neo

/ˈniːoʊ//ˈniːəʊ/

پیشوند:، نو، نوین، تازه، زه [neolithic]، به روش نوین [neologism]، ینگه دنیا، امریکا، دینای جدید [neotropical]، پیشوند بمعنی جدید

بررسی کلمه

پیشوند ( prefix )
• : تعریف: (sometimes cap.) recent; new; later.

- neoclassical
[ترجمه گوگل] نئوکلاسیک
[ترجمه ترگمان] نئوکلاسیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- neolithic
[ترجمه گوگل] نوسنگی
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Neoplatonism.
[ترجمه گوگل] نوافلاطونیسم
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Ambrosetti is a brilliantly assured player in the neo bop mould.
[ترجمه گوگل]آمبروستی یک بازیکن کاملاً مطمئن در قالب نئو باپ است
[ترجمه ترگمان]Ambrosetti یک بازیکن بسیار مطمئن در قالب نئو bop است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Chinese Neo - sensationalism was deeply influenced and inherited from Japan Neosensulism.
[ترجمه گوگل]نئو-احساس گرایی چینی عمیقاً تحت تأثیر نئوسنسولیسم ژاپن قرار گرفت و به ارث رسید
[ترجمه ترگمان]sensationalism Neo چینی عمیقا تحت تاثیر ژاپن قرار گرفته و از ژاپن به ارث برده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The neo - Keynesiano are skeptical of the new claim.
[ترجمه گوگل]نئو - کینزیانو به ادعای جدید بدبین هستند
[ترجمه ترگمان]نئو - نسبت به این ادعا جدید تردید دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Implication : liberalism, neo - orthodoxy and neo - evangelicalism are NOT orthodox.
[ترجمه گوگل]مفهوم: لیبرالیسم، نئوارتدکس و نئوانجلیکالیسم ارتدوکس نیستند
[ترجمه ترگمان]Implication: لیبرالیسم، نئو orthodoxy و نیو -، سنتی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This procedure implies opposition to the revisionist Neo - Freudian school.
[ترجمه گوگل]این رویه حاکی از مخالفت با مکتب تجدیدنظرطلب نئو فرویدی است
[ترجمه ترگمان]این روش بر مخالفت با the school Neo Freudian اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In particular, the author wants to thank nEo, Zhuanggong, Epicure, Sparker,to name just a few. He benefits a great deal from them no matter when, in the past, at present or even in future.
[ترجمه گوگل]به طور خاص، نویسنده می‌خواهد از nEo، Zhuanggong، Epicure، Sparker تشکر کند تا به چند مورد اشاره کند او بدون توجه به زمان، در گذشته، حال یا حتی در آینده، از آنها سود زیادی می برد
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، مولف می خواهد از neo، Zhuanggong، epicure، Sparker، و name تشکر کند در گذشته، در حال حاضر، در حال حاضر یا حتی در آینده، از آن ها زیاد سود می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Octet is virtually the first piece of Neo - Classical work by Stravinsky.
[ترجمه گوگل]Octet عملا اولین قطعه نئو کلاسیک اثر استراوینسکی است
[ترجمه ترگمان]هشتایی، تقریبا اولین قطعه از کار کلاسیک است که توسط Stravinsky ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One new research trend in neo - institutional economics is to combine institutional environment and institutional structure analysis.
[ترجمه گوگل]یکی از گرایش‌های تحقیقاتی جدید در اقتصاد نئونهادها، ترکیب محیط نهادی و تحلیل ساختار نهادی است
[ترجمه ترگمان]یک روند تحقیق جدید در اقتصاد نیوکلاسیک به ترکیب محیط سازمانی و تجزیه و تحلیل ساختار سازمانی می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Neo - Daoism must develop harmoniously with modern Neo - Confucianism and modern Daoism.
[ترجمه گوگل]نئو-دائوئیسم باید هماهنگ با نئوکنفوسیوسیسم مدرن و دائوئیسم مدرن توسعه یابد
[ترجمه ترگمان]نئو - باید به طور هماهنگی با Confucianism جدید و Daoism مدرن توسعه یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The neo - platonic Gnostic school of Alexandria became its centre in the first centuries A . D .
[ترجمه گوگل]مکتب نوافلاطونی گنوسی اسکندریه در قرون اول هجری به مرکز آن تبدیل شد د
[ترجمه ترگمان]مکتب neo افلاطونی در اسکندریه مرکزی شد که در قرون اول میلادی به مرکز خود تبدیل شد د
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On the condition of the neo - economy policy, the cooperative system was a compulsory way leading the peasants to the socialism.
[ترجمه گوگل]در شرایط سیاست اقتصاد نو، نظام تعاونی راهی اجباری بود که دهقانان را به سوسیالیسم سوق می داد
[ترجمه ترگمان]در شرایط سیاست نوین اقتصاد، نظام تعاونی یک روش اجباری برای هدایت دهقانان به سوسیالیسم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The NEO figure is derived by taking the percentage of employers anticipating total employment to increase, and subtracting the percentage expecting to see a decrease in employment.
[ترجمه گوگل]رقم NEO با در نظر گرفتن درصدی از کارفرمایان که پیش‌بینی می‌کنند کل اشتغال افزایش یابد و از درصدی که انتظار کاهش اشتغال را دارند کم می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]NEO شکل NEO از نظر گرفتن درصد کارفرمایان انتظار می رود تا کل استخدام را افزایش داده و درصد انتظار برای کاهش اشتغال را کم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is China's neo - lithic period.
[ترجمه گوگل]این دوره نئولیتیک چین است
[ترجمه ترگمان]این دوره lithic چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They are trying to replace old colonialism with neo - colonialism.
[ترجمه گوگل]آنها سعی دارند استعمار قدیمی را با استعمار نو جایگزین کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش می کنند که استعمار قدیمی را با colonialism جدید جایگزین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• new, recent; in a new or recent way
neo- is used to form nouns and adjectives that refer to modern versions of ideologies and styles that existed in the past.

پیشنهاد کاربران

بپرس