنش او را می ترساند
[ترجمه ترگمان]oddness او را به وحشت انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is comparable with the oddness which might visit all our outward appearances if we stopped looking in mirror.
[ترجمه گوگل]این با عجیب و غریبی قابل مقایسه است که اگر از نگاه کردن در آینه دست برداریم، ممکن است تمام ظواهر بیرونی ما را ببیند
[ترجمه ترگمان]قابل مقایسه با the که اگر ما به آینه نگاه نکنیم با آن قابل مقایسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Qaddafi's unhinged narcissistic oddness seems to be the key to his longevity.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد عجیب و غریب خودشیفتگی بی بند و بار قذافی کلید طول عمر او باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که خودشیفته، مهاجم مهاجم قذافی، کلید طول عمر وی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "Oddness, " Wei Wei Anne raised voice ugg soliloquized a way:"The elder sister of the blood-sucking vampire the period in numerous Ma reflection aboard water cities why incognizant he.
[ترجمه گوگل]"عجیب،" وی وی آن صدا را بلند کرد ugg به روشی تک گویی کرد: "خواهر بزرگ خون آشام خونخوار دوره در انعکاس بسیاری از مادر در شهرهای آبی که چرا او را نمی شناسد
[ترجمه ترگمان]\"oddness\"، وی وی وی وی \"،\" وی وی \"، خطاب به خود چنین گفت:\" خواهر بزرگ تر خون آشام که در حال مکیدن زندگی بود، مدت زیادی در شهره ای بزرگ آب در حال مکیدن زندگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I oddness, how did Huang Lang Zi and black dog Jing put on a pair of pants?
[ترجمه گوگل]عجیب، هوانگ لانگ زی و سگ سیاه جینگ چطور شلوار پوشیدند؟
[ترجمه ترگمان]\"من oddness\"، \"هوانگ لانگ\" و \"سگ سیاه\" (جینگ)یک جفت کفش پوشید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His son seemed to be taking his father's oddness very pleasantly.
[ترجمه گوگل]پسرش به نظر می‌رسید که عجیب بودن پدرش را بسیار خوشایند می‌پذیرد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که پسرش با خوش رویی پدرش را دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But any oddness that you might perceive is superficial.
[ترجمه گوگل]اما هر گونه عجیب و غریبی که ممکن است درک کنید سطحی است
[ترجمه ترگمان]اما هر oddness که ممکن است درک کنید سطحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But her own circumstances, in their sadness and oddness, corroborated her dark fantasies, and, as Gooch shows, many of her stories' outlandish elements were inspired by actual events.
[ترجمه گوگل]اما شرایط خود او، در غم و اندوه و عجیب بودنش، فانتزی های تاریک او را تایید می کرد، و همانطور که گوچ نشان می دهد، بسیاری از عناصر عجیب و غریب داستان های او از وقایع واقعی الهام گرفته شده بودند
[ترجمه ترگمان]اما شرایط خودش، در sadness و oddness، رویاهای تیره او را تایید می کند، و، همانطور که Gooch نشان می دهد، بسیاری از داستان هایش در مورد عناصر عجیب و غریب از وقایع واقعی الهام گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He is clear to listen to the oddness of condition of the injury, associate there to break.
[ترجمه گوگل]او واضح است که به عجیب بودن وضعیت آسیب گوش می دهد، در آنجا برای شکستن معاشرت می کند
[ترجمه ترگمان]او واضح است که به شرایط جراحت گوش می دهد و در آن شریک می شود تا از بین برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Oddness ah, and he sees our light mats incredibly have no one silk wondered, if is the prevalent sprint of people, alarm to make the devil run!
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب آه، و او می بیند حصیر نور ما فوق العاده هیچ کس ابریشم تعجب، اگر دوی سرعت رایج از مردم، زنگ خطر را به اجرا شیطان!
[ترجمه ترگمان]آه، و او mats های سبک ما را می بیند که به طور باور نکردنی یک تار ابریشمی ندارند، اگر چه سرعت رایج مردم، هشدار برای فرار شیطان!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The emperor feel oddness, ask lift, why quick dead still smile.
[ترجمه گوگل]امپراطور احساس عجیبی می کند، از بلند کردن سوال می پرسد، چرا مردگان سریع هنوز لبخند می زنند
[ترجمه ترگمان]امپراطور احساس می کند که هنوز لبخند می زند، و چرا که هنوز لبخند می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Perhaps it was that very oddness that attracted me to Glen's music.
[ترجمه گوگل]شاید همین عجیب بودن بود که مرا جذب موسیقی گلن کرد
[ترجمه ترگمان]شاید این همان چیزی بود که مرا به موسیقی گلن علاقه مند کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He writes so elegantly that the book's oddness only slowly dawns: there is no dialogue, no humour, none of the "silly-me" stuff that you might expect.
[ترجمه گوگل]او آنقدر زیبا می نویسد که عجیب بودن کتاب به آرامی آشکار می شود: هیچ دیالوگ، طنز، هیچ یک از چیزهای "احمقانه من" که ممکن است انتظارش را داشته باشید وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]او چنان به زیبایی می نویسد که کتاب تنها به آهستگی پایان می یابد: هیچ گفتگویی وجود ندارد، شوخی نیست، هیچ یک از کاره ای احمقانه من که ممکن است انتظارش را داشته باشید وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Is actually oddness, Shui-li of the bathing put so numerous medicine matters, how obtain to her body last but joss-stick like this?
[ترجمه گوگل]آیا در واقع عجیب و غریب بودن، شوی لی از حمام کردن، موارد پزشکی متعددی را مطرح می کند، چگونه بدن او را ماندگار می کند اما اینطوری می چسبد؟
[ترجمه ترگمان]آیا واقعا oddness، شوی - لی از آب تنی بسیار مهم است، چگونه آخرین بار بدن او را به دست آورد، اما joss شبیه این است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طاقی (اسم)
sediment, imparity, oddness, urinary foam

تخصصی

[ریاضیات] فرد بودن

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being odd; unusualness; eccentricity

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : oddity / oddness
✅️ صفت ( adjective ) : odd
✅️ قید ( adverb ) : oddly
عجیب و غریب بودن

بپرس