nested

/ˈnestəd//ˈnestɪd/

معنی: تودرتو، اشیانهای
معانی دیگر: تودرتو، اشیانه ای

جمله های نمونه

1. nested loop
حلقه ی تودرتو

2. He nested himself near his field.
[ترجمه گوگل]نزدیک مزرعه اش لانه کرد
[ترجمه ترگمان]او در نزدیکی میدان او لانه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The swallows nested under the eaves.
[ترجمه گوگل]پرستوها زیر بام لانه کردند
[ترجمه ترگمان]پرستوها در زیر لبه های بام لانه کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Phrases are nested in the dictionary entry for the first major word.
[ترجمه گوگل]عبارات در مدخل فرهنگ لغت برای اولین کلمه اصلی تو در تو قرار دارند
[ترجمه ترگمان]جمله ها در مدخل فرهنگ لغت برای اولین کلمه اصلی در شما لانه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The pair of swans nested by the river.
[ترجمه گوگل]جفت قو در کنار رودخانه لانه کرده اند
[ترجمه ترگمان]دو قوها در کنار رودخانه لانه داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A small colony nested on the basalt rock face.
[ترجمه گوگل]یک مستعمره کوچک روی صفحه سنگ بازالت لانه کرده است
[ترجمه ترگمان]کلنی کوچکی در صخره سنگی بازالت درست شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Vultures nested in the cliffs and circled in slow spirals above the camp.
[ترجمه گوگل]کرکس ها در صخره ها لانه کرده و به صورت مارپیچ های آهسته بالای کمپ می چرخیدند
[ترجمه ترگمان]لاشخورها در صخره ها لانه کرده بودند و در مارپیچ به سرعت در بالای اردوگاه دور می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Our plot occupied a compact square nested in a palm of earth on the eastern side of the river.
[ترجمه گوگل]طرح ما مربع فشرده ای را اشغال کرده بود که در کفی از زمین در سمت شرقی رودخانه تودرتو بود
[ترجمه ترگمان]نقشه ما یک nested compact در کف زمین در قسمت شرقی رودخانه قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Birds nested in the porch and in the guttering, and a bold jackdaw started to build in the cold unused chimney.
[ترجمه گوگل]پرندگان در ایوان و در ناودان لانه کردند، و یک جفت جسور در دودکش سرد و بدون استفاده شروع به ساختن کرد
[ترجمه ترگمان]پرندگان در تراس لانه کرده بودند و in، و یک jackdaw بی باک شروع به ساختن یک لوله بخاری سرد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Woodlice nested in the skirting boards.
[ترجمه گوگل]شپش چوبی در تخته های دامن لانه کرده است
[ترجمه ترگمان]woodlice در the nested لانه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I wondered if the kingfisher still nested in the sandy banks there.
[ترجمه گوگل]تعجب کردم که آیا شاه ماهی هنوز در سواحل شنی آنجا لانه می کند؟
[ترجمه ترگمان]در این فکر بودم که آیا the هنوز در ساحل شنی there دارد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mother hummingbird feeding her baby, nested in a blood orange tree in Simi Valley, California.
[ترجمه گوگل]مرغ مگس خوار مادر در حال تغذیه نوزادش، لانه در درخت پرتقال خونی در سیمی ولی، کالیفرنیا
[ترجمه ترگمان]مادر مرغ مگس خوار به کودکش غذا می دهد، در یک درخت پرتقال خون در دره Simi در کالیفرنیا لانه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. On a nested function call, Step Into steps into the most deeply nested function.
[ترجمه گوگل]در فراخوانی تابع تو در تو، وارد عمیق ترین تابع تو در تو می شوید
[ترجمه ترگمان]در یک فراخوانی تابع تودرتو، گام به درون یک تابع کاملا تودرتو قدم بگذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A nested numerical storm surge forecast model for the East China Sea is developed.
[ترجمه گوگل]یک مدل عددی پیش‌بینی موج طوفان تودرتو برای دریای چین شرقی ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]یک مدل پیش بینی هجوم طوفان عددی در دریای شرق چین ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تودرتو (صفت)
involute, nested

اشیانهای (صفت)
nested

تخصصی

[برق و الکترونیک] تو در تو، متداخل
[زمین شناسی] آشیانه ای (a) مخروطها یا دهانه های آتشفشانی که درون یکدیگر و با ساختار مخروط در مخروط شکل گرفته یا ایجاد شده اند (b) دو یا چند دهانه آتشفشانی که با توجه به شکل گرفتن آنها در زمانهای متفاوت و یا توسط انفجارهای مختلف همدیگر را قطع کرده اند.
[ریاضیات] آشیانی، تو در تو، متداخل

انگلیسی به انگلیسی

• placed within; having the quality that each set is contained in the previous set (mathematics)

پیشنهاد کاربران

چیزی تو در در گذاشتن
مثل میز یا صندلی که میشه توی هم توی هم چیندشون
خانوم Sanaz صحیح گفت ولی کامل نگفت. در کامپیوتر به هر ساختار تو درتویی nested می گویند از for های تو در تو برای جستوجوی عمیق گرفته تا ساختارهای داده تودرتو
هر ساختار تو در تویی را nested می گویند
در هم پیچیده، لایه لایه
در کامپیوتر ( برنامه نویسی ) :
nested for
forهای تودرتو
مستقر شدن
لانه ای > ساخت لانه ای
تو در تو

بپرس