nowadays

/ˈnaʊəˌdez//ˈnaʊədeɪz/

معنی: امروزه، این روزها
معانی دیگر: اکنون

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: during these present times.
مشابه: today
اسم ( noun )
• : تعریف: these current times; the present.
مشابه: today

جمله های نمونه

1. nowadays aids is a worldwide dread
این روزها بیماری ایدز هراسی جهان گیر است.

2. nowadays athletes are used to tout products
این روزها برای گرم کردن بازار محصولات از ورزشکاران استفاده می کنند.

3. nowadays books are printed by computers
این روزها کتاب را با کامپیوتر چاپ می کنند.

4. nowadays he is in his heyday
او این روزها خیلی برو برو دارد.

5. nowadays he is seeing a blonde
این روزها با یک زن مو طلایی معاشر است.

6. nowadays the word "poetaster" has become pejorative
واژه ی "poetaster" امروزه معنی منفی دارد.

7. nowadays the young don't show respect toward the old
امروزه جوانان احترامی برای پیران قائل نیستند.

8. a song which is nowadays much in request
ترانه ای که این روزها خیلی خواهان دارد

9. Children's TV nowadays is much more entertaining.
[ترجمه گوگل]تلویزیون کودکان امروزه بسیار سرگرم کننده تر است
[ترجمه ترگمان]این روزها تلویزیون کودکان بسیار سرگرم کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Very few people take snuff nowadays.
[ترجمه گوگل]امروزه افراد بسیار کمی انفیه مصرف می کنند
[ترجمه ترگمان]امروزه بسیاری از مردم انفیه می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lots of students wear jeans nowadays.
[ترجمه گوگل]امروزه بسیاری از دانش آموزان شلوار جین می پوشند
[ترجمه ترگمان]امروزه بسیاری از دانش آموزان شلوار جین می پوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wearing a hat is regarded as rather old-fashioned nowadays.
[ترجمه گوگل]امروزه پوشیدن کلاه از مد افتاده است
[ترجمه ترگمان]این روزها کلاه پوشیدن از مد افتاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Nowadays, a great deal can be done to alleviate back pain.
[ترجمه گوگل]امروزه می توان کارهای زیادی برای کاهش کمردرد انجام داد
[ترجمه ترگمان]امروزه، یک معامله بزرگ می تواند برای تسکین درد کمر انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fewer students are opting for science courses nowadays.
[ترجمه گوگل]امروزه کمتر دانش‌آموزی برای دوره‌های علمی انتخاب می‌کند
[ترجمه ترگمان]امروزه دانش آموزان کمتری دوره های علوم را انتخاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Antique toy cars are ten a penny nowadays.
[ترجمه گوگل]ماشین های اسباب بازی عتیقه امروزه ده پنی هستند
[ترجمه ترگمان]این روزها فقط یک ماشین اسباب بازی قدیمی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. It is rare to find such genius nowadays.
[ترجمه گوگل]امروزه به ندرت می توان چنین نابغه ای را یافت
[ترجمه ترگمان]این روزها خیلی بعید است بتوان چنین نابغه را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Nowadays people are rarely shocked by the sex they see on television.
[ترجمه گوگل]امروزه مردم به ندرت از رابطه جنسی که در تلویزیون می بینند شوکه می شوند
[ترجمه ترگمان]این روزها مردم به ندرت از رابطه جنسی که آن ها در تلویزیون می بینند یکه می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

امروزه (قید)
nowadays

این روزها (قید)
nowadays

انگلیسی به انگلیسی

• at the present time; in these times
nowadays means at the present time, in contrast with the past.

پیشنهاد کاربران

هم اکنون، درحال حاضر
Nowadays people are awful
امروره_این روزها_اکنون_فعلا_حالا. . . . .
این روزها
This days
این روز ها
امروزه
most kids nowadays prefer watching TV to reading books 🏁
بیشتر بچه ها امروزه تماشای تلویزیون را به خواندن کتاب ترجیح میدهند
امروزه
در حال حاضر
اکنون, الان, در این حال
در این زمان . حالا

بپرس