nickname

/ˈnɪkˌnem//ˈnɪkneɪm/

معنی: کنیه، نام خودمانی، کنیه دادن
معانی دیگر: نام خودمانی دادن به، نام استهزا آمیز دادن به، اسم خودمانی، نام دوستانه، نام استهزا آمیز (مثلا مملی به جای محمدعلی یا منوچ به جای منوچهر یا احمد خیکی یا حسن کچل یا صغرا دیوونه یا در انگلیسی doc به جای doctor یا shorty یا fatso یا baby-face nelson یا jack the ripper)، مخفف نام اول (مثلا: bill به جای william یا dick به جای richard یا jack به جای john)، knickknack : کنیه، ملقب کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a name given to a person, place, or thing in place of or in addition to the proper name, to indicate humor, familiarity, or the character of the person, place, or thing.
مترادف: sobriquet
مشابه: appellation, cognomen, designation, diminutive, epithet, tag

- The nicknames he gave his brother, his hometown, and his car were Bobo, Dullsville, and Old Faithful, respectively.
[ترجمه احمد قربانی] نام مستعاری که او به برادرش، زادگاهش و ماشینش داد، به ترتیب بوبو، دالس ویل و پیر وفادار بود.
|
[ترجمه گوگل] لقب هایی که به برادرش، زادگاهش و ماشینش داد، به ترتیب بوبو، دالس ویل و اولد فیثفول بود
[ترجمه ترگمان] اسامی مستعار او به برادرش، شهرش و ماشینش به ترتیب Bobo، Dullsville و Faithful قدیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a familiar or short form of a proper name, such as "Bob" for "Robert".
مشابه: cognomen, diminutive, sobriquet
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: nicknames, nicknaming, nicknamed
مشتقات: nicknamer (n.)
• : تعریف: to give a nickname to.
مشابه: call, dub, name, tag

جمله های نمونه

1. Red got his nickname for his red hair.
[ترجمه S.H] به دلیل داشتن موهای قرمز ، دیگران به اولقب"قرمز دادند.
|
[ترجمه میثم نبی پور] رِد ( قرمز ) نام مستعارش را به خاطر موهای قرمزش گرفت.
|
[ترجمه احمد قربانی] قرمز نام مستعار خود را به خاطر موهای قرمزش گرفت.
|
[ترجمه گوگل]قرمز نام مستعار خود را به خاطر موهای قرمزش دریافت کرد
[ترجمه ترگمان] اسم مستعارش \"قرمز\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She professed to hate her nickname.
[ترجمه احمد قربانی] او اظهار داشت که از نام مستعار خود متنفر است.
|
[ترجمه گوگل]او اظهار داشت که از نام مستعار خود متنفر است
[ترجمه ترگمان]اون گفت که از اسم مستعار اون متنفر باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We always use the nickname Beth for our daughter Elizabeth.
[ترجمه گوگل]ما همیشه از نام مستعار بث برای دخترمان الیزابت استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همیشه از اسم مستعار \"بث\" برای دخترمون \"الیزابت\" استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He got his nickname "Ash" from his heavy smoking.
[ترجمه گوگل]او نام مستعار خود را "آش" از سیگار کشیدن شدید خود گرفت
[ترجمه ترگمان]او لقب خود را \"خاکستر\" از سیگار کشیدن سنگین خود گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She called me by my nickname.
[ترجمه Maryam] او مرا با نام مستعار صدا زد
|
[ترجمه گوگل]او مرا به نام مستعارم صدا کرد
[ترجمه ترگمان] اون منو با اسم مستعار صدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The child answers only to its nickname.
[ترجمه گوگل]کودک فقط به نام مستعار خود پاسخ می دهد
[ترجمه ترگمان]کودک تنها به لقب خود پاسخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They taunted him with the nickname 'Fatso'.
[ترجمه گوگل]آنها با نام مستعار "فاتسو" به او طعنه زدند
[ترجمه ترگمان]او را با لقب چاقالو به خنده انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His nickname was Ginger because of his ginger hair.
[ترجمه گوگل]نام مستعار او جینجر به دلیل موهای زنجبیلی بود
[ترجمه ترگمان]اسمش \"جینجر\" بود به خاطر موهای زنجبیل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He got his nickname when he was at school and it stuck for the rest of his life.
[ترجمه گوگل]او زمانی که در مدرسه بود نام مستعار خود را گرفت و تا آخر عمرش ماندگار شد
[ترجمه ترگمان]او اسم کوچکش را وقتی در مدرسه بود و برای بقیه عمرش گیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Andrew roared with delight when he heard Rachel's nickname for the baby.
[ترجمه گوگل]اندرو با شنیدن نام مستعار راشل برای کودک از خوشحالی غرش کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی نام مستعار ریچل را برای بچه شنید، از خوشحالی نعره کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Leicester Tigers lived up to their nickname in a very attacking game.
[ترجمه گوگل]لستر تایگرز در یک بازی بسیار هجومی به نام مستعار خود عمل کرد
[ترجمه ترگمان]ببرهای Leicester در یک بازی تهاجمی با لقب خود زندگی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He worked in a garage?hence his nickname "Spanner".
[ترجمه گوگل]او در یک گاراژ کار می کرد؟ از این رو نام مستعار او "Spanner" است
[ترجمه ترگمان]او در گاراژ کار می کرد؟ او لقب \"Spanner\" را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His family's Cantonese nickname for him translates as Never Sits Still.
[ترجمه گوگل]نام مستعار کانتونی خانواده‌اش برای او به‌عنوان Never Sits Still ترجمه می‌شود
[ترجمه ترگمان]اسم کوچیکش رو برای اون ترجمه می کنه \"که تا حالا\" Sits \"نبوده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Harold's nickname was Harry.
[ترجمه گوگل]نام مستعار هارولد هری بود
[ترجمه ترگمان]اسم مستعار هارولد هری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Stephen earned himself the nickname Hawkeye.
[ترجمه گوگل]استفن نام مستعار Hawkeye را برای خود به ارمغان آورد
[ترجمه ترگمان]استفان \"خودش اسم مستعار\" Hawkeye \"رو به دست آورده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کنیه (اسم)
epithet, title, surname, agnomen, nickname, sobriquet, nicknack, knick-knack, cognomen, nom de plume, soubriquet

نام خودمانی (اسم)
nickname, name, one's own name

کنیه دادن (فعل)
nickname, nicknack

انگلیسی به انگلیسی

• name of affection; shortened name; alias; name invented for oneself and used on irc (internet)
give a name; give an affectionate name; give a shortened name
a nickname is an informal name for someone.
if you nickname someone or something, you give them a nickname.

پیشنهاد کاربران

■ Nickname : نام خودمونی ( اسم واقعی تون نیست. رفیقاتون ابنطوری صداتون میکنن. مثلا اسمت مایکله بقیه بهت میگن مایک یا احسان هستی بهت میگن اسی )
■ Surname : همون فامیلی خودمونه که بین خانواده مشترکه
...
[مشاهده متن کامل]

■ First name : اسم ( اسم واقعیتون. اگه مایکل هستی این first name توعه )
■ Last name : فامیلی ( دقیقا همون surname هست )
■ Family name : فامیلی ( مثل surname و last name )
■ Full name : اسم کاملتون
■ Middle name : اسم میانی
نام خودمانی یا نام تحبیبی ( به انگلیسی: Nickname ) ، نام مخففی است که معمولاً به جای نام کوچک افراد کاربرد دارد. نام های تحبیبی معمولاً در بین اعضای خانواده و دوستان صمیمی به کار می رود و تقریباً در همه زبان ها مشاهده می شود.
نمونه ها
کیارش ← کیا
محمد ← ممد
ابراهیم ← ابی
اسماعیل ← اسی
فریدون ← فری
محمدعلی ← ممدلی
نازنین ← نازی
معصومه ← مصی
فاطمه ← فاطی
الیزابت ← بتی
ویکتوریا ← ویکی
ناتاشا ← نت
مایکل ← مایک
رافائل ← راف
Informal name of a person, place, or thing
A nickname ( also moniker ) is a substitute for the proper name of a familiar person, place or thing. Commonly used to express affection, a form of endearment, and sometimes amusement, it can also be used to express defamation of character, particularly by school bullies. As a concept, it is distinct from both pseudonym and stage name, and also from a title ( for example, City of Fountains ) , although there may be overlap in these concepts

Nickname
دقت کنید که این کلمه سرهم هست
نام خودمانی .
لقب دادن
نام مستعار
یه اسم خودمانی که دوستا و فامیلا به یک فرد نسبت میدن
مثلن به دادلی بگن دادرز و . . . .
اسم مستعار
اسم دوم که دیگران معمولا با اون تو رو صدا میزنن
کنیه
نام مستعار
لقب

بپرس