occultism

/əˈkʌltɪzəm//ˈɒkəltɪzm/

اعتقاد به سحر و جادو، نهان گرایی، نهان جویی، روش یا فلسفه رمز وسر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: occultist (adj.), occultist (n.)
(1) تعریف: belief in the occult.

(2) تعریف: study of the occult, or practice of the occult arts.

جمله های نمونه

1. The fact that superstition, occultism, and vague forms of religious paganism persist into modernity is nothing to shout about.
[ترجمه گوگل]این واقعیت که خرافات، غیبت، و اشکال مبهم بت پرستی مذهبی تا مدرنیته ادامه دارد، جای فریاد زدن نیست
[ترجمه ترگمان]این حقیقت که خرافات، خرافات، و اشکال مبهم بت پرستی مذهبی در مدرنیته پافشاری می کنند چیزی نیست که در مورد آن فریاد بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. More and more movies brought the symbols of Occultism to the modern world. It seems there is something meaningful behind it under the space and time.
[ترجمه گوگل]فیلم های بیشتر و بیشتری نمادهای غیبت را به دنیای مدرن آوردند به نظر می رسد چیزی معنادار در پشت آن در زیر مکان و زمان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]فیلم های بیشتری نماد of را به دنیای مدرن آوردند به نظر می رسد که در زمان و زمان چیز معناداری پشت آن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Moreover, according to occultism, astrological forces are vibrations which are transmitted to earth via an infinite number of longitudinal waves through the ether.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، از نظر غیبت، نیروهای نجومی ارتعاشاتی هستند که از طریق تعداد بی نهایت امواج طولی از طریق اتر به زمین منتقل می شوند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، طبق گفته occultism، نیروهای طالع بینی، vibrations هستند که از طریق یک عدد نامتناهی از امواج طولی از طریق اتر به زمین منتقل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Being influenced by studies of Occultism, metaphysics and Indian religion, Yeats explored symbolism and investigated origin and nature of the world in his last period of poetic creation.
[ترجمه گوگل]ییتس تحت تأثیر مطالعات غیبت گرایی، متافیزیک و مذهب هندی، در آخرین دوره آفرینش شعری خود، نمادگرایی و منشأ و ماهیت جهان را بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]ییتس که تحت تاثیر مطالعات of، متافیزیک و مذهب هند قرار دارد، نماد و ماهیت و ماهیت جهان را در آخرین دوره از آفرینش شاعرانه مورد بررسی قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Occultism: I see shit happening in your future.
[ترجمه گوگل]غیبت: من می بینم که در آینده شما اتفاقاتی می افتد
[ترجمه ترگمان] من می بینم که تو آینده تو چه اتفاقی میوفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He also delved into all manners of occultism, including consulting witches, but ignored the warnings of God's prophets (33:.
[ترجمه گوگل]او همچنین به تمام انواع غیبت، از جمله مشورت با جادوگران پرداخت، اما هشدارهای پیامبران خدا را نادیده گرفت (33:
[ترجمه ترگمان]او همچنین در همه رفتار of، از جمله مشورت با جادوگران، تحقیق کرد، ولی هشدارهای پیامبران الهی را نادیده گرفت (۳۳)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Occultism is a general term referring to many branches of thought and practice.
[ترجمه گوگل]غیبت یک اصطلاح کلی است که به بسیاری از شاخه های فکر و عمل اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]Occultism اصطلاحی عام است که به شاخه های زیادی از اندیشه و عمل اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some systems of occultism are more rational than others.
[ترجمه گوگل]برخی از نظام های غیبت از سایرین منطقی ترند
[ترجمه ترگمان]بعضی از سیستم ها عاقل تر از بقیه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Paganism, High Magic and other forms of Occultism are not Satanism.
[ترجمه گوگل]بت پرستی، جادوی عالی و سایر اشکال غیبت، شیطان پرستی نیستند
[ترجمه ترگمان]پاگانیسم، جادوی بلند و دیگر اشکال of Satanism نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All of the foundations for occultism and witchcraft are in place.
[ترجمه گوگل]همه پایه های غیبت و جادوگری سر جای خود هستند
[ترجمه ترگمان]همه پایه ها برای occultism و جادوگری در حال حاضر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Do they practice occultism?
[ترجمه گوگل]آیا آنها غیبت می کنند؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها occultism را تمرین می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In short, no book which sets out to analyse modern occultism can afford to avoid this new movement.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، هیچ کتابی که به تحلیل غیبت مدرن بپردازد، نمی تواند از این جنبش جدید اجتناب کند
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، هیچ کتابی که برای تحلیل occultism مدرن تنظیم شود می تواند از عهده این حرکت جدید برآید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This paper is a discussion of, in respects of the arising of scientific humanism and the revive of occultism, the cultural background of the appearance of Paracelsism.
[ترجمه گوگل]این مقاله در رابطه با پیدایش انسان گرایی علمی و احیای غیبت، زمینه فرهنگی ظهور پاراسلسیسم را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله بحثی است در خصوص ظهور انسان گرایی علمی و احیای occultism، سابقه فرهنگی ظهور of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In an attempt to achieve legitimization and acceptance from the larger society, advocates of occultism have in recent years portrayed the occult as basically amenable to scientific investigation.
[ترجمه گوگل]در تلاش برای دستیابی به مشروعیت و پذیرش از سوی جامعه بزرگتر، طرفداران غیبت در سالهای اخیر غیبت را اساساً قابل بررسی علمی به تصویر کشیده اند
[ترجمه ترگمان]در تلاش برای دستیابی به مشروعیت و پذیرش جامعه بزرگ تر، طرفداران of در سال های اخیر به تصویر کشیده اند، که اساسا متمایل به تحقیقات علمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Either way there is no doubt that her remarkable synthesis of western occultism and eastern traditions became a foundation for the New Age.
[ترجمه گوگل]در هر صورت شکی نیست که ترکیب قابل توجه او از غیبت گرایی غربی و سنت های شرقی پایه ای برای عصر جدید شد
[ترجمه ترگمان]در هر صورت، هیچ شکی نیست که سنتز قابل ملاحظه وی از occultism غربی و سنت های شرقی بنیان عصر جدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• belief in and the teachings of the hidden and mysterious; study of the occult

پیشنهاد کاربران

هو
علم غیب. هر نوع باور به ماورا الطبیعه ، سحر و جادو، ستاره شناسی ، احضار ارواح و قس علیهذا
پدیده های غیرطبیعی
مکاتب اسراری

بپرس