neoclassical

/ˌniːoʊˈklæsɪkl//ˌniːoʊˈklæsɪkl/

جمله های نمونه

1. In the original neoclassical synthesis the practical relevance of a process of price deflation for establishing full employment was regarded as minimal.
[ترجمه گوگل]در سنتز نئوکلاسیک اولیه، ارتباط عملی فرآیند کاهش قیمت قیمت برای ایجاد اشتغال کامل حداقل در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]در سنتز نئوکلاسیک اصلی، ارتباط عملی فرآیند کاهش قیمت برای ایجاد اشتغال کامل به حداقل می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This great neoclassical house had been reprieved from imminent demolition in 197by ministers and taken into guardianship two years later.
[ترجمه گوگل]این خانه بزرگ نئوکلاسیک از تخریب قریب‌الوقوع در سال 197 توسط وزرا معاف شد و دو سال بعد تحت سرپرستی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این خانه بزرگ که در پرواز ۱۹۷ توسط وزرا و دو سال بعد توسط وزارت دفاع برگزار شده بود، لغو شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Naturally, neoclassical economists will stand aghast at what they regard as an unwarranted political intrusion into the realm of positive economics.
[ترجمه گوگل]طبیعتاً، اقتصاددانان نئوکلاسیک از آنچه به عنوان یک نفوذ سیاسی بی دلیل به قلمرو اقتصاد مثبت تلقی می کنند، متحیر خواهند ماند
[ترجمه ترگمان]طبیعتا، اقتصاددانان نیوکلاسیک از آنچه که آن ها به عنوان یک نفوذ سیاسی غیرقابل توجیه در حوزه اقتصاد مثبت می نگرند، مبهوت خواهند ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The basic neoclassical approach to demand has received substantial criticism even within the economics profession.
[ترجمه گوگل]رویکرد اساسی نئوکلاسیک به تقاضا حتی در حرفه اقتصاد نیز مورد انتقاد جدی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]رویکرد نیوکلاسیک پایه به تقاضا، حتی در حرفه اقتصاد، انتقاد عمده ای را به خود جلب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No need to ponder stuff like neoclassical, traditional, deconstructionist or what the dancers should wear on their feet.
[ترجمه گوگل]نیازی به تفکر در مورد چیزهایی مانند نئوکلاسیک، سنتی، ساختارشکنی یا آنچه که رقصندگان باید روی پاهای خود بپوشند، نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ نیازی به فکر کردن درباره چیزهایی مثل نیوکلاسیک، سنتی، deconstructionist یا چیزی که رقصندگان باید بر روی پاهای خود داشته باشند، نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rather it is neoclassical, and resembles a lyceum more than a church.
[ترجمه گوگل]بلکه نئوکلاسیک است و بیشتر شبیه یک لیسیوم است تا یک کلیسا
[ترجمه ترگمان]بلکه معماری نئو کلاسیک است و شبیه به یک lyceum بیشتر از یک کلیسا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If one opts to play by neoclassical rules, as Lipsey in particular had, one should read the neoclassical rule book first.
[ترجمه گوگل]اگر کسی تصمیم بگیرد که طبق قوانین نئوکلاسیک بازی کند، همانطور که لیپسی به طور خاص انجام داده است، ابتدا باید کتاب قوانین نئوکلاسیک را مطالعه کند
[ترجمه ترگمان]اگر کسی که با قوانین نئوکلاسیک بازی کند، مانند Lipsey به طور خاص، فرد باید ابتدا کتاب قانون نئوکلاسیک را بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nowhere is the collision between neoclassical detachment and Romantic fervour more acutely represented than in these two essays.
[ترجمه گوگل]برخورد بین جدایی نئوکلاسیک و شور رمانتیک در هیچ کجا به اندازه در این دو مقاله نشان داده نشده است
[ترجمه ترگمان]هیچ کجا برخورد بین انفصال نئوکلاسیک و شور و شوق رمانتیک بیشتر از این دو مقاله وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Neoclassical equilibrium theory, which some macro economists had grown sceptical of, has also found new practitioners.
[ترجمه گوگل]نظریه تعادل نئوکلاسیک، که برخی از اقتصاددانان کلان نسبت به آن بدبین شده بودند، همچنین متخصصان جدیدی پیدا کرده است
[ترجمه ترگمان]نظریه تعادل نیوکلاسیک، که برخی از اقتصاددانان ماکرو در مورد آن بدبین شده اند، همچنین افراد حرفه ای جدید را پیدا کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The whole paraphernalia of contemporary neoclassical economics seems to have become suddenly obsolete.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که تمام لوازم اقتصاد نئوکلاسیک معاصر ناگهان منسوخ شده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که کل وسایل اقتصادی نیوکلاسیک معاصر به طور ناگهانی منسوخ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Neoclassical in design, his pieces employ a variety of richly - colored woods, geometric shapes, and intricate patterns.
[ترجمه گوگل]در طراحی نئوکلاسیک، قطعات او از انواع چوب های رنگارنگ، اشکال هندسی و الگوهای پیچیده استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]نئو کلاسیک در طراحی، قطعات او از انواع مختلف جنگل، اشکال هندسی و الگوهای پیچیده استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The building was in the neoclassical style of the time.
[ترجمه گوگل]این ساختمان به سبک نئوکلاسیک آن زمان بود
[ترجمه ترگمان]ساختمان به سبک نئوکلاسیک زمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The neoclassical model assumes that capital demand depends on the user cost. In the cash flow model, internal funds play a key role in determining investment.
[ترجمه گوگل]مدل نئوکلاسیک فرض می کند که تقاضای سرمایه به هزینه کاربر بستگی دارد در مدل جریان نقدی، وجوه داخلی نقش کلیدی در تعیین سرمایه گذاری دارند
[ترجمه ترگمان]مدل نیوکلاسیک فرض می کند که تقاضای سرمایه به هزینه کاربر بستگی دارد در مدل جریان نقدینگی، وجوه داخلی نقش کلیدی در تعیین سرمایه گذاری ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The neoclassical theory of marginal productivity holds that the pay of the employees is equal to the marginal product of labor. However this theory does not hold true for integral technology.
[ترجمه گوگل]نظریه نئوکلاسیک بهره وری نهایی معتقد است که دستمزد کارکنان برابر با محصول نهایی کار است با این حال، این نظریه برای فناوری انتگرال صادق نیست
[ترجمه ترگمان]نظریه نئوکلاسیک بهره وری نهایی نشان می دهد که دست مزد کارکنان برابر با محصول نهایی کار است با این حال این نظریه برای تکنولوژی انتگرال صادق نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The neoclassical aggregate production function and the portfolio approach are based on the marginal analysis method that Keynes used.
[ترجمه گوگل]تابع تولید کل نئوکلاسیک و رویکرد پورتفولیو بر اساس روش تحلیل حاشیه ای است که کینز استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]تابع تولید انبوه نئوکلاسیک و رویکرد پورتفولیو براساس روش تحلیل حاشیه ای است که به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or in a new classical style; of the style of the late 17th and early 18th century in england
neoclassical architecture or art dates from the late 18th century and uses designs and motifs drawn from roman and greek architecture and art.

پیشنهاد کاربران

سبک نوین، سبک های مربوط به اواخر قرن 17 و اوایل قرن 18 در انگلستان

بپرس