nurturing

انگلیسی به انگلیسی

• act of providing care or sustenance; rearing; cultivation, fostering

پیشنهاد کاربران

شخصی که دیگران را تربیت و بزرگ می کند
رسیدگی
حفظ کردن ( نگهداری از داشته ها )
nurturing the relationships with customers you already have
حفظ ارتباط با مشتریانی که از قبل دارید
مفید
سودمن
بالنده
مانند: خانواده بالندهnurturing family
feed، خوراک
. By its nature, SCC involves three factors; a susceptible material, a damaging stress regime and a nurturing environment
در مقام صفت: بارور
پرورش دهنده
تقویت
حمایت کننده
بامحبت
پرورنده
تربیت یافته
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس