nerdy

انگلیسی به انگلیسی

• unpopular or unfashionable; of or pertaining to nerds

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : nerd / nerdiness
✅️ صفت ( adjective ) : nerdy / nerdish
✅️ قید ( adverb ) : _
بچه درس خون که معمولا از نظر ارتباطات اجتماعی ضعیف باشد.
بچه سوسول و مثبت کلاس
nerdy
خر خون
بی روح
خوره
nerdy about animals: خوره ی حیوانات
به عینکای تک شیشه ای هم نردی میگن شاید عینک خرخونی
بچه مثبت !
شاگرد اول
کم معاشرت
خسته کننده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس