nosed

جمله های نمونه

1. the airplane nosed down
هواپیما از جلو به پایین سرازیر شد.

2. the dog nosed the door open
سگ با پوزه اش در را باز کرد.

3. the ship nosed its way into the harbor
کشتی رو به جلو وارد لنگرگاه شد.

4. wolves had nosed aside some of the rocks
گرگ ها مقداری از سنگ ها را با پوزه کنار زده بودند.

5. the dog came up and nosed her affectionately
سگ جلو آمد و با عشق و علاقه او را بو کشید.

6. My dog nosed game out in a cave.
[ترجمه گوگل]سگ من در یک غار شکار بینی کرد
[ترجمه ترگمان]سگ شکاری من در غار بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His dog nosed me,then let me go in.
[ترجمه گوگل]سگش به من بینی زد، سپس اجازه داد بروم داخل
[ترجمه ترگمان]سگش مرا نگاه می کرد، سپس مرا رها کرد تا داخل شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The taxi nosed its way back into the traffic.
[ترجمه گوگل]تاکسی به سمت ترافیک برگشت
[ترجمه ترگمان]تاکسی به سرعت به داخل رفت و آمد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They nosed their way slowly through the forest.
[ترجمه گوگل]آنها به آرامی از جنگل عبور کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها آهسته آهسته از میان جنگل راه خود را پیش گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was nosed in the police car.
[ترجمه گوگل]او در ماشین پلیس بینی داشت
[ترجمه ترگمان]اون داشت تو ماشین پلیس سرک می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The car nosed carefully round the corner.
[ترجمه گوگل]ماشین با احتیاط به گوشه چرخید
[ترجمه ترگمان]اتومبیل با دقت به گوشه خیابان نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The dog nosed the car carefully.
[ترجمه گوگل]سگ با دقت به ماشین زنگ زد
[ترجمه ترگمان]سگ با احتیاط اتومبیل را نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dogs nosed around in piles of refuse.
[ترجمه گوگل]سگ‌ها در انبوهی از زباله‌ها به اطراف می‌چرخند
[ترجمه ترگمان]سگ ها همه جا سرک می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The pig nosed the trough down.
[ترجمه گوگل]خوک دماغه را پایین انداخت
[ترجمه ترگمان]خوک آبشخور را به زمین تف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Reporters nosed out all the details of the affair.
[ترجمه گوگل]خبرنگاران تمام جزئیات این ماجرا را مشخص کردند
[ترجمه ترگمان]خبرنگارها تمام جزئیات این ماجرا را تعریف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. She carefully nosed the car forward through the traffic.
[ترجمه گوگل]او با احتیاط ماشین را به سمت جلو در میان ترافیک حرکت داد
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط اتومبیل را از میان ترافیک گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• having a nose or snout; having a particular type of nose (i.e. snub-nosed)

پیشنهاد کاربران

بپرس