omnivore

/ˈɒmnɪvɔːr//ˈɒmnɪvɔː/

معنی: جانور همه چیز خوار
معانی دیگر: (انسان یا جانور) همه چیز خوار، گوشت خوار و گیاه خوار، هروین خوار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an animal that feeds on both plants and animals.

جمله های نمونه

1. Omnivores are able to eat animal or vegetable food.
[ترجمه گوگل]همه چیزخواران قادر به خوردن غذای حیوانی یا گیاهی هستند
[ترجمه ترگمان]omnivores می توانند غذای حیوانات و یا سبزی را بخورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The first is that nature itself is an omnivore.
[ترجمه گوگل]اولین مورد این است که طبیعت خود یک همه چیزخوار است
[ترجمه ترگمان]اولی این است که خود طبیعت یک omnivore است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bold gross feeding omnivores represent a similar problem as anyone who has ever kept a Triggerfish, will confirm.
[ترجمه گوگل]همه چیزخواران تغذیه ناخالص جسور مشکلی مشابه را نشان می دهند که هر کسی که تا به حال ماهی تریگر نگهداری کرده است، آن را تایید خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]تغذیه و تغذیه بزرگ جسورانه، مساله ای مشابه را نشان می دهد که هر کسی که تا به حال a را نگه داشته است، تایید خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They are omnivores of vicarious experience but often queasy around its manifestations.
[ترجمه گوگل]آنها همه چیزخواران تجربه جانشین هستند اما اغلب در اطراف تظاهرات آن مضطرب هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها دارای تجربه جانشین شده هستند اما اغلب حالت تهوع خود را از دست می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In a mixed omnivore diet around 25% of dietary iron is non-haem iron.
[ترجمه گوگل]در یک رژیم غذایی همه چیز خوار مخلوط، حدود 25 درصد آهن جیره، آهن غیرهم است
[ترجمه ترگمان]در رژیم غذایی مخلوط شده حدود ۲۵ درصد از آهن رژیم غذایی non است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Vegetarian and omnivore parents had varying influences on dietary intake and biochemical measurements of their children.
[ترجمه گوگل]والدین گیاهخوار و همه چیزخوار تأثیرات متفاوتی بر دریافت رژیم غذایی و اندازه گیری های بیوشیمیایی فرزندان خود داشتند
[ترجمه ترگمان]والدین گیاهخواری و omnivore، تاثیرات متفاوتی بر دریافت رژیم غذایی و measurements بیوشیمیایی کودکان خود داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Like most crabs, this species is an omnivore. Its prey includes mollusks (clams and snails), sea worms, small crustaceans, small fish and occasional plant material.
[ترجمه گوگل]این گونه مانند اکثر خرچنگ ها همه چیزخوار است طعمه آن شامل نرم تنان (صدف و حلزون)، کرم های دریایی، سخت پوستان کوچک، ماهی های کوچک و گاهی مواد گیاهی است
[ترجمه ترگمان]مانند بسیاری از خرچنگ این گونه، omnivore است شکار آن شامل نرم تنان (صدف و حلزون)، کرم دریایی، ماهی کوچک، ماهی کوچک و مواد گیاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I knew then that my days as an omnivore were numbered.
[ترجمه گوگل]آن موقع می دانستم که روزهای من به عنوان یک همه چیزخوار به شماره افتاده است
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد می دانستم که دوره my به شماره افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Human species is omnivore ; it can be tamed as a lamb, or vicious as a dingo.
[ترجمه گوگل]گونه انسان همه چیزخوار است می توان آن را به عنوان یک بره رام کرد یا مانند دینگو شرور
[ترجمه ترگمان]گونه های انسانی omnivore هستند؛ این حیوان می تواند به عنوان یک بره، یا به عنوان یک dingo اهلی، اهلی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I wanted to be an omnivore. I really did.
[ترجمه گوگل]می خواستم همه چیزخوار باشم من واقعا انجام دادم
[ترجمه ترگمان] می خواستم یه \"omnivore\" باشم واقعا این کار را کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But I don't care if you're an omnivore.
[ترجمه گوگل]اما برای من مهم نیست که شما یک همه چیزخوار هستید
[ترجمه ترگمان]اما برام مهم نیست که تو یه omnivore هستی یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And it's something that every omnivore in America should take the time to read.
[ترجمه گوگل]و این چیزی است که هر همه چیزخوار در آمریکا باید برای خواندن آن وقت بگذارد
[ترجمه ترگمان]و این چیزی است که هر omnivore در آمریکا باید زمان خواندن را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He's an 1omnivore, and what a trainer would call food-driven.
[ترجمه گوگل]او یک همه چیزخوار است و مربی آن را غذا محور می نامد
[ترجمه ترگمان]او یک omnivore است، و یک مربی چه چیزی را می راند - رانده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I am a failed omnivore.
[ترجمه گوگل]من یک همه چیزخوار شکست خورده هستم
[ترجمه ترگمان] من یه omnivore شکست خورده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جانور همه چیز خوار (اسم)
omnivore

انگلیسی به انگلیسی

• creature that eats both meat and vegetables, creature that eats all kinds of food

پیشنهاد کاربران

دسته بندی حیوانات به انگلیسی:
vertebrates = مهره داران 🐎
invertebrates = بی مهرگان 🪱
marsupials = کیسه داران 🐨
mammals = پستانداران 🦇
reptiles = خزندگان🦎
amphibians = دوزیستان 🐢
...
[مشاهده متن کامل]

aquatic animals = آبزیان 🐋
predators = درندگان 🐅
crustaceans = سخت پوستان 🦀
molluscs / mollusks = نرم تنان 🐌
insects = حشرات 🦟
arachnids = تنندگان، عنکبوتیان 🕷
arthropods = بندپایان 🦋
birds = پرندگان 🦅
fish = ماهی ها 🐠
echinoderms = خارپوستان
herbivore = جانور گیاه خوار 🐘
carnivore = جانور گوشت خوار 🐆
insectivore =جانور حشره خوار 🕷
omnivore = جانور همه چیز خوار 🐖

omnivore ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: همه‏چیزخوار
تعریف: جانداری که بتواند از انواع منابع غذایی، اعم از گیاهی یا جانوری، تغذیه کند
🔴 O M N I V O R E
An Animal that eats Plants and meat
🔴 C A R N I V O R E
An Animal that eats almost only meat
🔴 H E R B I V O R E
An Animal that eats almost only plants

...
[مشاهده متن کامل]

Animals that only eat plants ( These can be flowers, fruits, nuts, grass or even ( wood
مثال ها :
🔵 حیوانات Herbivore :
گاو - خرگوش - گوزن - فیل - زرافه - گورخر - بز - پاندا - ملخ - ایگوآنا - اسب - کرگدن - لاما - کانگورو - گوسفند - اسب - کوآلا - غزال - طوطی - اسب آبی ( hippopotamus ) - شامپانزه - حلزون - خر -
🔵 حیوانات Carnivore :
Nile Crocodile - Piranha - bull shark - gila monster - شیر - ببر - کوسه - پنگوئن - فیل دریایی - پلنگ - کفتار - پلاتیپوس - سگ - گربه - عقاب - گرگ - مار
🔵 حیوانات Omnivore :
انسان - خرس - خوک - راکون - شترمرغ - مرغ - دلقک ماهی - لاکپشت - جوجه تیغی - راسو - گراز - اکثر پرنده ها - گورکن - روباه - تنبل - میمون - مورچه - مگس - گربه ماهی - توکان - جیرجیرک - سوسک

حیوان همه چیز خوار، همه چیز خوار

بپرس