op

/ˈɑːp//ɒp/

مخفف:، اپرا، عملیات، جراحی، مخالف، رجوع شود به: ob- (پیش از p می آید)، مخفف: پست دیدبانی، دیدبان گاه، (روش نقاشی که با کاربرد شکل های هندسی حالت تحرک و غیره ایجاد می کند) نقاشی نوری، مخفف: اپرا مخفف: عملیات، جراحی مخفف: مخالف مخفف: اثر مخفف: پست دیدبانی، مخفف: اپرا مخفف: عملیات، عمل، جراحی مخفف: مخالف مخفف: اثر مخفف: پست دیدبانی، دیدبانگاه

بررسی کلمه

پیشوند ( prefix )
(1) تعریف: against.

- opposite
[ترجمه گوگل] مقابل
[ترجمه ترگمان] مخالف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- oppress
[ترجمه ملیکا] ستم کردن
|
[ترجمه گوگل] ظلم کردن
[ترجمه ترگمان] ستم کردن …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: at; before.

- opportunity
[ترجمه گوگل] فرصت
[ترجمه ترگمان] فرصت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He's had a minor heart op.
[ترجمه ناهید] او یک عمل قلب کوچک داشت
|
[ترجمه عباس] او یک عمل قلب ریز داشته است
|
[ترجمه گوگل]او یک عمل قلبی جزئی داشته است
[ترجمه ترگمان]اون یه عمل قلب کوچیک داشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'm going in for my op on Monday.
[ترجمه گوگل]من دوشنبه برای عمل خودم می روم
[ترجمه ترگمان]دوشنبه می رم دنبال ماموریت خودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Op tion ally, with one teaspoon nondairy creamer.
[ترجمه گوگل]یکی از گزینه ها، با یک قاشق چایخوری خامه غیر لبنی
[ترجمه ترگمان]یک متحد مسئول، با یک قاشق چای خوری nondairy creamer
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The perimeter security op era-tions were always in a circle.
[ترجمه گوگل]عملیات امنیتی محیطی همیشه در یک دایره بود
[ترجمه ترگمان]بخش امنیتی بخش بعد از عمل همیشه در یک دایره بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And remember, if we need an urgent op I can fly a patient to Sanderstown in under the hour.
[ترجمه جواد] و یادتون باشه ، اگر به یه عملیات اورژانسی نیاز داشتیم من میتونم زیر یه ساعت بیمار سندروم داون رو منتقل کنم.
|
[ترجمه گوگل]و به یاد داشته باشید، اگر به یک عملیات فوری نیاز داشته باشیم، می‌توانم یک بیمار را در کمتر از یک ساعت به سندرزتاون پرواز دهم
[ترجمه ترگمان]و یادتون باشه، اگه ما به یه عمل ضروری نیاز داشتیم من می تونم یه بیمار رو تحت نظر داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Symphonic Serenade for string orchestra, Op. 3
[ترجمه گوگل]سرناد سمفونیک برای ارکستر زهی، Op 3
[ترجمه ترگمان]سمفونیک Serenade برای ارکستر زهی، Op ۳
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No aircrew ever thought Berlin was an easy op.
[ترجمه گوگل]هیچ خدمه هوایی هرگز فکر نمی کرد برلین یک عملیات آسان است
[ترجمه ترگمان]هیچ کس فکر نمی کرد که برلین عمل آسونی باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Right: the Op Art movement heavily influenced textile design.
[ترجمه گوگل]راست: جنبش Op Art به شدت بر طراحی پارچه تأثیر گذاشت
[ترجمه ترگمان]راست: جنبش Op در طراحی نساجی به شدت تحت تاثیر قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The op - under general anaesthetic - was to remove a damaged cartilage in his left knee.
[ترجمه گوگل]عمل - تحت بیهوشی عمومی - برداشتن غضروف آسیب دیده در زانوی چپ او بود
[ترجمه ترگمان]داروی بی هوشی عمومی - برای از بین بردن یک غضروف آسیب دیده در زانوی چپ او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But a photo op of the congressman inspecting a decaying building is useful.
[ترجمه گوگل]اما عکس گرفتن از نماینده کنگره در حال بازرسی ساختمان در حال فساد مفید است
[ترجمه ترگمان]اما یک عکس از عضو کنگره که در حال بازرسی از یک ساختمان فاسد است، مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was well camouflaged and looked like an OP.
[ترجمه گوگل]به خوبی استتار شده بود و شبیه یک OP بود
[ترجمه ترگمان]هری سرش را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The measurement results of op tical rotation show that the conformation of NaCS(subscript MC) is regular in neutral or weak alkaline solution.
[ترجمه گوگل]نتایج اندازه‌گیری چرخش نوری نشان می‌دهد که ترکیب NaCS (زیرنویس MC) در محلول قلیایی خنثی یا ضعیف منظم است
[ترجمه ترگمان]نتایج اندازه گیری این چرخش، نشان می دهد که ترکیب of (subscript)در محلول آلکالین خنثی یا ضعیف)منظم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The input to cpuid (the variable "op") is passed to "asm" in the eax register, as cpuid expects it to.
[ترجمه گوگل]ورودی cpuid (متغیر "op") همانطور که cpuid انتظار دارد به "asm" در ثبات eax ارسال می شود
[ترجمه ترگمان]ورودی به cpuid (متغیر \"op\")به \"نشانگرهای متناظر\" در رجیستر eax انتقال داده می شود، همانطور که cpuid انتظار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In a unique photo op, the departing crew will photograph Endeavour parked at the space station.
[ترجمه گوگل]در یک عکس منحصر به فرد، خدمه در حال خروج از اندیور پارک شده در ایستگاه فضایی عکس خواهند گرفت
[ترجمه ترگمان]در یک عکس منحصر به فرد، خدمه پرواز از Endeavour که در ایستگاه فضایی پارک شده اند، عکس خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Symphony No. 5 in E minor, Op. 64 : II. Andante cantabile con alcuna licenza - Moderato con anima.
[ترجمه گوگل]سمفونی شماره 5 در ای مینور، Op 64: II Andante cantabile con alcuna licenza - Moderato con anima
[ترجمه ترگمان]سمفونی شماره ۵ در E کوچک، Op ۶۴: II \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] عملیات OPeration

انگلیسی به انگلیسی

• high point from which one can see long distances
(roman catholic) organization of preachers
no longer sold by the publisher
action; (computers) action which gives op (authorization for operating a channel - indicated by @)
one who operates a channel on the internet (computers)
musical work or composition (especially one in a series); artistic work

پیشنهاد کاربران

On internet forums and message boards, OP is short for original poster, or the person who started the thread that users comment on. In video gaming, anime, and sports, OP is a shorthand for overpowered, describing an indomitable character or player
Source: dictionary. com
در reddit به معنای
Original poster
پوستر اصلی
Original Poster
برا فضای مجازی و اینترنت استفاده میشه
OP = overpowered
over = فوق، مافوق، زیادی، بیش ازحد، زیاده، ابر، فرا
power = قدرت، نیرو، توان، زبر دستی، زور، سلطه، نیرومندی، بنیه، اقتدار، قوت، توانمندی، یارا، توانایی
overpowered = فوق قوی، فوق نیرومند، فوق توانمند، فوق زبردست، فوق سلطه گر، فوق مقتدر، فوق توانا، بیش از حد قوی، بیش از حد نیرومند، بیش از حد توانمند، بیش از حد توانا، بیش از حد زبردست، بیش از حد زورمند، بیش از حد سلطه گر، بیش از حد مقتدر، زیادی قوی، زیادی نیرومند، زیادی توانمند، زیادی توانا، زیادی زبردست، زیادی زورمند، زیادی سلطه گر، زیادی مقتدر، ابرقدرت، ابرنیرو، ابرسلطه، ابربنیه، ابریارا، فراقدرتمند، فرانیرومند، فراتوانمند، فرازورمند، فرابنیه، فرایارا، فراقوی
...
[مشاهده متن کامل]

واژه پیشنهادی: "فوق قوی" یا "فرا قوی"

One piece نام یک انیمه مشهور
چیز های خیلی خفن
به طور کلی یا معنی عملیات می ده یا گزینه
- - - - - - - - - - - - - - -
critical ops
عملیات مهم
( نام یک بازی نیز هست )
old pal=رفیق قدیمی
نوعی نشانگر ژنتیکی: OP = چندشکلی الیگونوکلئوتید
عملیات
optical programer
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس