obscenity

/əbˈsenəti//əbˈsenɪti/

معنی: زشتی، سخن زشت، فحاشی، وقاحت، قباحت
معانی دیگر: هرزگی، ناپسندی، (حرف یا عمل یا رویداد) هرزه، وقیح، موهن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: obscenities
(1) تعریف: the state, condition, or crime of being obscene; indecency, lewdness, or repulsiveness.
مترادف: indecency
مشابه: filthiness, immorality, lewdness, vulgarity

- The book had been banned at one time for its obscenity.
[ترجمه گوگل] این کتاب زمانی به دلیل وقاحتش توقیف شده بود
[ترجمه ترگمان] این کتاب در یک زمان برای obscenity ممنوع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The publisher of the magazine was charged with obscenity.
[ترجمه گوگل] ناشر مجله به فحاشی متهم شد
[ترجمه ترگمان] ناشر مجله به زشتی و زشتی متهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: something obscene, esp. profane or abusive language.
مترادف: dirt, indecency, profanity, smut
مشابه: abomination, blasphemy, filth, ribaldry, scurrility

- The criminal shouted obscenities at the police.
[ترجمه گوگل] جنایتکار فریادهای فحاشی به پلیس زد
[ترجمه ترگمان] جانی به پلیس ناسزا می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the obscenity of a writing may lie as much in intent as in wording
قباحت یک نوشتار ممکن است به همان اندازه که ناشی از جمله بندی است ناشی از قصد و نیت هم باشد.

2. Existing laws on obscenity are to be tightened.
[ترجمه گوگل]قوانین موجود در مورد فحاشی باید تشدید شود
[ترجمه ترگمان]قوانین موجود در زمینه زشتی باید تشدید شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He insisted these photographs were not art but obscenity.
[ترجمه گوگل]او اصرار داشت که این عکس‌ها هنری نیستند، بلکه فحاشی هستند
[ترجمه ترگمان]وی اصرار داشت که این عکس ها نه هنر، بلکه زشت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The editors are being prosecuted for obscenity.
[ترجمه گوگل]سردبیران به دلیل فحاشی تحت تعقیب هستند
[ترجمه ترگمان]editors به خاطر زشتی مورد پی گرد قانونی قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He suspected her existence was an obscenity.
[ترجمه گوگل]او مشکوک بود که وجود او یک فحاشی است
[ترجمه ترگمان]گمان می برد که وجود او زشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In a male supremacist society the only obscenity law that will not be used against women is no law at all.
[ترجمه گوگل]در یک جامعه برتری طلب مردانه، تنها قانون فحاشی که علیه زنان استفاده نمی شود، اصلاً قانونی نیست
[ترجمه ترگمان]در جامعه supremacist، تنها قانون obscenity که علیه زنان مورد استفاده قرار نمی گیرد، هیچ قانونی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The operation of the obscenity law depended to some extent upon the crusading zeal of current law officers.
[ترجمه گوگل]اجرای قانون فحاشی تا حدی به غیرت صلیبی افسران حقوقی فعلی بستگی داشت
[ترجمه ترگمان]عمل قانون زشت تا اندازه ای وابسته به شور و شوق افسران کنونی قانون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But if "beauty" is in the eye of the beholder, so is "obscenity". Sydney J. Harris
[ترجمه گوگل]اما اگر «زیبایی» در چشم بیننده باشد، «فحاشی» هم هست سیدنی جی هریس
[ترجمه ترگمان]اما اگر زیبایی در چشم بیننده است، بنابراین \"زشت\" است سیدنی جی هریس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Instead there was true obscenity, the obscenity of deceitfulness and come-on lies.
[ترجمه گوگل]در عوض، فحاشی واقعی وجود داشت، فحاشی فریبکاری و دروغ های ظاهری
[ترجمه ترگمان]در عوض وقاحت و زشتی واقعی، زشتی فریب دروغ و دروغ گفتن وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We have obscenity standards that have stood the test of time.
[ترجمه گوگل]ما استانداردهای فحاشی داریم که امتحان خود را پس داده است
[ترجمه ترگمان]ما استانداردهای زشتی داریم که آزمون زمان را تحمل کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The result is that the practical definition of obscenity has been decided by middle-aged-to-elderly professional men.
[ترجمه گوگل]نتیجه این است که تعریف عملی فحاشی توسط مردان حرفه ای میانسال تا مسن تعیین شده است
[ترجمه ترگمان]نتیجه این است که تعریف عملی زشت و زشتی توسط مردان حرفه ای میانسال و مسن تصمیم گیری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He neutralized the obscenity by touching the tip of one finger.
[ترجمه گوگل]او با دست زدن به نوک یک انگشت این فحاشی را خنثی کرد
[ترجمه ترگمان]با لمس کردن نوک انگشت زشتی آن را خنثی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Flaubert was prosecuted for obscenity when the book was first serialised, and it has been a bestseller ever since, becoming arguably the most famous realist novel.
[ترجمه گوگل]فلوبر در زمانی که این کتاب برای اولین بار به صورت سریالی منتشر شد به دلیل فحاشی تحت پیگرد قانونی قرار گرفت و از آن زمان تاکنون پرفروش‌ترین رمان بوده و مسلماً به معروف‌ترین رمان رئالیستی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]این کتاب در ابتدا به جرم زشتی مورد محاکمه قرار گرفت و از آن زمان تا کنون یکی از پرفروش ترین رمان های famous بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In a previous column, I explained why obscenity law is vulnerable, from a constitutional law perspective.
[ترجمه گوگل]در ستون قبلی توضیح دادم که چرا قانون فحاشی از منظر قانون اساسی آسیب پذیر است
[ترجمه ترگمان]در ستون قبلی توضیح دادم که چرا قانون obscenity آسیب پذیر است، از دیدگاه قانون اساسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زشتی (اسم)
inelegance, abomination, obscenity, homeliness, beastliness, deformation, flagrance, flagrancy, execration, inconcinnity, opprobrium, odium

سخن زشت (اسم)
bawdy, obscenity, scurrility, abusive language, smut, bawdry, gross language, ribaldry, opprobriousness

فحاشی (اسم)
obscenity, scurrility, abusiveness, vilification, ribaldry

وقاحت (اسم)
obscenity, bawdry, bawdiness, enormity, flagrance, flagrancy

قباحت (اسم)
obscenity, folly

انگلیسی به انگلیسی

• obscene language; curse; crudity
obscenity is behaviour that relates to sex and shocks and offends people.
an obscenity is a very rude word or expression.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : obscenity
✅️ صفت ( adjective ) : obscene
✅️ قید ( adverb ) : obscenely
کلمه ی مستهجن
حرف منافی اخلاق/غیر اخلاقی/ وقیح/قبیح ، مستهجن/کریه/ زشت و زننده، ( یامان به ترکی )
Dirty words or phrases, swear words,
the quality of being lewd, bawdy, or just plain offensive.
A salon owner shouted obscenities and hit an officer with her car because she was upset after being served two pandemic shutdown notices
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس