neocolonialism

/ˌniːoʊkəˈloʊnɪəlɪzəm//ˌniːəʊkəˈləʊnɪəlɪzəm/

استعمار نو، نواستعماری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: neocolonial (adj.), neocolonialist (n.)
• : تعریف: the use of economic, political, or other means to retain control over former colonies.

جمله های نمونه

1. Those African leaders have now fallen victims of neocolonialism and sold their fellow Africans down the river.
[ترجمه گوگل]آن رهبران آفریقایی اکنون قربانی استعمار نو شده اند و هموطنان آفریقایی خود را در رودخانه فروخته اند
[ترجمه ترگمان]آن رهبران آفریقایی در حال حاضر قربانی of شده اند و هموطنان خود را به پایین رودخانه فروختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These processes were inaugurated by merchant capitalism and were to become more developed during the subsequent period of colonialism and neo-colonialism.
[ترجمه گوگل]این فرآیندها توسط سرمایه داری تجاری آغاز شد و قرار بود در دوره بعدی استعمار و استعمار نو توسعه بیشتری یابد
[ترجمه ترگمان]این فرایندها توسط سرمایه داری تجاری افتتاح شدند و در طول دوره بعدی استعمار و استعمار بیشتر توسعه یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He must work to wring the neocolonialism out of America and the West.
[ترجمه گوگل]او باید برای بیرون راندن استعمار نو از آمریکا و غرب تلاش کند
[ترجمه ترگمان]او باید برای wring کردن neocolonialism از آمریکا و غرب تلاش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It produced much verbiage about colonialism and neocolonialism, with a heavy emphasis on the Western version.
[ترجمه گوگل]در مورد استعمار و استعمار نو سخنان زیادی با تأکید فراوان بر نسخه غربی تولید کرد
[ترجمه ترگمان]در مورد استعمار و استعمار، با تاکید زیادی بر نسخه غربی، verbiage زیادی به وجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Neocolonialism might be detoured if a more square interest-balanced mechanism, based on the principle of people's benefit, is opted in.
[ترجمه گوگل]اگر سازوکار متوازن تری بر اساس منافع مردم، مبتنی بر اصل منفعت مردم انتخاب شود، ممکن است استعمار نو منحرف شود
[ترجمه ترگمان]اگر یک مکانیسم با منافع مربع بیشتر براساس اصل منافع مردم انتخاب شود، Neocolonialism ممکن است detoured باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Colonialism and neocolonialism are in the same strain.
[ترجمه گوگل]استعمار و نواستعمار در یک وضعیت قرار دارند
[ترجمه ترگمان]Colonialism و neocolonialism در همان فشار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The world is so full of colonialism, neocolonialism, hegemony and power politics!
[ترجمه گوگل]دنیا پر از استعمار، نواستعمار، هژمونی و سیاست قدرت است!
[ترجمه ترگمان]جهان پر از استعمار، neocolonialism، هژمونی و سیاست قدرت است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These forces of neocolonialism oppress not only Third World people but also citizens in their own countries.
[ترجمه گوگل]این نیروهای نواستعماری نه تنها به مردم جهان سوم بلکه بر شهروندان کشورهای خود نیز سرکوب می کنند
[ترجمه ترگمان]این نیروها نه تنها مردم جهان سوم بلکه شهروندان کشورهای خود را مورد ظلم و ستم قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It sounds definitely a neocolonialism though lacking a clear idea of how to definite "colonialism".
[ترجمه گوگل]این قطعاً یک نواستعمار به نظر می رسد، اگرچه فاقد ایده روشنی از چگونگی تعریف "استعمار" است
[ترجمه ترگمان]این قطعا یک neocolonialism به نظر می رسد، اگرچه یک ایده روشن از نحوه تعیین \"استعمار\" ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mr Davies said the appropriate response to western critics who say China is pursuing neocolonialism power was that "it takes one to know one".
[ترجمه گوگل]آقای دیویس گفت که پاسخ مناسب به منتقدان غربی که می‌گویند چین به دنبال قدرت استعمار نو است، این بود که "کسی باید یکی را بشناسد"
[ترجمه ترگمان]آقای دیویس گفت پاسخ مناسب به منتقدان غربی که می گویند چین به دنبال قدرت neocolonialism است این بود که \"یک نفر را می شناسد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For many of Gadhafi's supporters, the military operation to oust him was another example of the Western interference and neocolonialism that he railed against.
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از حامیان قذافی، عملیات نظامی برای برکناری او نمونه دیگری از مداخله غرب و استعمار نو بود که او علیه آن انتقاد کرد
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از حامیان قذافی، عملیات ارتش برای بیرون راندن وی نمونه دیگری از دخالت غرب و neocolonialism بود که وی علیه آن اعتراض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Those who cannot too often see IMF assistance as a form of neocolonialism humiliation.
[ترجمه گوگل]کسانی که اغلب نمی توانند کمک های صندوق بین المللی پول را نوعی تحقیر استعمار نو بدانند
[ترجمه ترگمان]کسانی که بیش از حد نمی توانند کمک صندوق بین المللی پول را به عنوان نوعی تحقیر تلقی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To the Guangming Daily, a Communist Party newspaper for intellectuals, Mr. Locke represents the dark forces of neocolonialism.
[ترجمه گوگل]برای روزنامه گوانگمینگ دیلی، یک روزنامه حزب کمونیست برای روشنفکران، آقای لاک نماینده نیروهای تاریک استعمار نو است
[ترجمه ترگمان]برای روزنامه Guangming دیلی، یک روزنامه حزب کمونیست برای روشنفکران، آقای لاک، نیروهای تاریکی of را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• policy of seeking political and economic hegemony over an independent state or territory without taking that territory as a colony
neo-colonialism is economic control or political influence that one country has over another country, especially by having control of its businesses or financial institutions.

پیشنهاد کاربران

بپرس