nestling

/ˈnestl̩ɪŋ//ˈnestl̩ɪŋ/

معنی: بچه پرندگان، جوجه اشیانه، اشیان گیری
معانی دیگر: (نوزاد پرنده که آمادگی خروج از لانه را ندارد) جوجه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a young bird still confined to the nest. (Cf. fledgling.)

جمله های نمونه

1. rustic houses nestling in the green valley
خانه های روستایی که در دره ی سرسبز قرار دارند

2. She sat back, nestling against his chest.
[ترجمه گوگل]او عقب نشست و روی سینه اش لانه کرد
[ترجمه ترگمان]او روی صندلی اش لم داد و روی سینه اش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sarah lay there peacefully, the child nestling by her side.
[ترجمه گوگل]سارا با آرامش آنجا دراز کشیده بود و کودک در کنارش لانه کرده بود
[ترجمه ترگمان]سارا با آرامش آنجا خوابیده بود، بچه ای که کنارش نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Nearby, nestling in the hills, was the children's home.
[ترجمه گوگل]در همان نزدیکی، در تپه ها، خانه کودکان بود
[ترجمه ترگمان]در آن نزدیکی، در تپه ها زندگی می کردند، کودکان خانه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I saw a cottage nestling in the woods.
[ترجمه گوگل]کلبه ای را دیدم که در جنگل لانه کرده بود
[ترجمه ترگمان]یک کلبه دیدم که در جنگل زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Purton is a tranquil village nestling between the banks of the River Severn and the Sharpness Canal.
[ترجمه گوگل]پورتون دهکده ای آرام است که بین سواحل رودخانه سورن و کانال شارپنس قرار دارد
[ترجمه ترگمان]Purton یک روستای آرام است که بین کناره های رود سورن و کانال وضوح قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Silk moved again, outflanked a control console, nestling down beside it as Delaney took over the lead.
[ترجمه گوگل]سیلک دوباره حرکت کرد، از کنار یک کنسول کنترلی عبور کرد و در حالی که دیلینی رهبری را به دست گرفت، در کنار آن قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ابریشم بار دیگر حرکت کرد و کنسول کنترلش را باز کرد و در کنار آن لم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was a two-storey white house nestling just within the last gentle curve up to the headland.
[ترجمه گوگل]این یک خانه سفید دو طبقه بود که دقیقاً در آخرین منحنی ملایم تا سردر قرار داشت
[ترجمه ترگمان]این خانه یک خانه بزرگ سفید بود که درست در آخرین پیچ ملایمی تا دماغه فرورفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Willoughby Another village nestling at the foot of the wolds, not far from Claythorpe and adjacent to extensive woodlands, is Willoughby.
[ترجمه گوگل]Willoughby یکی دیگر از روستاهای لانه گزینی در پای جنگل ها، نه چندان دور از Claythorpe و در مجاورت جنگل های وسیع، Willoughby است
[ترجمه ترگمان]Willoughby، دهکده ای دیگر در پای of، نه چندان دور از Claythorpe و در مجاورت woodlands گسترده، Willoughby است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Limone is a very old village nestling at the foot of the cliffs on the lake's western shore.
[ترجمه گوگل]لیمون یک روستای بسیار قدیمی است که در پای صخره های ساحل غربی دریاچه لانه کرده است
[ترجمه ترگمان]Limone یک روستای بسیار قدیمی است که در پای صخره های ساحل غربی دریاچه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nestling in her belly-button was what appeared to be a large diamond.
[ترجمه گوگل]لانه زدن در شکم او چیزی بود که به نظر می رسید یک الماس بزرگ باشد
[ترجمه ترگمان]Nestling در ناف او چیزی بود که به نظر می رسید الماس بزرگی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There, nestling on a further bed of tissue-paper, were five glass Christmas tree decorations.
[ترجمه گوگل]در آنجا، روی یک تخت دیگر از دستمال کاغذی، پنج تزئین شیشه ای درخت کریسمس وجود داشت
[ترجمه ترگمان]آنجا، روی یک تخت دیگر از کاغذ، پنج برگ درخت کریسمس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. San Mamete is a tiny village nestling prettily amidst unspoilt countryside - between lush foothills and the glistening lake.
[ترجمه گوگل]سن مامته دهکده‌ای کوچک است که کاملاً در میان حومه‌های دست نخورده - بین کوهپایه‌های سرسبز و دریاچه درخشان، لانه‌گزیده است
[ترجمه ترگمان]سن Mamete یک دهکده کوچک است که در میان نواحی دست نخورده دست نخورده خود، بین تپه های سرسبز و دریاچه درخشان قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A spy-fly could be nestling in these furry walls.
[ترجمه گوگل]ممکن است یک مگس جاسوسی در این دیوارهای خزدار لانه کند
[ترجمه ترگمان]یک پرنده جاسوس می توانست در این دیواره ای ضخیم فرو برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بچه پرندگان (اسم)
nestling

جوجه اشیانه (اسم)
nestling

اشیان گیری (اسم)
nestling

انگلیسی به انگلیسی

• chick, bird that is not yet big enough to leave the nest; young child
a nestling is a young bird that has not yet learnt to fly.

پیشنهاد کاربران

nestling ( مهندسی منابع طبیعی - شاخة حیات وحش )
واژه مصوب: جوجة آشیانه
تعریف: جوجه ای که هنوز قادر به پرواز نیست و در آشیانه به سر می برد
جوجه

بپرس