net pay

جمله های نمونه

1. Calculate Monthly payroll in time and accurate, include net pay, CPF, IIT.
[ترجمه گوگل]محاسبه حقوق و دستمزد ماهانه به موقع و دقیق، شامل پرداخت خالص، CPF، IIT
[ترجمه ترگمان]سیاهه پرداخت ماهانه را در زمان و دقیق محاسبه کنید، شامل حقوق خالص، cpf، IIT
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The net pay attention to the relative information and theroy of industry design.
[ترجمه گوگل]توجه خالص به اطلاعات نسبی و قدرت طراحی صنعت است
[ترجمه ترگمان]شبکه به اطلاعات نسبی و theroy طراحی صنعت توجه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But the trade deficIt'side, it is the net pay the money.
[ترجمه گوگل]اما کسری تجاری، آن را پرداخت خالص پول است
[ترجمه ترگمان]اما جنبه تجاری آن، پرداخت پول خالص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The firm's payroll has one field for gross pay and one for net pay.
[ترجمه گوگل]لیست حقوق و دستمزد شرکت دارای یک فیلد برای دستمزد ناخالص و یک قسمت برای دستمزد خالص است
[ترجمه ترگمان]دست مزد شرکت دارای یک زمینه برای پرداخت ناخالص و یکی برای پرداخت خالص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Since 198 she has quit two full-time jobs because her net pay was less than her welfare check.
[ترجمه گوگل]از سال 198، او دو شغل تمام وقت را رها کرده است، زیرا دستمزد خالص او کمتر از چک رفاه او بود
[ترجمه ترگمان]از ۱۹۸ شغل تمام وقت خود را ترک کرده است، زیرا حقوق خالص او کم تر از چک رفاه او بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Want to do electronic business affairs truly, still should go up through the net pay.
[ترجمه گوگل]می خواهید به انجام امور تجارت الکترونیکی واقعا، هنوز هم باید از طریق پرداخت خالص بالا بروید
[ترجمه ترگمان]می خواهید به راستی کاره ای الکترونیکی انجام دهید، هنوز باید از طریق پرداخت خالص ثبت نام کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most employers must make at least three entries to record pay roll cash disbursements: net pay to employees, payroll taxes to the government and payroll deductions, and employee fringe benefits.
[ترجمه گوگل]اکثر کارفرمایان باید حداقل سه مورد را برای ثبت پرداخت‌های نقدی حقوق و دستمزد انجام دهند: دستمزد خالص به کارکنان، مالیات بر حقوق به دولت و کسر حقوق و مزایای جانبی کارکنان
[ترجمه ترگمان]اغلب کارفرمایان باید حداقل سه ورودی برای پرداخت پول نقد، پرداخت خالص به کارمندان، پرداخت مالیات بر حقوق به دولت و کسورات حقوق، و مزایای حاشیه ای کارکنان ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Want to do truly, still should go up through the net pay.
[ترجمه گوگل]واقعاً می خواهید انجام دهید، هنوز باید از طریق پرداخت خالص بالا بروید
[ترجمه ترگمان]می خواهید واقعا اینکار را انجام دهید، هنوز باید از طریق پرداخت خالص ثبت نام کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Although the testing peak production can increase when enhancing the fracturing intensity, the steady production of every well depends on the product of net pay and permeability of reservoir.
[ترجمه گوگل]اگرچه تولید پیک آزمایشی می تواند هنگام افزایش شدت شکست افزایش یابد، تولید ثابت هر چاه به محصول خالص پرداخت و نفوذپذیری مخزن بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]با اینکه تولید پیک آزمایش می تواند افزایش شدت شکست را افزایش دهد، اما تولید مداوم هر چاه به محصول پرداخت خالص و نفوذپذیری سد بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Development of a reservoir necessitates mapping the gross - net pay ratio across the field.
[ترجمه گوگل]توسعه یک مخزن مستلزم ترسیم نسبت دستمزد ناخالص به خالص در سراسر میدان است
[ترجمه ترگمان]توسعه یک مخزن مستلزم نقشه برداری نسبت پرداخت خالص خالص در این حوزه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• net salary, salary that remains after taxes and other payments are deducted

پیشنهاد کاربران

حقوق نهایی
داخل فیش های حقوقی بعد از اینکه مالیات و بیمه و غیره از حقوق اولیه کم شد یک حقوق نهایی باقی می ماند که به آن net pay می گویند.

بپرس