next week

/nɛkst wik//nɛkst wiːk/

هفته گذشته

جمله های نمونه

1. We're moving out of our old house next week.
[ترجمه Fatemeh] ما در هفته گذشته از خانه قدیمی ی مان رفتیم
|
[ترجمه کیمیاشیخی] ما در هفته ی آینده از خانه ی قدیمی خود میرویم ودر جایی دیگر ساکن میشویم.
|
[ترجمه گوگل]هفته آینده از خانه قدیمی خود نقل مکان می کنیم
[ترجمه ترگمان]هفته دیگه از خونه قدیمی مون میریم بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Goodbye Bill! See you next week.
[ترجمه کیمیاشیخی] خدانگه دار بیل. امید وارم در هفنه ی آینده شما را ببینم.
|
[ترجمه گوگل]خداحافظ بیل! هفته آینده می بینمت
[ترجمه ترگمان]خداحافظ بیل! هفته دیگه میبینمت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. 'They're off to Spain next week. ' 'It's all right for some, isn't it? '
[ترجمه گوگل]آنها هفته آینده به اسپانیا می روند برای بعضی ها مشکلی نیست، اینطور نیست؟ '
[ترجمه ترگمان]هفته بعد به اسپانیا رفتند برای بعضی ها خو به، نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'm looking forward to your visit next week.
[ترجمه گوگل]من مشتاقانه منتظر دیدار شما در هفته آینده هستم
[ترجمه ترگمان]هفته دیگه منتظر visit هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He will take over Class 9801 next week.
[ترجمه گوگل]او هفته آینده کلاس 9801 را تحویل خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]او هفته آینده کلاس کلاس را به عهده خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His lordship will be out of country until next week.
[ترجمه گوگل]ارباب ایشان تا هفته آینده خارج از کشور خواهند بود
[ترجمه ترگمان]جناب اشرف تا هفته آینده خارج از کشور خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We need a decision on this by next week.
[ترجمه گوگل]ما باید تا هفته آینده در این مورد تصمیم گیری کنیم
[ترجمه ترگمان]ما در این مورد تا هفته آینده به تصمیمی نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The two groups will meet next week to try to defuse the crisis/situation/tension.
[ترجمه گوگل]این دو گروه هفته آینده برای کاهش بحران/وضعیت/تنش دیدار خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]این دو گروه هفته آینده برای خنثی کردن بحران \/ وضعیت \/ تنش، یکدیگر را ملاقات خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This time next week I shall be in Scotland.
[ترجمه گوگل]این بار هفته آینده در اسکاتلند خواهم بود
[ترجمه ترگمان]این دفعه هفته آینده در اسکاتلند خواهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I've made an appointment for a facial next week.
[ترجمه گوگل]من برای هفته آینده قرار ملاقات گذاشته ام
[ترجمه ترگمان]هفته آینده یک قرار ملاقات برای یک چهره انجام دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A new hit drama will be stagged next week.
[ترجمه گوگل]هفته آینده یک درام موفق جدید روی صحنه می رود
[ترجمه ترگمان]یک درام جدید در هفته آینده پخش خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Next week he'll be in Florida for consultations with President Mitterrand.
[ترجمه گوگل]او هفته آینده برای مشورت با رئیس جمهور میتران در فلوریدا خواهد بود
[ترجمه ترگمان]هفته آینده برای مشورت با رئیس جمهور \"Mitterrand\" در فلوریدا خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The film will be screened next week.
[ترجمه گوگل]این فیلم هفته آینده اکران می شود
[ترجمه ترگمان]فیلم هفته آینده نمایش داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This old coal face is to be reworked next week.
[ترجمه گوگل]این چهره قدیمی زغال سنگ قرار است هفته آینده دوباره کار شود
[ترجمه ترگمان]این چهره قدیمی زغال سنگ هفته آینده مورد بازبینی قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Drop around one evening next week.
[ترجمه گوگل]حوالی یک شب هفته بعد رها کنید
[ترجمه ترگمان] یه شب دیگه یه شب دیگه اینجا باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• during the upcoming week

پیشنهاد کاربران

next week
هفته بعدی
هفته بعد
هفته اینده
هفته آینده
هفته بعدی
هفته آینده، هفته بعد
هفته بعد/هفته آینده

بپرس